زوج مناسب در دسترس نیست
چرا ازدواج نمیکنند؟ دلیل اصلی تجرد میان جوانان کدام گزینه است؟ نداشتن شغل مناسب، هزینههای بالای ازدواج، ترس از ازدواج ناموفق یا پیدا نکردن گزینه مناسب؟
هفته گذشته، بانوان بلاگر در ساختمان شماره ۲ وزارت ورزش و جوانان جمع شدند؛ تجمعی که حواشی و انتقاداتی به همراه داشت. پس از این واکنشها، وزارت ورزش و جوانان با انتشار بیانیهای، جلسه مذکور را «جلسه مجمع ملی خیرین ازدواج» عنوان کرد که برای «ترویج امر ازدواج در فضای مجازی» تشکیل شده بود. تشویق جوانها به ازدواج البته به امور تبلیغی محدود نشده. از آنجا که شرایط اقتصادی از مهمترین موانع ازدواج محسوب میشود، پیشنهاد شده تا وام ازدواج افزایش پیدا کند. مبلغ این وام که در سال ۱۴۰۰، برای افراد زیر ۲۵ سال ۱۰۰میلیون تومان و برای افراد بالای ۲۵ سال، ۷۰ میلیون تومان بود، از سوی مجلس برای سال ۱۴۰۱ تا ۱۵۰ و ۲۵۰ میلیون تومان پیشنهاد شده است. اما آیا همه این موارد به افزایش آمار ازدواج میان جوانان کمک خواهد کرد؟ دغدغه مجردها و موانع پیش روی آنها چیست؟
مجردم پس هستم
از سال ۱۳۹۰ تا پایان ۱۳۹۹ ازدواج در ایران بیش از ۳۶ درصد کاهش و در همین مدت میزان طلاق حدود ۲۸ درصد افزایش داشت. اعظم کریمی، مدیرکل پیشین دفتر برنامهریزی و توسعه اجتماعی جوانان وزارت ورزش و جوانان ایران گفته بود که براساس نظرسنجیهای انجام شده روی جوانان در آستانه ازدواج، 33درصد آنها حتی با وجود پیدا شدن فرد مناسب و فراهم بودن شرایط اقتصادی تمایلی به ازدواج ندارند. 9.34درصد از جوانان بالا بودن هزینههای ازدواج، 30درصد نداشتن شغل، 3.26درصد نیز ترس از ازدواج ناموفق را دلیل تأخیر در ازدواج عنوان کردهاند. «نداشتن شغل» از دلایل تأخیر در ازدواج 30درصد از جوانان ایرانی معرفی شده. البته قابل ذکر است که کاهش هزینه مراسم ازدواج در دوره شیوع کرونا باعث افزایش 5درصدی نرخ ازدواج در ایران شده؛ یعنی در سال 98تعداد 533هزار و 165مورد ازدواج در کشور ثبت شده که در سال 99این رقم به 556هزار و 699مورد افزایش یافته. گفته میشود این افزایش 5درصدی بهدلیل کرونا و حذف مراسم و کم شدن هزینههای ازدواج بوده است.
نظرسنجی در مختصات کوچکتر
در آمارگیری روزنامه از 314نفر که هنوز ازدواج نکردهاند، نداشتن شغل مناسب، هزینههای بالای ازدواج، ترس از ازدواج ناموفق و پیدا نکردن گزینه مناسب برای ازدواج مورد بررسی قرار گرفته است. در این میان پیدا نکردن گزینه مناسب بالاترین و شغل مناسب پایینترین رأی را بهدست آورده است. پس از آن هزینههای بالای ازدواج و ترس از ازدواج ناموفق بهترتیب در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند. ندا که 40ساله است میگوید:«درصورتی که گزینه مناسب برای ازدواج پیدا شود، ترس، هزینه و پیدا کردن شغل میتوانند گزینههایی باشد که یا فراموش میشوند یا تلاش بیشتری درباره برطرف کردن مشکلات شکل میگیرد.» این نکتهای است که زهرا نیز با آن اتفاق نظر دارد. زهرا 38ساله است و میگوید بارها اتفاق افتاده که به این فکر کرده، حاضر است شرایط خود را برای ازدواج با آدم مناسب تغییر دهد و بسیاری خواستههایش را نادیده بگیرد. میلاد نیز که 36ساله است میگوید اگر گزینه مناسب ازدواج را پیدا کند، میتواند تلاش بیشتری کرده و انگیزه بیشتری برای ادامه داشته باشد. هزینههای بالا با سبک تازه زندگی که کرونا در صرفنظر کردن افراد برای برگزاری مراسم و خرجهای زیاد به افراد تحمیل میکرد، کاهش یافته و جوانهای بسیاری در این دو سال با انعطاف بیشتری سعی کردهاند زندگی خود را با حداقلها آغاز کنند. مهران، عاطفه و ثمره همه موارد را عامل تجرد خود اعلام کردهاند و سمیه، فرزانه و محمد هزینههای بالای ازدواج را سدی برای ازدواج خود بیان کردند. سمیه که به تازگی نامزد کرده است میگوید در مسیر ازدواج، رنج نداشتن شغل مناسب و مسائل اقتصادی بارها او را به فکر انصراف از ادامه مسیر انداخته است.
