سازمان حفاظت محیط زیست برنامه ای برای احیای نسل شیر ایرانی ندارد!
حالا دقیقا پنج روز از بازگشت «كامران» به وطن میگذرد؛ پنج روز پرهیاهو و پرحاشیه! كامران از روز رسیدنش به ایران، جزو خبرهای داغ خبرگزاریهاست و عكسهایش در فضای مجازی به بهانههای مختلف دست به دست میشود!

حالا همه میدانند كه بعد از حدود 80 سال، ایران میزبان یك شیر ایرانی است! كامران برای رسیدن به ایران راه درازی را طی كرده، از باغوحش بریستول، جایی حوالی جنوبغربی انگلیس تا باغوحش ارم تهران ، حدود سه روز در راه بوده و درنهایت این شیر نر شش ساله ساعت 22 چهارشنبه گذشته وارد كشور شد و از همان زمان مورد توجه قرار گرفت؛ خیلیها عكسهایش را منتشر كردهاند، از غم توی چشمهایش گفتهاند و به زخم روی صورتش رسیدهاند.
كامران حالا اسمش هیرمان است یك اسم ایرانی با ریشه لری به معنی «بهیادماندنی» ! این شیر نر البته قرار نیست تنها بماند و تا چند روز آینده، جفت مادهاش هم از باغوحش دوبلین ایرلند وارد كشور میشود تا باغوحش ارم تهران میزبان یك زوج باشد.
علامت سوالها اما درباره اصالت این شیرها و وضعیتشان كم نیست؛ سوالهایی كه علاوهبر كارشناسان محیط زیست و حیات وحش، ذهن مردم عادی را هم به خودش مشغول كرده است و خیلیها از خودشان میپرسند كه آیا این دو قلاده شیر واقعا ایرانی هستند؟!
جواب ایمان معماریان، دامپزشك باغوحش تهران به این سوال یك بله محكم است. او به ما میگوید: همه حیوانات تحت نظر اتحادیه باغوحشهای اروپا، شجرهنامه كامل دارند، آزمایشهای ژنتیكیشان مشخص است و این دو شیر كاملا خالص و زیرگونه شیر ایرانی ما هستند و اجدادشان برمیگردد به شیرهایی كه یك زمانی در طبیعت كشور ما زندگی میكردند.
با اینكه از زمان ورود این شیر نر به ایران و با شنیدن خبر آمدن جفت مادهاش، خیلیها حرف از طرح احیای نسل شیر ایرانی به میان آوردند و گمانهزنیها بر این بود كه قرار است شیر ایرانی دوباره احیا شود، اما دامپزشك باغوحش تهران میگوید این شیر ایرانی به كشور آمده تا توجه مردم كشورمان را بیشتر از قبل به حیات وحش كشورمان جلب كند! تا به مردم ایران نشان بدهند حیوانی كه یك زمانی سمبل كشورشان بوده به خاطر بیتوجهی از دست رفته و اگر این بیتوجهی ادامه داشته باشد این سرنوشت در انتظار بقیه گونههای درمعرض خطر كشورمان هم هست.
معماریان با اشاره به این موضوع میگوید: ما برنامهای برای احیا و معرفی این شیرها به زیستگاه نداریم. فعلا اینها در كنار بقیه گونههای در معرض خطر انقراض تحت نظر نگهداری میشوند و شاید اگر روزی واقعا زیستگاه مناسبی برایشان وجود داشت به طبیعت برگردند، ولی درحال حاضر این امكان برایشان وجود ندارد.
دامپزشك باغوحش تهران میگوید: هماکنون در طبیعت ایران هیچ زیستگاه طبیعی ای كه شیر بتواند در آن زندگی كند، وجود ندارد چراكه تمام زیستگاههای قدیمیای كه شیر در آن زندگی میكرده، الان یا به كارخانه تبدیل شده یا معدن یا جاده از آن گذشته و از آنجا كه شیر جزو حیوانهایی است كه بیشترین تعارض را با انسان دارد، ما هیچ جایی را نداریم كه در آنجا شیر ایرانی را به دامن طبیعت برگردانیم .
نتیجه این اتفاق یعنی نبود زیستگاه مناسب، زندگی شیرهای وارد شده به كشور در حصار باغوحش است؛ در جایگاهی كه هزار متر فضای باز دارد و 300 متر فضای بسته. گرچه به گفته معماریان، این موضوع اصلا جای نگرانی ندارد. وی با اشاره به همین موضوع میگوید: استانداردهای نگهداری این حیوانات را متخصصان تشخیص میدهند و براساس نیازهای حیوان آزمایشهای خاصی انجام میشود و برهمین مبنا استانداردهای نگهداری تعیین میشود. درحال حاضر هم جایگاهی كه برای این شیرها درنظر گرفته شده براساس استانداردهای بینالمللی است، ایرادهایش اصلاح شده و به همین دلیل پذیرفته شده كه جایگاه نگهداری شیر ایرانی باشد.
