بشارتی که اهل سنت هم به آن گواهی دادند
عجایب تاریخی که در زمان امامت امام حسن عسگری (ع) رخ داده، کمی حقیقت غیبت حضرت ولیعصر (عج) را برای انسان فاش میکند.
همیشه موضوع موعود میان مورخان و پژوهشگران دینی مورد بحث بوده و کیفیت موعود و ویژگیهای آن مسئلهای قابل تامل است. مثل همیشه یک دریچه، انسان را از تاریکی اتاق به نوری مطلق میکشاند؛ وقتی بتوان تاریخ را از دریچه دین اسلام بازنگری کرد و با استناد بر روایات اهل بیت (ع) به دنبال واقعیت رفت، حقیقت خود را نمایان میکند. حجت الاسلام و المسلمین حسین غفاری کارشناس مذهبی و پژوهشگر دینی موضوع غیبت حضرت ولیعصر (عج) را برنامهای از پیش تعیین شده دانست و گفت: بسیاری میپرسند، چرا امام زمان (عج) از دیدگان غایب شدند یا اینکه چرا تعریف هر فرقهای از موعود با دیگران متفاوت است. این چراییها ممکن است در ذهن همه شکل بگیرد. ما باید برای بررسی موضوع موعود شرایط زمان اهل بیت (ع) را سنجیده و درک کنیم.
سختی زندانها که موجب اعتراض به امام حسن عسگری (ع) شده بود
این کارشناس مذهبی ادامه داد: در زمان امام حسن عسگری (ع) که مصادف با خلافت سه تن از خلفای عباسی بود، حاکمان به هر طریقی رعب و وحشت بین نزدیکان امام (ع) ایجاد میکردند. شدت فشارها آنقدر زیاد بود که امام یازدهم (ع) را مجبور میکردند تا هفتهای دو روز (دوشنبهها و پنجشنبهها) خود را به دارالخلافت معرفی کنند؛ حتی چندین بار ایشان را به زندان انداختند. ابوهاشم جعفری یکی از دوستان نزدیک امام (ع) میگوید: «زمانی که من در زندان بودم، آنقدر به من سخت گذشت که وقتی امام (ع) به عیادت من آمد، گفتم دیگر از این شرایط سخت خسته شدم». امام (ع) خطاب به ابوهاشم گفتند، امشب نماز را در خانه خودتان میخوانید و به این ترتیب این صحابه آن روز آزاد شد. فشار حکومت به حدی است که شیعه را مجبور میکند به امام (ع) خودش اعتراض کند.
مانع بعدی؛ جاسوسهای سرگردان
حجت الاسلام و المسلمین غفاری در ادامه اظهار کرد: ابوهاشم در روایتی دیگر میگوید: «زمانی که در زندان بودیم، امام عسگری (ع) را هم در زندان انداختند و امام (ع) که وارد شدند ما خوشحال شدیم، دور ایشان جمع شدیم و یکسری سوالات پرسیدیم. امام گفتند اگر یک شخص در بین شما نبود، زمان نجات شما را میگفتم. امام حسن عسگری (ع) با نگاهشان به شخصی اشاره میکند که خود را به عنوان شیعه زندانی شده، معرفی کرده بود. وقتی امام (ع) را به زندان میانداختند، جاسوسان را در زندان میگذاشتند که تمام اتفاقات را به حکومت گزارش کند. امام (ع) جاسوس را معرفی کردند و فرمودند: «آن شخص که تمام زندانیان را لو میدهد و اسرار شما را به حاکم میرساند؛ نوشتهای در لباسش دارد، آن را بگیرید». در برگه کتابت شده بود که شیعیان زندانی قصد دارند، زندان را سوراخ و فرار کنند. یکی از آنها عبدالعظیم حسنی از یاران امام هادی (ع) و امام حسن عسگری (ع) بودند که سرانجام از زندان فرار کردند و به ری آمدند. جالب اینجاست که حضرت عبد العظیم حسنی (ع) از فرار تا لحظه مرگشان در سرداب خانه یک شیعه، مخفیانه زندگی میکردند.
وعدهای که هیچ تقدیری جلوی تحققش را نمیگیرد
وی افزود: شبانه به خانه امام حسن عسکری (ع) میآمدند؛ ایشان را زندان میبردند و تهدیدشان میکردند. با همه این سختگیریهایی که از سوی حکومت بر امام حسن عسگری (ع)، پدر امام زمان (عج) اعمال میشد، وعده خاتم الانبیاء (ص) محقق شد. پیامبر اکرم (ص)تولد موعود را از فرزند امام یازدهم (ع) بشارت دادند. به هر حال باید این وعده محقق میشد؛ نه تنها شیعه، بلکه بسیاری از اهل سنت در کتابهای مهم خودشان بر این روایت، گواهی میدهند. حکومت تمام زحمت خودش را کشید که این مولود به دنیا نیاد یا در صورت دنیا آمدن کشته شود، اما این اتفاق نیفتاد.
