چگونه همسرم را از طلاق منصرف کنم؟

با نشان دادن محبت، احترام و تمایل به تغییر، می‌توانید به همسرتان ثابت کنید که ارزش این رابطه بیش از طلاق است، هنوز فرصت هست تا با هم آینده‌ای روشن را بسازید.

چگونه همسرم را از طلاق منصرف کنم؟

زندگی مشترک گاهی با چالش‌ها و مشکلاتی همراه است که می‌تواند به جدایی و طلاق منجر شود. اگر شما در این موقعیت قرار دارید و می‌خواهید همسرتان را از تصمیم به طلاق منصرف کنید، اولین قدم این است که با قلبی باز و نیتی صادقانه به گفتگو بپردازید.

بخشش یکی از کلیدهای اصلی در این مسیر است. با بخشش، نه تنها به خودتان بلکه به همسرتان نیز فرصتی دوباره می‌دهید تا روابطتان را بازسازی کنید.

به یاد داشته باشید که هیچ‌کس کامل نیست و همه ما در زندگی اشتباهاتی داریم. این واقعیت را بپذیرید و با هم گفت و گو کنید. یکدیگر را درک کنید، به هم احترام بگذارید و زندگی را از نو بسازید.

در این مسیر، صبر و تحمل نیز اهمیت زیادی دارد؛ زیرا ترمیم روابط زمان‌بر است و نیاز به تلاش و تعهد هر دو طرف دارد.

محبت، احترام و تمایل به تغییر را به همسرتان نشان دهید. ثابت کنید که هنوز هم ارزش این رابطه را دارید و می‌توانید با هم آینده‌ای روشن را بسازید.

برای جدا شدن عجله نکنید؛ به یکدیگر فرصت بدهید

سه راهکار عالی و امیدوارکننده برای منصرف کردن همسر از طلاق

واکنشی مثبت و همدلانه به دور از خشونت نشان دهید

زمان آگاهی از درخواست طلاق از طرف همسر تان سعی کنید  واکنشی مثبت یا غیرستیزه‌جویانه نشان دهید. بکوشید همدلانه رفتار کنید و نشان دهید اگر اشتباهی کرده اید، جبران می کنید.

شما نمی‌توانید یک ازدواج متزلزل را با رفتارهای که به آن بیشتر ضربه می‌زند، بهبود بخشید. در رفتارهی قبلی تان تجدید نظر کنید.

سازش و صلح با کسی که خواهان پایان‌دادن زندگی با شماست، اصلاً آسان نیست، اما برای نجات زندگی مشترک خود تمام تلاش تان را بکنید.

مسئولیت خود در ایجاد مشکلات زندگی را بپذیرید

فرصت ابراز احساسات در برابر مشکلات زناشویی را به همسرتان بدهید. راهی برای حل اختلاف با همسر خود پیدا کنید.

مسائل را از دید همسرتان بررسی کنید. شاید شما با شنیدن صحبت‌های همسرتان تعجب‌ کنید.  حتی به این نتیجه برسید که تصمیم به طلاق همسر شما احمقانه و حتی بهانه‌تراشی‌ای بی جاست. اما تا احساسات همسرتان را تأیید نکنید، نمی‌توانید زندگی مجدد با همسر خود را آغاز کنید.

از همسر خود بخواهید تا قبل از مراجعه به مشاوره خانواده از تصمیم به طلاق خود منصرف شود

به همسرتان بگویید که احساس می‌کنید اقدامات لازم برای حل اختلاف در زندگی مشترک صورت نگرفته و فکر می‌کنید بهتر و معقول‌تر است که قبل از طلاق برای بهبود روابط زناشویی اقدامات بیشتری صورت گیرد.

این سؤال که آیا شما قادر به منصرف کردن طلاق از طرف همسر خود هستید، ارتباط تنگاتنگی با مشکلات اصلی ازدواج (زندگی زناشویی) و نحوهٔ انزوای عاطفی همسرتان دارد. به‌هرحال درصورتی‌که از تصمیم به طلاق همسر خود نگران هستید بهتر است قبل از دیر شدن و احساس پشیمانی، فرصت گفتگو با همسر خود را از دست ندهید و حتماً برای نجات زندگی خود از روانشناس خانواده کمک بگیرید.