چه چیزی در انتظار شیرهاست
در خاطره دوستداران محیط زیست و حیات وحش تهران، شرایط نگهداری شیرها در باغوحش همیشه با نگرانی همراه بوده؛ هنوز خیلیها یادشان نرفته كه در زمستان 89، یعنی حدود 9 سال پیش چند قلاده شیر باغوحش تهران به دلیل ابتلا به بیماری مشمشه، معدوم شدند؛ حالا همین گروه نگرانند كه نكند مشمشه در كمین این دو قلاده شیر ایرانی هم باشد؟! سوالی كه دامپزشك باغوحش تهران در جوابش به ما میگوید: باغوحش تهران آن زمان با باغوحش الان بسیار متفاوت است؛ هم اهدافش تغییر كرده و هم شرایطش عوض شده. الان باغوحش تهران عضو اتحادیه باغوحشهای اروپاست و 80 درصد شرایط كل باغوحشهای استاندارد را دارد و در یكی دوسال آینده به استاندارد كامل میرسد و به همین دلیل برای این شیرها بهترین جایگاه ممكن درنظر گرفته شده است. آنها پنج روز در هفته غذا میخورند و درحال حاضر لاشه كامل گاو و مرغ برایشان در نظر گرفته شده یعنی همان گوشتی كه مردم استفاده میكنند، البته در باغوحش قبلی در انگلیس از لاشه اسب استفاده میشد.
خراشهای روی صورت هیرمان فعلی و كامران قبلی، یكی دیگر از دغدغههای دوستداران محیط زیست است؛ مشكلی كه معماریان میگوید فقط به خاطر دوری راه و طولانی بودن مدت زمان حضور این شیر نر در جعبه انتقالش به وجود آمده است.
به گفته او، این شیر سه روز در راه بوده، از بریستول به صورت زمینی به لندن رفته و سپس به آلمان رسیده و از آلمان با پرواز به ایران. درنتیجه صورتش در جعبهای كه در آن قرار داشته به این طرف و آن طرف برخورد كرده و كمی ساییده شده اما الان این زخم خوب شده است.
به گفته معماریان تا جمعه به احتمال زیاد، ایلدا یعنی همسر هیرمان هم از راه میرسد؛ قرار گرفتن این دو شیر در كنار هم، احتمال باروری آنها را به ذهن خیلیها میآورد اما دامپزشك باغوحش تهران میگوید: باغوحش ارم تحت نظر برنامه EEP یا تكثیر گونههای در خطر انقراض در باغوحشها كار میكند و برای تكثیر هر گونه باید توصیهنامه تكثیر داشته باشد و این یعنی براساس توصیهنامه تكثیر گونههای در خطر انقراض بانك ژن، نیاز به جایگاه مناسب و معرفی مجدد در طبیعت باید صورت گیرد و اگر هر كدام از اینها را باغوحشها داشته باشند میتوانند توصیهنامه را داشته و تكثیر را انجام دهد؛ اما فعلا برنامهای مشخص برای این هدف وجود ندارد.
احیا، اولویت محیط زیست نیست
حفاظت از گونههای جانوری موجود در حیات وحش ایران اولویت اول سازمان حفاظت محیط زیست است. این را مجید خرازیان مقدم، مدیركل دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان محیط زیست، به ما میگوید؛ وقتی از او درباره برنامههای این سازمان برای احیای شیر ایرانی میپرسیم. مقدم به ما میگوید: شیر نری که به ایران رسیده و شیرماده ای که قرار است به ایران بیاید توسط یك باغوحش به كشور وارد شده اند نه سازمان محیط زیست. باید تاکید کنم که اولویت اول سازمان محیط زیست هم، حفاظت از گونههای جانوریای است كه در كشور وجود دارد، بهویژه گونههای در معرض خطر انقراض.
مقدم با این حال به نمایندگی از سازمان متبوعش میگوید ممكن است در سالهای آینده این سازمان نیمنگاهی هم به بحث امكان سنجی و احیای مجدد گونههای منقرض شده مثل همین شیر ایرانی داشته باشد. اما این موضوع فقط در حد یك احتمال است. با این حال این مقام مسؤول هم، اصالت ژنتیكی این شیرها را تایید میكند و میگوید: این دو شیر سرتیفیكیشنهای لازم و بینالمللی را دارند و تا جایی كه من میدانم در زمان قاجار حدود 120سال پیش تعدادی شیر به انگلیس هدیه داده شده و این شیرها میتوانند از همان نسل باشند.
منبع: جام جم
1981