حرکت تلویزیون با دنده معکوس/ مدیرانی که سینماییها را دوست دارند
عوامل سریال «بیقرار» در نشستی از آسیبهای ناشی از تأخیر چهارساله در پخش این مجموعه تلویزیونی و نیز مشکلات این روزهای سیما گفتند.
سریال «بیقرار» در ۲ فصل به کارگردانی فلورا سام ساخته شد که فصل اول آن سال ۹۲ روی آنتن رفت و بعد از یک سال فصل دوم آن نیز به تولید رسید. فصل دوم این سریال اما بعد از چهار سال امسال به کنداکتور شبکه دو رسید و چندی پیش پخش آن پایان یافت.
این سریال درباره زنی به نام رعنا با بازی لاله اسکندری بود که با سودای پول از خانه پدری فرار کرده و در مسیر زندگی خود خلافکار شده و دستگیر میشود. رعنا که یک کودک هم داشته است بعد از آزادی از زندان متوجه میشود که همه زندگی خود را از دست داده است و در پی ساختن دوباره زندگی اش برمی آید.
این ملودرام اجتماعی با بازی بازیگرانی همچون لاله اسکندری، سارا خویینیها، محمدرضا شریفینیا، پژمان بازغی، آتیلا پسیانی، شقایق فراهانی، محمد صادقی، کامران تفتی، امیرحسین صدیق، کمند امیرسلیمانی، داریوش کاردان، مریم امیرجلالی و... به تصویر درآمد و بزهکاری، اعتیاد، کودکان از جمله محورهای موضوعی داستان آن بود.
فلورا سام کارگردان، مجید اوجی تهیهکننده، لاله اسکندری و امیرحسین صدیق در گفتگویی که در خبرگزاری مهر انجام شد به بهانه پخش این سریال با یک تاخیر چهار ساله به رویکردهای صداوسیما اشاره و گلایههایی را از مدیران تلویزیون مطرح کردند.
قسمت اول این گفتگو را در زیر میخوانید:
*سریال «بی قرار» حدود ۴ سال پیش ساخته شد اما پس از چهار سال چندی پیش روی آنتن رفت که به تازگی هم پخش آن به پایان رسید فکر میکنید اگر این سریال همان ۴ سال پیش پخش میشد چقدر در درام و پرداخت جلوتر از زمان خود بود؟ و یا چه اتفاقاتی ممکن بود برایش رخ دهد؟
مجید اوجی: مهم ترین اتفاقی که ممکن بود رخ بدهد این بود که من پولم را تا به حال از تلویزیون گرفته بودم!
لاله اسکندی: من از موضع بازیگر صحبت میکنم و به نظرم اگر «بی قرار» چهار سال پیش پخش میشد به دیده شدن همه عوامل سریال کمک میکرد. چهار سال زمان زیادی است که پروژه یک بازیگر دیده نشود و این سریال اگر پخش میشد میتوانست به دیده شدن بازیگران کمک کند تا از طریق بازی در این سریال پیشنهادهای دیگری به آنها ارایه شود اما همه این فرصتها از هر کدام از عوامل به نوعی گرفته شد و این حداقل ضرری بود که به ما وارد شد.
*در این چهار سال که سریال به پخش نرسید از مدیران پیگیری میکردید؟ توضیحشان چه بود؟
فلورا سام: توجیه آنها این بود که سریال ضعیف است در حالی که ما سریالهای دیگر تلویزیون را هم در این سالها دیدهایم و در این روزها هم میبینیم. سریال من بعد از چهار سال هنوز هم از نظر قصه و هم از نظر تصویربرداری کار تازهای است. حتی سریال «باغ سرهنگ» دیگر ساخته من که آن هم در زمان خودش مخاطب زیادی داشت چندی پیش از شبکه پنج بازپخش شد و تکرار آن هم مخاطب زیادی داشت چون وسط آن آگهی بازرگانی پخش میشد درحالیکه معمولا سریالهایی که بازپخش دارند دیگر در بین آنها، آگهی پخش نمیشود.
