به اتهام انتشار «کتب ضاله» در شعبه ۷ حضور یافته بود

جزئیات ترور احمد کسروی در کاخ دادگستری؛ بازپرس از ترس غش کرد

ناگهان در اتاق باز شد و دو نفر که هنوز هویت آن‌ها معلوم نیست وارد اتاق شدند یکی از جیب تپانچه‌ای درآورد و دیگری از بغل خنجری بیرون کشیده و هردو در کمال فراغت بدون واهمه از جمعیتی که همیشه در این سمت از کاخ دادگستری وجود دارد به کار خود مشغول شدند.

جزئیات ترور احمد کسروی در کاخ دادگستری؛ بازپرس از ترس غش کرد

روز دوشنبه بیستم اسفند ۱۳۲۴ احمد کسروی تاریخ‌نگار، زبان‌شناس و استاد رشته حقوق دانشگاه تهران به ضرب گلوله دو تن از اعضای فداییان اسلام (حسن و علی امامی) در کاخ دادگستری به قتل رسید. این واقعه زمانی رخ داد که او به خاطر شکایت عده‌ای مبنی بر انتشار «کتب ضاله و خلاف شرع» به دادگاه فراخوانده شده و در شعبه ۷ بازپرسی در حال پاسخ به پرسش‌های بازپرس بود. ضاربان پس از چند ماه آزاد و پرونده قتل کسروی مختومه اعلام شد. روزنامه اطلاعات همان روز جزئیات ترور او و دستگیری ضاربان را این‌طور تشریح کرد:

جزئیات ترور احمد کسروی در کاخ دادگستری/ بازپرس از ترس غش کرد

در ساعت یازده صبح در اتاق شعبه ۷ بازپرسی دادسرای تهران که در ضلع جنوب شرقی کاخ دادگستری در طبقه سوم قرار دارد، آقای کسروی مدیر روزنامه «پرچم» با منشی خود آقای «حدادپور» در برابر میز آقای بلیغ بازپرس شعبه هفت نشسته به سوالات او پاسخ می‌داد.

این آخرین جلسه یک بازپرسی طولانی بود که بنا به شکایت جمعی از آقای کسروی به عمل می‌آمد.

چندی پیش نامه‌هایی به دادگستری رسیده و در این نامه‌ها اشاره شده بود بعضی از کتاب‌های آقای احمد کسروی مخالف اسلام است و از دادستان تهران تقاضا کرده بودند از انتشار این‌گونه کتب جلوگیری به عمل آید. دادستان قضیه را به شعبه هفت رجوع کرده بود و امروز در آخرین جلسه بازپرسی، آقای بلیغ به آخرین اظهارات آقای کسروی گوش می‌داد و قرار بود در همین جلسه قرار تعقیب یا منع تعقیب آقای کسروی صادر شود که ناگهان در اتاق باز شد و دو نفر که هنوز هویت آن‌ها معلوم نیست وارد اتاق شدند یکی از جیب تپانچه‌ای درآورد و دیگری از بغل خنجری بیرون کشیده و هردو در کمال فراغت بدون واهمه از جمعیتی که همیشه در این سمت از کاخ دادگستری وجود دارد به کار خود مشغول شدند در برابر چشمان آقای بلیغ بازپرس تیری به زیر چانه آقای کسروی و تیر دیگری به پهلوی راست آقای حدادپور زدند و چند ضربه خنجر بر بدن هردو وارد ساختند. آقای بلیغ که شاهد این منظره هول‌انگیز بود از ترس غش کرد و دو نفر گمنام تپانچه و کارد را به روی سینه آقای کسروی که در این وقت مرده بود گذاشته اتاق را ترک کردند و در میان جمعیت ناپدید شدند. در این موقع مردمی که صدای تیر آن‌ها را متوجه کرده بود وارد اتاق شده و آقای کسروی و آقای حدادپور را مرده و بلیغ را در حال غش می‌بینند و بر اثر هیاهویی که برمی‌خیزد تمام درهای ورودی کاخ را می‌بندند.

دادستان نظامی تهران و دادستان وزارت دادگستری از ساعت دوازده مشغول جمع‌آوری اطلاعات درباره این دو قتل وحشت‌انگیز هستند و آقای بلیغ نیز اطلاعات خود را پس از آن‌که به هوش آمده، در اختیار آنان گذاشته است.

در آخرین ساعت از طرف اداره کل شهربانی اطلاع داده شد که قاتلین در حین فرار به وسیله مامورین اداره آگاهی دستگیر شدند به این ترتیب که دو برادر موسوم به امامی (ارتباطی با خانواده‌های امامی خوئی و امام‌جمعه تهران ندارند) اهل اصفهان که مانند پدرشان سید حسین امامی در بازار دلالی می‌کرده‌اند مرتکب این قتل شده‌اند.

نامبردگان پس از حمله به آقای کسروی به وسیله دو گلوله که به سمت آن‌ها شلیک می‌شود یکی از پا و دیگری از دست مجروح می‌گردد پس از انجام جنایت سوار درشکه شده و به درشکه‌چی می‌گویند ما را به جنوب شهر ببر. هنگامی که درشکه در خیابان جلیل‌آباد حرکت می‌کرده است یکی از مامورین اداره آگاهی خود را به آن‌ها رسانیده و به هر وسیله‌ای بوده نامبردگان را برای پانسمان زخم‌هایی که داشته‌اند به بیمارستان نجمیه هدایت می‌کند.

سپس موضوع را به اطلاع اداره کل شهربانی می‌رساند بلافاصله آقای سرتیپ ضرابی رئیس اداره شهربانی و رئیس اداره آگاهی در محل حاضر شده و آن‌ها را دستگیر و زندانی می‌نمایند.

یک نفر دیگر از همدستان قاتلین که برای قرار آن‌ها درشکه حاضر کرده بود نیز پس از دستگیری این دو نفر بازداشت می‌گردد.

اکنون از طرف اداره شهربانی تحقیقات لازم جریان دارد تا معلوم شود دو نفری که گفته شده است با لباس افسری وارد دادگاه شده و شلیک کرده‌اند همین افراد بوده‌اند یا اشخاص دیگر آن‌چه مسلم گردیده است قتل مزبور در نتیجه تعصبات مذهبی روی داده است.

منبع: خبر آنلاین
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 4
  • خب
    0

    ضاربان پس از چند ماه آزاد و پرونده قتل کسروی مختومه اعلام شد.
    آلان هم این اتفاق می افتد هم برای ضاربین آدم کش و هم بخصوص برای دردهای گردن کلفت که سریع آزاد میشن.

  • ناشناس
    0

    کشتن اندیشه سابقه طولانی دارد .

  • ناشناس
    7

    احمد کسروی هرچند وابستگانش مذهبی بودند اما برخلاف جهت آب شنا کرد وتوسط موتلفه کشته شد .آدم درستی نبود سفید شویی نکنید

  • وطن
    0

    روحش شاد. انسانی بود جلوتر از زمانه خویش