چه کارهایی می‌تواند برای اینکه همسرتان احساس کند مایل به تغییر هستید به شما کمک کند؟

اول‌ از همه تغییر را شروع کنید. می‌توانید به‌صورت جدی‌تر سرکار بروید و رابطه‌تان را با دوستانتان مدیریت کنید. این اتفاق برای شما دو سر برد است حتی اگر همسرتان تصمیمش را هم گرفته باشد شما احتیاج دارید به زندگی‌تان نظمی بدهید.

به همسرتان نامه بدهید در محتوای نامه‌تان به اشتباهاتی که در رابطه‌تان مرتکب شدید اقرار کنید و سعی نکنید از خودتان دفاع کنید و بگویید حاضرید چه کارهایی برای رابطه انجام بدهید. هیچ محتوایی در قالب عذرخواهی، التماس، اصرار برای برگشتن نباید وجود داشته باشد.

به همسرتان این اطمینان را بدهید که مزاحمش نمی‌شوید و برای تصمیمش احترام قائل هستید؛ اما خیلی خوشحال می‌شوم اگر به من فرصت بدهی تا با هم صحت کنیم.

اگر با قرار حضوری موافقت شد. اول‌ از همه به او بگویید می‌دانم که در رابطه‌مان اشتباهات زیاد داشتم می‌خواهم امروز به تو گوش بدهم من چه بلایی سر تو آوردم؟ با احساساتت چه کار کردم.

اجازه دهید صحبت کند و از خودتان دفاع نکنید. سعی کنید به او حق بدهید و درکش کنید. در آخر هم می‌توانید بگویید رابطه ما مسلماً احتیاج به بازبینی دارد و در این راستا هرطور که باشد قدم بر می‌دارم.

با یکدیگر برای مراجعه به روانشناس صحبت کنید و در این جهت اقدام کنید.امیدوارم مسئولانه برای بهبود رابطه‌تان قدم بردارید.

زنی که اصرار به طلاق دارد

یک نسل پیش، زنان اگر یک ازدواج ناموفق یا خشونت آمیز با همسر خود داشتند، احتمال کمی وجود داشت که به درخواست طلاق فکر کنند. درگذشته اکثر زنان ازلحاظ مالی به همسر خود وابسته بودند و از مشکلات اجتماعی طلاق می‌ترسیدند.

امروزه اکثر زنان شاغل هستند، ازلحاظ مالی به همسر خود وابسته نیستند و دیگر از تبعات اجتماعی طلاق نمی‌ترسند. زنان تحصیل‌کرده‌تر و توانمندتر هستند به‌گونه‌ای که مانع پذیرش سوءاستفاده شوهر یا ازدواجی که نیازهای عاطفی و روانی آن‌ها را برآورده نمی‌کند می‌شوند.

 6 دلیل طلاق از طرف زن:

طلاق از طرف زن به خاطر رهایی از یک ازدواج ناموفق

دیگر خوشبختی یک زن به اینکه او ازدواج کرده است یا خیر بستگی ندارد. زمانی زن ها فکر می‌کردند برای این‌که خوشحال و خوشبخت باشند باید ازدواج کنند، چنین طرز تفکری باعث شد زنان به این باور برسند که یک ازدواج هرچقدر هم عذاب‌آور باشد قابل‌تحمل است. آن روزها دیگر به پایان رسیده است و اکثر زنان به‌جای مقابله با فشارهای ناشی از یک ازدواج اشتباه تصمیم به طلاق می‌گیرند.

طلاق از طرف زن به خاطر دست بزن شوهر

امروزه کمتر احتمال دارد زنان در یک ازدواج همراه با خشونت خانگی صبوری کنند. درگذشته یک زن حق انتخاب دیگری جز ماندن و تحمل رفتار خشونت آمیز و دست بزن شوهر را نداشت. او ازلحاظ مالی به شوهر خود وابسته و کاملاً تحت کنترل او بود و هیچ اختیاری از خود برای متارکه نداشت.

امروزه راه‌های زیادی برای مقابله با قربانیان خشونت خانگی همسر وجود دارد. همچنین قوانین طلاق توافقی گریز از ازدواجی که در آن خشونت علیه زن وجود دارد را برای کسانی که ازلحاظ مالی به شوهر خود وابسته اند را آسان‌تر می‌کند.