سام: توجیه مدیران سیما برای تأخیر در پخش این بود که سریال «بیقرار» ضعیف است در حالی که ما سریالهای دیگر تلویزیون را هم در این سالها دیدهایم و در این روزها هم میبینیمسریال «بی قرار» هم علی رغم گفتههای مدیران در این چند سال، آنقدر مخاطب داشته که تماسهای متعددی با روابط عمومی صدا و سیما برقرار شده است و مخاطبان از کیفیت سریال، ابراز رضایت کردهاند. همه اینها نشان میدهد که این مجموعه کیفیت بدی نداشته است چون مردم اگر از کیفیت سریالی رضایت نداشته باشند، آن را دنبال نمیکنند پس وقتی روز به روز به تعداد بازدیدکنندگان این سریال اضافه شده پس حتما اثر ضعیفی نبوده است. البته من منکر ایرادهای سریال نمی شوم اما به هیچ عنوان نمی شود سریالی را که مخاطبان آن را دنبال میکنند اثر ضعیفی دانست.
اسکندری: وقتی سریالی طبق صحبتهای خانم سام، آنقدر کشش دارد که بعد از ۴ سال خیلی از مردم به تماشای حتی تکرار آن هم مینشینند، پس حتما این اتفاق خوب و خیلی مهمی برای تلویزیون است؛ تلویزیونی که این روزها خیلی از طرفداران خود را از دست داده است پس باید از چنین سریالهایی حمایت شود. متاسفانه «بی قرار» حتی در زمان پخش هم حمایت نشد و شبکه دو که سریال از طریق آن پخش شد در زمینه تبلیغات کمکی به ما نکرد. فکر میکنم اگر «بی قرار» در زمان خودش و در شرایط تبلیغاتی بهتری پخش میشد، حتما اتفاقات بهتری برایش رخ میداد.
* البته این سریال هم با نقاط ضعفی مواجه بودم اما یکی از ویژگیهای سریال هم این بود که بازیگرانی داشت که این روزها در تلویزیون حضور نداشتند برخلاف بسیاری از سریالها که در زمان پخش هر بازیگر در ۲ شبکه حضور دارد.
اوجی: ما در این سریال از بازیگران زیادی بهره گرفتیم که برخی از آنها اکنون دیگر به راحتی سریال بازی نمیکنند. در حال حاضر حتی تهیهکنندگان هم از نظر مالی توانایی لازم را ندارند که بتوانند بازیگران شناخته شده ای را به سریال هایشان دعوت کنند. به همین دلیل معمولا از نابازیگر استفاده میکنند و بعد هم یک برچسب بازیگر تئاتر به آنها میزنند، در صورتی که اینگونه نیست و خیلی از بازیگران جدید سریالها هیچ سابقه بازی در تئاتر ندارند.
* فقط به دلیل مسایل مالی دنبال این نابازیگراها میروند؟
امیر حسین صدیق: گاهی هم براساس سلیقه شخصی انتخاب میشوند. اتفاقا کاش بازیگران تئاتری انتخاب شوند ما بازیگرانی را در سریالها میبینیم که اصلا پیشینه تئاتری ندارند. چندی پیش یکی از تهیه کنندهها برای ساخت سریالی قصد انتخاب بازیگر داشت و مدیران شبکه به آنها گفتند که باید از بازیگر موردنظر آنها دعوت شود.
من حتی تهیهکنندهای را میشناسم که برای انتخاب بازیگر به روزنامه آگهی داده بود که مثلا متقاضی نقش اول فیلم باید مبلغی را پرداخت کند و البته با همین آگهیها و افرادی که به پروژهاش پیوستند در نهایت هزینهای را که برای فیلم خود هزینه کرده بود، درآورد.
سام: خیلیها به من مراجعه میکنند و میپرسند که چطور بازیگر شوند؟ و من میگویم باید درس بازیگری بخوانند اما خودم هم میدانم که حرفم درست نیست چون همین الان فردی را میشناسم که پول داده و برای همسرش قرارداد بازی در سه کار سینمایی و تئاتر بسته است.
* البته بخشی از تربیت نیروهای جدید و ورود چهرههای تازه به تلویزیون خیلی هم خوب است و یا حضور بازیگران کارکشته تئاتر در تلویزیون اقدامی حرفهای است اما مشکل آنجاست که تهیه کنندگان، عدهای را به دلیل زیبایی و یا مسایل مالی و رابطه وارد کار میکنند درحالیکه اینها تخصصی هم در زمینه بازیگری ندارند.
اوجی: این اتفاقات بین همه همکاران ما رواج ندارد و بخشی از آن تقصیر مدیران است. مدیران نباید اجازه رخ دادن چنین اتفاقاتی را در رسانه ملی بدهند مثلا میخواهند به دلیل نبود بودجه سراغ نابازیگر برویم و یا میگویند چون پول نداریم سراغ درآمدزایی از طریق انتخاب بازیگر برویم که حرف بسیار غلطی است. بازیگری مانند جراحی قلب است. مگر میشود شما بلد نباشید جراحی قلب انجام دهید و به اتاق عمل بروید؟
اوجی: یکی از معضلاتی که در تلویزیون با آن مواجهیم علاقه مسئولان به سینماگران و کارگردانان سینماست؛ هرچقدر هم ما بگوییم که تلویزیون مدل خاص خود را دارد اما انگار گوش شنوایی نیستخود ما حتی در انتخاب بازیگران این سریال استانداردها و جذابیت برای مردم را رعایت کردیم و من حتی برای دو سکانس هم بازیگر ناشناس نیاوردم و از بهترینها استفاده کردم چون باید به مثابه یک تیم ملی در نظر گرفته شود. علی رغم اینکه بودجه این سریال را تلویزیون نداده است و من پرداخت کردم. من تا امروز که پخش سریال تمام شده است ۱۰ درصد از کل پول را دریافت کردم این پول هم براساس قراردادی است که چند ماه پیش بسته شد و این بودجه از هزینه ای که من چهار سال پیش بابت سریال صرف کردم کمتر بوده است.
من همان شبی که بازیگران بازیشان در سریال تمام شد تسویه حساب کردم تا پشت سر صداوسیما حرف و حدیثی نباشد اما حالا خودم باید تاوان این خوش قولی را بدهم. هیچ شورایی این سریال را تصویب نکرد و هیچ ناظر کیفی ای نداشت و من آن را به تنهایی ساختم و در طول پخش سریال فقط یک بار از آن اشکال پخش گرفتند که آن هم به دلیل نمایش یک برند تبلیغاتی در فرودگاه مشهد بود نه مسایل محتوایی و یا پوشش و... چون من ۴۰ سال در تلویزیون کار کرده ام و با این سابقه نسبت به مسایل آن آگاهم.
اسکندری: به نظرم در تلویزیون همه چیز بر عکس است، اگر خوب بازی کنید دیگر به شما پیشنهاد بازی نمی دهند و یا اگر خوش حساب باشید دیگر اجازه ساخت سریال نمیدهند.
سام: من فکر میکنم ما دنده معکوس حرکت میکنیم! چون من از وقتی که سریال پرطرفدار «باغ سرهنگ» پخش شد دیگر کاری نساختم و به نظر میآید که این پرطرفدار بودن باعث شد تا چند سالی کار نکنم حتی گاهی فکر میکنم که بعضی از مسئولانی که در راس امور هستند، نمی خواهند مردم تلویزیون تماشا کنند وگرنه به علایق آنها فکر میکردند.
