حقایقی از زندگی «باران»؛ از نگهداری در خانه دامپزشکش تا کشته شدن در کنیا
باران، شامپانزه جنجالی باغ وحش ارم درحالی در کنیا توسط شامپانزههای محل نگهداری سوئیتواترز کشته شد که برخی کارشناسان معتقدند خروج او از ایران اشتباه بود.
باران مُرد، شامپانزدهی جنجالی باغ وحش ارم بهدست شامپانزههای مرکز نگهداری سوئیتواترز در کنیا کشته شد، اتفاقی که یک هفته قبل رخ داد. ایمان معماریان، دامپزشک و سرپرست باران در ایران میگوید: «حدود یک هفته قبل بود که از مجموعه نگهداری باران در کنیا به من خبر دادند که باران از تونلی که به جایگاه شامپانزههای بالغ وصل بوده وارد جایگاه آنها شده است. از آنها خواستم خودشان صریح و شفاف این مسئله را بیان کنند، به هر حال اشتباهی رخ داده و آنها باید جوابگوی این اشتباه باشند. اما الان بارانِ بیچاره توسط شامپانزههای بالغ کشته شده است، دیگر بارانی وجود ندارد و آن یکسال عذابی که افراد مختلف در ایران به او تحمیل کردند بهپایان رسید و حداقل الان دیگر عذاب نمیکشد.»
کسانیکه کمپین نجات باران راه انداختند متخصص نبودند
ماجرا باران در ایران از این قرار بود که این شامپانزه در باغ وحش ارم بهدنیا آمد اما بهدلیل ضعف جسمانی دامپزشک سابق باغ وحش ارم (معماریان) از مدیر باغ وحش درخواست کرد تا آن را در منزل شخصی خود نگهداری کند و باغ وحش ارم با این موضوع موافقت کرد، از اینجا به بعد بود که جنجال بر سر این شامپانزه ایجاد شد، گروهی معتقد بودند باران باید به باغ وحش برگردد و گروهی دیگر معتقد بودند که باران را باید به محیط زیست کنار همنوعهای خودش فرستاد، همچنین کمپینی با هشتک نجات باران در فضای مجازی درست شد. اما در نهایت این شامپانزه به سوئیتواترز، مرکز نگهداری شامپانزهها در کنیا فرستاده شد تا ادامه حیات خود را آنجا سپری کند.
معماریان در اینباره میگوید: «مسلماً باران در ایران جایگاهی نداشت، مثل مادرش که او را کنار شامپانزههای نر گذاشتند و کشته شد آیندهی باران در ایران آیندهی بدی بود، حتی اگر زنده میماند. اگر او در ایران میماند در همان اتاق تاریکی که بیش از یکسال آنجا بود نگهداری میشد، بنابراین بهترین تصمیم رفتن باران بود اما انتخابهای بهتری هم برای مرکز نگهداری باران وجود داشت، درحالیکه با لجبازی گفتند آن مکان انگلیس یا اروپا است تا اینکه او را به مرکزی در کنیا فرستادند، آن هم با تمام فشارهایی که بعد از کشته شدن مادرش صورت گرفت.»
این درحالیست که برخی کارشناسان نظر مخالف دارند، پیام محبی، عضو انجمن جامعه دامپزشکان ایران میگوید: «اولین اشتباه درباره باران این بود که کسی او را از باغ وحش برد خانهاش و او را نگهداری کرد، اشتباه دوم این بود که او را مجدد به باغ وحش برگرداندند یا خواستند جای دیگری بفرستند، باران میدانست انسانها چه رابطهای با هم دارند اما درباره شامپانزهها شناختی نداشت، برای همین قطعاً اگر او را وارد محیطی کنیم که همه شامپانزه هستند مشکل پیدا میشود. کسانیکه آن روزها کمپین باران را نجات دهید راه انداختند چند نفرشان متخصص این کار بودند.»
او ادامه میدهد: «باتوجه به اتفاقی که برای باران افتاده شاید صحبت کردن درباره آن مانند همان ضربالمثل معروف است که «معما چون حل شود آسان گردد.» اما باید برای دفعات بعد درس بگیریم، باران از ایران رفت بهخاطر جهل، ناآگاهی و البته فشار رسانهای که در اینباره وجود داشت. اگر نگاه کارشناسی وجود داشته باشد یکسری افرادی که صلاحیت نداشتند در فضای مجازی شرایطی بهوجود آوردند که مدیریت باغ وحش ارم مجبور شد باران را از ایران به خارج کشور بفرستد. باران باید ایران میماند برای اینکه برای ایران بود و اینجا به دنیا آمده بود.»
باید شانس زندگی به باران داده میشد
اما دامپزشک سابق باران در ایران میگوید: «بدون شک باران نبایستی با انسان میماند و با انسانها هم نمیتوانست زندگی کند، باید شانس زندگی کردن با همنوعهای خودش را پیدا میکرد، اما باید به جاهاییکه شامپانزههای هم سن خودش بودند میرفت تا با آنها بزرگ شود که این اتفاق نیفتاد. از انگلستان و جاهای مختلف دیگری پیشنهادهایی برای نگهداری باران آمد که تجربه خوبی در این زمینه دارند، در نهایت این مرکز در کنیا انتخاب شد که اصلاً مرکز بدی نیست اما درباره شامپانزهها که بومی کنیا نیستند تجربیات کافی ندارد.»
در همینباره عضو انجمن دامپزشکی ایران در ادامه گفتوگوی خود بیان میکند: «وقتی یک حیوان را از جایی که دارد بزرگ میشود جدا میکنیم و بهصورت دستی به آن غذا میدهیم حیوان شرایط بقای خودش را نسبت به گذشته از دست میدهد، باران بچه یک آدم شده بود تا بچه شامپانزه، مثلاً وقتی از یک بچه گربه نگهداری میکنیم باید همیشه از او نگهداری کرد چراکه اگر به محیط برگردانیم سایر گربهها بر سر قلمرو و غذا با آن گربه جنگ میکنند و آسیب میبیند چراکه شرایط بقا در محیط را یاد نگرفته است. لذا اگر حیوانی از حیات وحش جدا میشود باید همیشه در شرایط جدید باقی بماند، یک حیوان باغ وحشی را نمیتوانیم به طبیعت برگردانیم همانطورکه یک حیوان را از طبیعت نمیشود به باغ وحش برد کما اینکه همان ببری که بهنام ببر سیبری از روسیه آوردند تا ببر مازندران را احیا کنند نتوانستند به طبیعت برگردانند و کشته شد.»
محبی در ادامه درخصوص مرگ باران توضیح میدهد: «باران حیوان حیات وحش نبود، باران بلد نبود با حیوانات دیگر چگونه رفتار کند، ما گاهی حیوان کشی میکنیم چراکه در کشور ما غیرمتخصصها صدای بلندتری از متخصصها دارند و متاسفانه رسانهها دنبال جلب نظر اکثریت هستند نه اقلیت متخصص، امروز افراد دنبال این هستند که چهکسی در فضای مجازی لایک بیشتری میگیرد نه اینکه چهکسی حرف درست میزند. متاسفانه در ماجرای باران ناکارشناسها صدای بلندتری داشتند.»
زمان قدیم چه باغ وحشی داشتیم چی بود چه شد حیوانها در مملکت ما در امان نیستند خاک برسرمان با این مملکتی که داریم انسانها در امان نیستند حیوانها هم در امان نیستند لعنت خد بر قدیمیها که انقلاب کردن از شکم سیری آخه چیتون کم بود چی کم داشتین انقلاب کردید لعنتیها نه مردم زندگی دارن نه حیوانهای بی زبان
این قضیه چه ربطی به انقلاب داره؟ چرا یاد نمیگیرید هر مسئله ای الکی به سیاست ربط ندید؟ زمان قدیم چه باغ وحشی داشتیم؟ مگه شیر های ما توی همون زمان قدیم نبود که اونجوری هلاک شدن حتی یکیش هم زنده نموند؟
باران بالاخره نتوانست از دست اينها فرار كنه ترور شد مثل بقيه مخالفين
مطمين هر موجودي مشهور شود ميكشندش