طلاق از طرف زن بخاطر عدم وابستگی مالی به شوهر

در جامعه امروزی، بسیاری از زنان دارای شغل و مهارتی برای کسب درآمد هستند. حتی مادران خانه‌دار نیز تحصیلات دانشگاهی و مهارت‌هایی دارند که قابل‌عرضه در بازار باشد تا اگر زمانی مجبور به طلاق شدند ازلحاظ مالی به خود متکی باشند. درنتیجه به علت استقلال مالی زن، طلاق گرفتن برای زنان تصمیمی آسان است.

یک زن شاغل در مورد اینکه چگونه در زندگی بعد از طلاق می‌خواهد به خود متکی باشد نگرانی ندارد. با توجه به این موضوع، استرس و اضطراب بعد از طلاق نیز کاهش می‌یابد. امروزه زن به توانایی خود برای جدایی اطمینان دارد؛زیرا به دلیل داشتن استقلال مالی دارای قدرت است.

طلاق از طرف زن به خاطر خیانت شوهر

با توجه به استقلال مالی و افزایش مهارت و توانایی زنان امروزی، انتظارات آن‌ها از همسر و زندگی مشترک نسبت به گذشته افزایش‌یافته است. یکی از توقعات زن از مرد وفاداری همسر است و امروزه زنان کمتر راضی به قبول خیانت شوهر می‌شوند.

امروزه زنان به‌جای اینکه فقط خانه‌دار باشند، همراه با شوهر خود به کاری اشتغال دارند و در حل مشکلات مالی برای حفظ ازدواج و خانواده با شوهر خود شریک هستند. بیشتر زنان علاوه بر نگرانی درباره مشاغل حرفه‌ای خود، وظیفه پرورش و تربیت فرزندان را نیز بر عهده دارند.

وقتی زن خیانت شوهر خود را می‌بینند،کمتر مایل‌ است چنین رفتارهایی از همسر خود را در دنیایی که برابری حقوق زن و مرد را به رسمیت می‌شمارد قبول کند. به چه دلیل آن‌ها باید به‌تنهایی تلاش زیادی جهت حفظ ازدواج و نجات زندگی مشترک انجام دهند درحالی‌که پاداش تمام تلاششان خیانت به همسر است.

انتظارات زن از شوهر به‌خوبی برآورده نمی‌شود

یک نسل پیش، زنان برای اینکه یک زن خوب برای شوهر و مادری دلسوز برای تربیت فرزندان باشند نیاز به حمایت و پشتیبانی شوهر داشتند.

زنان درگذشته حاضر بودند برای حفظ ازدواج و نجات زندگی مشترک از نیازهای خود چشم‌پوشی کنند اما امروزه زنان برای رسیدن به خواسته‌های خود و حل اختلافات زناشویی و مشکلات زندگی تلاش می‌کنند. همچنین امروزه زنان در ازدواج به دنبال یک رابطه صمیمی با همسر خود هستند.

آن‌ها در ازدواج انتظار رابطه زناشویی همراه با عشق و محبت را دارند و می‌خواهند همسر شان به همان اندازه‌ای که برای رسیدن به خواسته‌های خود تلاش می‌کند در رسیدن اهداف زندگی مشترک نیز تلاش کند.

طلاق از طرف زن به خاطر از دست دادن هویت در زندگی

بعضی از زنان زمان زیادی برای رشد و تربیت فرزندان و کمک به شوهر در رسیدن به موقعیت شغلی‌ مناسب و علایق آنها صرف می‌کنند به‌گونه‌ای که از اهداف گذشته خود چشم‌پوشی و فراموش می‌کنند که چه کسی هستند و از زندگی چه می‌خواهند.

برای یک زن غیرعادی نیست که به سمت بحران میان‌سالی برود. او شروع به پرسش درباره کیفیت زندگی گذشته خود می‌کند و با تعجب به خود می‌گوید”همه زندگی همین است؟”

به عبارتی اگر زن بعد از ازدواج با همسر خود دچار بحران هویت شود ممکن است برای کشف حقیقت زندگی‌اش به امید اینکه بفهمد چه کسی است و از زندگی‌اش چه چیزی می‌خواهد تصمیم به طلاق می گیرند.

منبع: مشاوره با ما
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید