پدوفیلی؛ تمایل جنسی به کودکان
به تمایلات نابهنجار جنسی لباس قانون نپوشانید
ازدواج کودکان در جامعه ما به دو صورت صورت می گیرد:
- ازدواج دو کودک با یکدیگر ، مانند وصلت پسری 15 ساله با دختری که 3 سال از او کوچکتر است.
- ازدواج یک مرد مسن با دختر بچه ای که حتی ممکن است 50 سال هم از او کوچک تر باشد.
هر چند شخصاً مخالف هر دو نوع ازدواج هستم ولی با توجه به واقعیت های جامعه و جریان های ذی نفوذی که حامی ازدواج کودکان هستند، احتمالاً نمی توان در کوتاه مدت به ازدواج کودکان در ایران پایان داد کما این که ماه گذشته طرح «افزایش حداقل سن ازدواج» در مجلس رأی نیاورد تا روند ازدواج کودکان همچنان ادامه یابد.
با این حال، می توان از مجلسی ها این مطالبه را داشت که برای گام اول، دستکم نوع دوم ازدواج را ممنوع کنند تا به ستم بزرگی که بر برخی دختر بچه های معصوم این سرزمین روا می شود پایان داده شود.
وقتی دو فرد کم سن و سال با یکدیگر ازدواج می کنند، هر چند در سال های نخستین زندگی مشترک شان همچنان کودک هستند ولی با یکدیگر بزرگ می شوند و پیش می روند. اما وقتی دختری 13 ساله با مردی مثلاً 50 ساله ازدواج می کند، اوایل ازدواج تا زمانی که کودک بزرگ شود، "کابوس" است و "مرگ کودکی"؛ بعد از آن، دوران جوانی اش با پیرسالی همسرش همزمان می شود و جوانی اش نیز می میرد و سرانجام در اوج زندگی اش، باید بیوه شود. این قصه تباهی یک انسان است که به هزار تأسف بارها و بارها در کشورمان تکرار می شود و البته جامعه نیز باید تاوانش را بدهد.
طبقهبندی بینالمللی آماری بیماریها (ICD)، افرادی که نسبت به کودکان میل جنسی دارند را در گروه نابهنجارهای شخصیتی گنجانده و بیمار دانسته است؛ نام این بیماری هم "پدوفیلی" است.
این بیماران باید تحت نظر متخصصان دوره درمانی شان را طی کنند و اگر تعرضی به کودکان داشتند، مجازات شوند نه این که به تمایلات جنسی آنها جامه قانون پوشانده شود.
البته تمام کسانی که با کودکان ازدواج می کنند، الزاماً دچار عارضه میل جنسی به کودکان نیستند بلکه عوامل دیگری مانند بده بستان های قبیله ای یا فقر و سودجویی والدین کودک، خیرخواهی برای کودک و... زمینه این ازدواج هاست. لذا مصداقاً درباره زمینه های ازدواجی که در صدر مطلب بدان اشاره شد نیز هیچ قضاوتی ندارم.
نکته اینجاست که ما صرفاً درباره تفاوت سنی در ازدواج صحبت نمی کنیم؛ اگر یک دختر مثلاً 20 ساله با مردی 60 ساله ازدواج کند، می توان گفت تصمیم خود او به عنوان یک انسان عاقل بوده است ولی اگر دختر بچه ای 13 ساله با مردی که 40 سال از خودش بزرگ تر است وصلت کند، ماجرا نه تصمیم یک انسان عاقل برای خودش که تصمیم افراد دیگری برای تباهی یک کودک است. ضمن این که موضوع بحث حاضر صرفاً جامعه امروز ایران و مقتضیات آن است و تاریخ و جغرافیاهای دیگر.
بنابراین حال که نمایندگان مجلس به هر علتی قادر نیستند اصل ازدواج کودکان را منتفی کنند، دستکم ازدواج کودکان با افراد مسن را غیرقانونی اعلام کنند و برایش ضمانت اجرا در نظر بگیرند؛ حال چه میزان فاصله سِنی باید ملاک قرار گیرد، موضوعی است که باید کارشناسان درباره اش به شور بنشینند و به نمایندگان مشورت دهند.
کسانی که در این باره می توانند اثر گذار یا تصمیم گیر باشند، تصور کنند که دختر خردسال خودشان به عقد فردی که در حکم پدر یا پدر بزرگش هست درمی آید؛ آنگاه در این باره اظهار نظر کنند و تصمیم بگیرند.
دیدگاه رهبر معظم انقلاب درباره ازدواج دختران کم سن و سال:
زنان در مقابل این "تعدیات" بایستند
1981
اگه مجلس موافقت کند جلوی بدبختی کودکان و همچنین افسردگی انا ن پس از این مدل ازدواجها و در بعضی موارد جلوی بدنیا امدن نوزادان بیمار و اوتیسم گرفته خواهد شد لطفا نمایندگان به مسایل عمیق تر فکر کنند