بیکاری معضلی بزرگ بر سر راه جوانان
افرادی که در خودرو زندگی میکنند جدا از گذراندن روزگار در خیابان، شرایط سختی از جمله دوری از خانه و خانواده را دارند.
پیشانی پر از چروک، صورت سوخته و چشمانی که اطرافش پر از چروک شده بود، وضعیت ظاهری مهدی ۳۵ ساله است که با خودرو پراید مدل پایینش در خیابانهای تهران در جستجوی درآمدی برای خود میگردد.
پرایدی که هم خانه اش شده هم با آن کسب درآمد میکند. او شهر و دیار خود را رها کرده و مجبور است تاوان خیلی از مشکلاتی که خودش و جامعه برای او به وجود آورده را در کف شهر پرداخت کند.
مهدی به خاطر همه سختیهایش دل پری داشت، به اندازهای که فقط پرسیدن یک سوال از طرف من باعث میشد سفره دلش را باز کند. از او پرسیدم چه شد به تهران آمد؟ نبود شغلی که بتواند برای خود و خانواده اش کسب درآمد کند را دلیلی دانست تا سختی زندگی در تهران را به جان بخرد و کوچ اجباری کند. با اینکه از شهری در شرق کشور آمده و چندین ساعت با تهران فاصله دارد، اما مجبور است که ۲۵ روز را در تهران سپری کند و ۵ روز را به شهر خود برود تا دختر خردسالش و بقیه خانواده را ببیند.
همانطور که مهدی از آب و هوای خوب، دوستان، فامیل، نبود ترافیک و شلوغی در شهرشان میگفت، تاکید کرد شهرش را خیلی دوست دارد، اما از اجباری که باعث شده به دلیل نیاز مالی به تهران بیاید اصلا راضی نبود همچنین از لابه لای صحبت هایش مشخص بود که از تهران دل خوشی ندارد، چون این شهر را مثل آن چیزی که خیلیها تعریف میکنند، نمیداند. شهر را به جایی تشبیه میکرد که فقط برای افرادی که به دنبال شغل کاذب اند و کار ندارند خوب است.
این راننده که با خودرو شخصیاش به کسب درآمد مشغول است، زندگیش را مثل یک کارتن خواب دانست و ادامه داد: هر شب باید در یک خیابان یا در کنار پارکها توقف و در همانجا استراحت کنم البته چه مدل استراحتی؛ یک جای تنگ که خواب و بیدار بودن در آن مشخص نیست. مهدی این را هم گفت که بعضی شبها به خانه دوستان و آشنایان میرود تا خودش و وسایلش را نظافت کند، اما نمیتوانست همیشه با آن افراد زندگی کند، چون به پولی که باید برای اجاره در تهران پرداخت کند خیلی نیاز داشت.
از در آمدش پرسیدم گفت: در این حد است که نمیتوانم خانهای در تهران اجاره کنم و نمیتوانم برای خودم چیزی بخرم. باید همه درآمدم را برای خانواده بفرستم یا خرج ماشینم کنم و اگر چیزی ماند فقط شکمم را سیر کنم. این راننده خودرو پلاک شخصی از بی مهریهای برخی گلهمند بود، چون برخی افراد به دلیل پلاک خودرویش او را مسخره میکنند که برای چه در تهران مسافر کشی میکنی، آنها نمیدانند ما به اجبار آمده ایم نه با میل خود.
شرایطی که ویروس کرونا در کشور به وجود آورده بر درآمد خودروهای پلاک شخصی و تاکسیها تاثیر گذاشته است. در زمانی که من در این خیابان پایتخت بودم مسافر کمی وجود داشت و این خلوتتر شدن خیابان نتیجه اش کاهش درآمد و حضور کمتر مسافرکشها بود. اگر بخواهیم به طور قانونی این وضعیت را بررسی کنیم این افراد نباید در خیابانها به جابه جایی مسافر اقدام کنند و این کار حق تاکسی دارها و کسانی است که مجوز این کار را دارند، در چند مورد هم اتفاقات ناگواری رخ داده که به دلیل اعتماد مسافرها به برخی خودروهای پلاک شخصی بوده که در قالب مسافر کش خود را معرفی میکنند.
الهام فخاری عضو شورای شهر تهران با اشاره به اینکه توزیع عادلانه درآمد بین تهران و شهرهای دیگر وجود ندارد، گفت: هرچه روستا و شهرستانها زندگی بهتری داشته باشند باعث میشود، کمتر شاهد این نوع زندگیها در پایتخت باشیم.
فخاری با بیان اینکه تهران یکی از شهرهای گران دنیا در حوزه مسکن است، ادامه داد: افرادی که با این وضعیت زندگی میکنند سلامت اجتماعیشان در خطر است و کلکسیونی از مشکلات برایشان وجود دارد.
رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران افزود: مسائل این چنینی به دلیل پیچیدگیهای که دارد باید در سطح کلان کشوری بررسی شوند و ریشه آنها مسائل اقتصادی در سطح کلان است.
وی افزود: این روزها سادهترین راه درآمد برای کسانی که دارایی چندانی ندارند، جا به جایی مسافر است، همچنین به دلیل زیاد بودن مسافر و جمعیت زیاد به تهران میآیند که اغلب نفع و سودی که توقع این افراد بوده حاصل نمیشود.
گفتنی است؛ مهدی نمونهای از افراد زیادی است که به دلیل نبود درآمد و شغل در شهر خود مجبور به انجام کار کاذب در تهران شده اند و با شرایط سخت روزهای خود را به دور از خانه و خانواده میگذرانند. اگر بتوان برای این افراد در شهرهای خودشان اشتغال پایدار ایجاد کرد، نه تنها میتوان از افزایش روز به روز جمعیت در تهران و حاشیه نشینی در این شهر کاست بلکه این امکان را به این افراد میدهد که در شهر و دیار خود در کنار خانواده با محیطی که در آن از بزرگ شده اند و از آن لذت میبرند به فعالیت بپردازند.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
70
گناه این افراد الاف بدون جا و مکان جویای کارند بر گردن مسعولین و حتی مجلس هست درد مردم را نباید فراموش کنند بین اینان تحصل کردگان هم هستند مشکلات اجتناعی را مسعولین نا کارامد به وجود میاورند که جوانان عصبی یا بیکار یا کنج زندان و یا دنبال کارهایی که خود علاقه ندارند میروند گناه به مدیریتیهاست ولی محاکمه برا افراد؛ که حداقل نیمی از خلافشان به گردن تصمیم گیرندگان است