چرا جفت دلخواهم را پیدا نمیکنم؟!
ساناز فلاحزاده، روانشناس، درباره نتیجه آمار بهدست آمده توسط روزنامه که پیدا نکردن زوج مناسب برای ازدواج است، میگوید: «طبق پژوهش و بررسیهای به عمل آمده علت اصلی دوری افراد مناسب و در سن ازدواج نیافتن همسر مناسب، کامل، جور، نیمه گمشده و در یک کلام نبود بهترین همسان است. اگر به انسان بهعنوان موجودی منحصر بهفرد بنگریم، از دلایل این تفاوت با دیگر موجودات، تعارضات روانشناختی درون فردی و میان فردی است.»
فلاحزاده معتقد است مجردها باید این سؤال اساسی را مطرح کنند که آیا از خودشان عصبانی نمیشوند؟ خواستههایشان در تعارض با یکدیگر قرار نمیگیرد؟ حال چطور است برای ازدواج در پی یافتن فردی کاملا سازگار با ویژگیهای درونی و بیرونی خود میگردند؟ سپس به چند ویژگی روانشناختی اشاره میکند که بعضی آن را بهصورت اغراقآمیزی نمایش میدهند مانند؛ کمالطلبی. یا ویژگی شخصیتی چون خودشیفتگی که ممکن است از دیدگاه فرد و نزدیکان پنهان باشد؛ «اینکه ازدواج باید بهصورت رسمی و آیینمند باشد یا خیر؟ پرسشی است که بسیاری از فلاسفه و روانشناسان به آن پرداخته و در نهایت نتیجه واحدی بهدست نیاوردهاند.» اما بحث بر سر کسانی است که گویا مایل به ازدواج هستند و فرد مناسب را پیدا نمیکنند. این روانشناس در توضیح کمالطلبی میگوید:«این ویژگی در یافتن همسر جایگاهی ندارد. میتوانید آن را بهعنوان ویژگی فردی که بهعنوان شریک مسیر خود انتخاب میکنید، در نظر بگیرید و حدود آن را بسنجید تا در مسیر زندگی به یک اندازه دارای عزم و اراده برای رسیدن به اهداف مشترک باشید، اما اینکه بهدلیل کمالطلبی خودتان، کسی را انتخاب نکنید جای تعجب و پرسش دارد. کمالطلبی ویژگیای است که باید راه را برای رسیدن به هدف هموار کند و ثمره آن رسیدن به مطلوب دلخواه در بهترین حالت آن باشد. اگر این صفت در کسی بهصورت مانع بر سر رسیدن به هدف درآید، بهطور قطع باید روی آن تجدید نظر کرد، و بهاحتمالی از ویژگی خوب باید به سمت تشخیص نوعی اختلال پیش رفت. چهکسی کامل است که دنبال جفت کامل بگردد؟» او همچنین خودشیفتگی را اختلال میداند و معتقد است شیفته خود بودن بد نیست تا آنجا که معرف حضور حرمت نفس، ارزشهای انسانی و اخلاقی، پیروی از اصول فردی بدون ایجاد آسیبهای میان فردی باشد؛ «وقتی خودشیفتگی بهصورت مانعی بر سر انتخاب باشد تا آنجا که فرد همه را تأمینکننده نیاز و خواست خود بداند، بدون آنکه خود را ملزم به رعایت همان عقاید و اصول برای دیگری کند. در بیشتر موارد فرد از آن ناآگاه است. اختلالی که بیش از آنکه فرد از آن آسیب ببیند اطرافیان را دچار رنج میکند.» بنابراین، خودشیفتگی و کمالطلبی امروزه جزیی از شخصیت جمعی ما شده و متأسفانه خود به آن دامن میزنیم. فلاحزاده این ویژگیها را از والدگری که پرورنده آن است تا محصولات رسانهای که ما را به آن سمت سوق میدهند، میداند.
تجرد، دلایل متعددی دارد و این 2متغیر زیر شاخههای فراوانی دارد. فلاحزاده پیشنهاد میکند بر اهداف ازدواج تمرکز شود. باید پرسید: «هدف از ازدواج چیست؟ بهترین زندگی مشترکی که دیدهاید کی و کجا بوده؟ آیا ازدواج خوب یعنی ازدواج بدون مشکل؟ کدام مرحله از زندگی آدمی بدون مشکل است؟ اگر در زندگی هیچ مانع و مشکلی نباشد چه چیزی شما را به جلو خواهد راند؟ آیا نیافتن جفت مناسب بهانه نیست؟ اگر دلایلی که ارائه میکنیم اصیل باشد، رد و ابطال آن سخت است و اگر در ابطال دلایلمان آرای فراوانی وجود داشت، بهتر است در تفکر خود تجدید نظر کنیم یا دلایل محکمتر و قابل دفاعتری ارائه کنیم.»
کل مقاله واسه این بود که مجرد ها چون کمال طلب هستند یا خودشیفته ازدواج نمی کنند. یعنی غیر مستقیم داره توهین می کند. در واقع یک مقاله طراحی شده برای تحت فشار گذاشتن جوانان. و در نتیجه بی ارزش