اسکندری: من هم همینطور فکر میکنم، تجربههایی در این زمینه دارم که تلویزیون بدون اطلاعرسانی پخش سریالی مثل «همچون سرو» را قطع کرده است و دلیلش هم این بوده است که خودشان به آن علاقهای نداشتند. تلویزیون با این مدل که پیش میرود به علایق مخاطبش توجهی نمیکند و حتی برای سریالهایی که خودش هزینه کرده است احترام قایل نمیشود. تلویزیون خودش برای کاری مثل «بیقرار» هزینه کرده و این سریال را به تولید رسانده است اما ما میبینیم که با چنین سرنوشتی مواجه میشود.
صدیق: فکر میکنید چرا مردم باید شبکههای فارسی زبان خارج از کشور را نگاه کنند؟ چون در آن سریالها به مردم احترام میگذارند و مخاطب میداند که راس یک ساعتی میتواند سریال مورد علاقه خود را دنبال کند و این یعنی احترام به مخاطب.
اوجی: برخی از مسئولان در تلویزیون به مخاطب و ویژگیهای این مدیوم رسانهای توجه ندارند مثلا الان یکی از معضلاتی که در تلویزیون با آن مواجهیم علاقه مسئولان به سینماگران و کارگردانان سینماست و اینکه مدیران تلویزیون دوست دارند سینماییها را به تلویزیون وارد کنند. هرچقدر هم ما بگوییم که تلویزیون مدل خاص خود را دارد اما انگار گوش شنوایی نیست تا حرف ما را بشنود. در این سالها این همه کارگردان سینما آمدند و هیچ یک هم نتوانستند موفق عمل کنند.
*به نظر شما حضور کارگردانان سینما در تلویزیون تنها به دلیل علاقه مدیران است؟ خود سینماگران چرا با وجود این تفاوت مدیوم کار در تلویزیون را میپذیرند؟
سام: برخی از کارگردانان سینما به دلیل پول به تلویزیون میآیند.
اسکندری: این ماجرا درباره بازیگران هم صادق است مثلا وقتی میخواهند سریال بسازند در همان ابتدا بازیگران سینما را برای آثارشان انتخاب میکنند و با وجود اینکه میگویند تلویزیون پول ندارد اما پول خوبی هم به بازیگران سینمایی میدهند. بازیگران سینمایی را هم دوست دارند، من خاطرم میآید زمانی هرجایی که ما میرفتیم در دفاتر سینمایی میگفتند چهره شما تلویزیونی است و نمیتوانستیم در پروژههای سینمایی شرکت کنیم ولی از نقطهای به بعد دیدیم همه چیز جا به جا شد و اتفاقا همه بازیگران تلویزیون به چهرههای سینمایی تبدیل شدند. از رضا عطاران تا شهاب حسینی و سعید آقاخانی و مجید صالحی همه اینها تلویزیونی بودند و بعد سینمایی شدند اما زمانیکه ما خواستیم وارد سینما شویم برچسب تلویزیونی بودن به ما خورد. (میخندد)
سام: متاسفانه اینقدر دل ما پر است و مرجعی وجود ندارد که درد دلهای ما را بشنود که حتی جلسه گفتگو درباره سریال به گفتگو درباره تلویزیون و معضلات منحصر میشود.
*متاسفانه مشکل این است که در سازمان صداوسیما هیچ نهاد و بخشی وجود ندارد که هنرمندان و عوامل سریالها و برنامهها بدانند برای مشکلاتشان به کجا رجوع کنند؟
سام: مشکلاتی وجود دارد که بیداد میکند و کسی نیست به فریاد ما برسد من ۱۵ سال است که قسط آخر پروژهای را دریافت نکردهام و کسی هم نیست که پاسخگو باشد و یا حداقل طرف مورد قرارداد را بازخواست کند و بگوید چرا پول اینها را ندادهای؟
صدیق: من یک بار تا مرحله بالایی رفتم و نزد خود مدیر شبکه هم رفتم و تهیهکننده موردنظر هم کل مدیران صداوسیما را فحش داد و خیلی راحت گفت اصلا نمیخواهم پولی بدهم و مدیر شبکه هم هیچ کاری نتوانست انجام دهد.