امام عسگری با دوری از مردم بستر غیبت را فراهم کردند
این کارشناس مذهبی برای روشنتر شدن، موضوع غیبت حضرت مهدی (عج) گریزی به تاریخ زد و بیان کرد: با نگاهی به تاریخ خواهیم دید کهامام کاظم (ع) نخستین معصومی هستند که به زندان میروند. اگر پیش از امامت امام موسی کاظم (ع)، یعنی در دوران امامت امام باقر وامام صادق (ع)، شاگردان مجرب تربیت نمیشدند، چه کسانی به عنوان نماینده امام معصوم، میتوانستند به شهرهای مختلف بروند و مردم را راهنمایی کنند. اگر شاگردان امام باقر و امام صادق (ع) در زمان امام کاظم (ع) نبودند، شاید به ظاهر اسلام تضعیف میشد. بنابراین هر امامی، شرایط را برای امام بعد از خود هم فراهم میکرد. یکی از اتفاقات مهم در زمان امام عسگری (ع)، این بود که امام ارتباطشان به سبب زندانی شدنشان با مردم قطع شد. در این شرایط باید مردم یاد میگرفتند که در زمان غیبت امام معصوم (ع) حرف ایشان و نایبانشان را گوش کنند.
وقتی باید جهان را مهیای ظهور کرد
این پژوهشگر دینی درباره شرایط ظهور امام زمان (عج) تصریح کرد: خداوند در آیه 105سوره انبیاء میفرمایند: «وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ؛ و در حقیقت در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد». درباره عبارت مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ در تفسیر مجمع البیان مرحوم طبرسی منظور ذکر «تورات» است. ما در این دو کتاب نوشتیم وارثان اصلی زمین بندگان صالح خدا هستند. اگر ما خوب به جهان امروز نگاه کنیم، افرادی که قسمتهای زیادی از کره خاکی را گرفتند و حکومت میکنند، ظالم و خون ریز هستند. امام باقر (ع) میفرمایند: منظور از این آیه قرآن کریم، افراد صالح، اصحاب مهدی موعود (عج) هستند. حتی اهل سنت این روایت را قبول دارند که اگر حتی یک روز از دنیا باقی مانده باشد، خدا آن روز را طولانی میکند که یک نفری از اصحاب خود را بر انگیزد که عدل و داد را حاکم کند.
اگر یک روز از دنیا مانده باشد، موعود در آن روز خواهد آمد
حجت الاسلام و المسلمین غفاری در ادامه گفت: در سوره توبه آیه 33 آمده است: «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ؛ او کسى است که پیامبرش را با هدایت و دین درست فرستاد تا آن را بر هر چه دین است پیروز گرداند هر چند مشرکان خوش نداشته باشند.» در جای دیگر خداوند متعال میفرمایند: «دین اصلی بر همه ادیان پیروز میشود، حتی اگر کافران مشرکان نخواهند». در حال حاضر وعده خدا هنوز محقق نشده، اما خدا آن وعده را داده است و عملی میکند. مغداد یکی از اصحاب پیامبر (ع)، این جمله را مستقیما از رسول خدا (ص) شنید و آن جمله این است که روی زمین هیچ خانهای باقی نمیماند، مگر اینکه خداوند متعال کلمه اسلام را در آن داخل کند. امام زمان (عج) به محض ظهور، دین را عرضه میکنند؛ اما زمانی جنگ میکنند که برخی به کلام فرستاده خدا بیتوجه باشند.
ماجرای ازدواج مادر امام زمان (عج) با امام عسگری (ع)
حجت الاسلام و المسلمین غفاری در پایان به ماجرای ازدواج امام حسن عسگری (ع) اشاره کرد و گفت: امام هادی (ع) آینده نگری عجیبی داشتند و به ابن سلیمان، یکی از اصحاب خاصه امام ماموریت عجیبی دادند. امام به ابن سلیمان گفتند: «ما شما را خیلی دوست داریم. من میخواهم فضیلتی به تو بدهم که هیچ کس تا حالا این فضیلت را نداشته است. کنیزی است که میخواهم او را برای ما بخری». امام هادی (ع)در توضیح این کنیز فرمودند: «باید طی طریق کنید و به بغداد و نزد شخصی به نام عمر بروید. این کیف زر را بگیر، نامه را به عمر بده و کنیز را بخر. فقط از این ماجرا کسی با خبر نشود. کنیز نقاب دارد و لباس حریر پوشیده و نمیگذارد کسی او را بخرد». ابن سلیمان به همان شکل عمل کرد و به بازار رفت. امام به بوش گفته بود که کنیز مراقب حجاب است. وقتی یک عرب خواست او را بخرد نمیگذارد و میگوید اگر لباس سلیمان هم به تن و تخت پادشاهی داشته باشی، من راضی به کنیز تو شدن نمیشوم. ابن سلیمان نامه را به عمر داد و خواست که بانو آن را بخواند. پس از اینکه نامه را بانو خواند گریه کرد و به عمر گفت: «اگر من را به این شخص نفروشید، من خودم را میکشم». این سخنها و اتفاقات گویای این است که این خانم کنیز نبوده است و جایگاهی بالاتر از کنیزی دارد. در نهایت این بانو که نرگس خاتون بودند، خریداری شدند و پس از ازدواج با امام عسگری (ع) فرزندی به نام مهدی (عج) را به دنیا آوردند.
منبع: تسنیم
1980