مجید اوجی: شما به نوروز ۹۷ توجه کنید، میبینید که از ۴ سریالی که ساخته شد کارگردان ۳ سریال سینمایی بودند. تنها یک کارگردان تلویزیونی مثل سیروس مقدم میان آنها بود که اتفاقا کار «پایتخت» او بیشتر هم مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. در طول ۲۰ سال گذشته تعداد زیادی از کارگردان سینما به تلوزیون آمدند اما چه تعدادی از آنها موفق بودند؟ یک سریال میسازند و وقتی نمیگیرد دوباره به سینما میروند اما ما تلویزیونیها با وجود تمام مشکلات دوام میآوریم چون تلویزیون خانه ماست.
سام: تلویزیون به سمت مسیری حرکت میکند که میخواهد با زرد کردن برنامهها مخاطب جذب کند*بخشی از حضور کارگردانان سینما در تلویزیون به دلیل علاقه تهیهکنندگان و اسپانسرهاست، این مساله اسپانسرمحور شدن سریالها چقدر برایتان آسیبزاست؟
سام: اولین آسیب حضور اسپانسرها، زرد شدن برنامههاست، من قبلا هم گفتهام که تلویزیون به سمت مسیری حرکت میکند که میخواهد با زرد کردن برنامهها مخاطب جذب کند. در صورتی که ما داریم به تلویزیون میگوییم رسانه ملی و حتی امام خمینی (ره) تلویزیون را به دانشگاه تشبیه کردند. تلویزیون برای برنامههای گفتگومحور به سیاست زرد بودن رو آورده است و در سریال سازی هم به سمت اسپانسر رفته است. در حال حاضر دیگر هر فردی میتواند اسپانسر بیاورد و تهیهکننده شود و به همین دلیل است که این افراد ناشی باعث شدهاند که دستمزد بازیگران بالا برود. من همین الان یک فیلمنامه ۵۰ قسمتی آماده دارم ولی به من میگویند برای تولید سریال خود به دنبال اسپانسر بروید.
اوجی: بله ما اکنون ۲ سریال داریم که فیلمنامههایشان نوشته شده و نزدیک یک سال است که آماده هستند اما اجازه تولید به ما ندادهاند و احتمالا دلیلش این باشد که نویسنده و کارگردان این سریالها فلورا سام است! چندی پیش هم یکی از مدیران تلویزیون به من گفت که کارهای خانم سام کیفیتی ندارد. به نظرم من الان هر فرد دیگری را به جای فلورا سام معرفی کنم حتما روند تولید سریال راه میافتد.
*خود شما هم به عنوان تهیهکننده فعالیت کمتری دارید و ما دیگر سریال مذهبی باکیفیت و جذابی مثل «سفر سبز» در تلویزیون نمیبینیم.
اوجی: تلویزیون اگر همین الان تصمیم بگیرد «سفر سبز۲» را بسازد من ساخت آن را برعهده میگیرم اما این اراده از سوی مدیران تلویزیون وجود ندارد چون ظاهرا قرار نیست ما در تلویزیون کار کنیم. دیگران اما به راحتی وارد تلویزیون میشوند و پروژههایشان تصویب میشود، من فردی را میشناسم که نمیدانم از کجا وارد تلویزیون شد، او هنوز دستمزد عوامل و بازیگران کار قبلی خود را پرداخت نکرده بود که بلافاصله تلویزیون به او یک کار الف ویژه داده بود که به دلیل بدقولیهای او، این پروژه الف را از او گرفتند.
*البته از طرف مرکز امور نمایشی سیما بیان شد که برخی از تهیه کنندههای بدقول دیگر وارد ساخت پروژههای نمایشی نمیشوند اما همین تهیهکنندگان ساخت برنامههای دیگری را بر عهده میگیرند.
سام: این برنامهها اسپانسر دارد و این تهیه کنندگان با خود اسپانسر میآوردند و دوباره ما به یک دور باطل میرسیم که حضور اسپانسرها در هر معضلی دخیل است.
ادامه دارد...
منبع: مهر
1981