دودبازی های کودکانه
با این که امسال کارخانجات دخانیات ایران به مناسبت هشتادوپنجمین سال تاسیس شرکت دخانیات، ۸۵دقیقه تعطیل شدند اما در این دقایق هیچیک از سیگاریهای کشور به احترام روز جهانی بدون دخانیات یا به احترام محیطزیست و حتی برای حفظ جان خویش، دست از پکزدن به سیگار نکشیدند.
در جهان هم همین وضع حاکم است و پکهای بیوقفهای به سیگارها زده میشود، در حالی که هر لحظه، قربانیان کمسنوسالتری به دام دخانیات میافتند. کاهش سن اولین تجربه سیگار به ۱۳سال یک حادثه تلخ جهانی است که فارغ از صنعت پرسودی که دستهای پشتپرده آن از کاهش سن مصرف استقبال میکنند، به نظر برآمده از یک سبک زندگی اشتباه و در حال ترویج است. چرا در بیشتر نقاط جهان و البته در ایران، تنباکو معمولا نخستین ماده دخانی است که افراد میل به مصرفش پیدا میکنند؟ این سوالی بنیادین است که ریشههای مشترک آن را باید در شیوه زیست ما انسانها جستوجو کرد.
برای آنهایی که دوستدار و حامی محیطزیست هستند این آمار جعفر جندقی، رئیس مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت که «برای تولید سالانه ۶۰۰۰ میلیارد نخ سیگار در جهان ۶۰۰ میلیون درخت قطع میشود»، میتواند یک فاجعه باشد.
یا آمار دیگر او مبنی بر این که «صنایع دخانی با تولید سالانه ۸۴مگاتن گاز گلخانهای باعث تغییرات گسترده آب و هوایی در جهان و بر هم خوردن تعادل آبوهوا در کره زمین میشوند»، در چشم حامیان محیطزیست و کارشناسان اقلیم یک ابربحران باشد.
مرور این آمارهای جهانی که «اکنون بیش از یک میلیارد و ۳۰۰میلیون نفر در دنیا سیگار دود میکنند و سالانه هفتمیلیون نفر از آنها بهصورت مستقیم و یک میلیون نفر دیگر به علت مواجهه با دود دست دوم دخانیات، جان میبازند»، لرزه بر اندام کارشناسان حوزه سلامت میاندازد. ولی نوبت که به مصرفکنندگان دخانیات میرسد؛ نه محیطزیست و نه جان، هیچکدام ارزشی ندارند چرا که ارزش در سیگاری نهفته است که به بهانههای مختلف باید گیرانده و دود شود. مرکز تحقیقات و مطالعات بینالمللی موادمخدر در کشورمان که بهتازگی میانگین جهانی سن شیوع مصرف تنباکو را در بازه سنی ۱۳تا ۱۵سال گزارش کرده است، آمارهای هولناکی در اختیار دارد. طبق گزارش این مرکز، هماکنون یک نفر از هر ۱۰دانشآموز دختر و یک نفر از هر پنج دانشآموز پسر در جهان مصرف سیگار را تجربه کردهاند. این آمارها به یک گره بزرگ و جهانی اشاره دارد که در سبک زندگی مردم جهان ریشه دارد و نگاههای منفعتطلبانه به آن دامن میزند.
نوجوانها میبینند، پس میکشند
برای این که قوانین محدودکننده دخانیات یا هر صنعت مضر اما پرسود دیگری در جهان به تصویب نرسد، سیاستمداران زیادی درجهان دست به دست هم میدهند. نمونه روشن این لابیها و تاثیر سیاستمداران در حوزه دخانیات را میتوان در لابی صنایع سیگار در آمریکا مشاهده کرد، کشوری که صنعت دخانیات در آن ارتباط دیرینهای با حزب دموکرات دارد. مسلما نمیتوان از این حزب انتظار مخالفت با سیگار یا تشدید قوانین سختگیرانه علیه دخانیات را داشت، همانطور که نباید از مکتب فکری لیبرتارینیسم که در همه امور، اختیار افراد را اصل میداند، توقع تلاش برای محدودکردن مصرف دخانیات در جوامع را داشت.
اما نوجوانهایی که برای نخستین بار تصمیم میگیرند سیگاری را به لب گرفته و آن را با فندکی بگیرانند به این دستهای پشت پرده فکر نمیکنند. البته این که چرا جمعیت قابل توجهی از افراد زیر ۱۵سال در جهان به این موضوعات فکر نمیکنند و مصرفکننده بیاختیار دخانیات هستند جای بحث دارد. رامین رادفر، پژوهشگر اعتیاد که باور دارد مصرف سیگار، دروازه ورود به مصرف مواد مخدر است، در این حوزه چند تحلیل دارد.
او در گفتوگو با جامجم توضیح میدهد: دلایل مختلفی باعث شکلگیری رفتار در نوجوانان میشود که یکی از دلایل عمده، تصویری است که رسانههای مرجع نشان میدهد. بنابراین وقتی در فیلمهای ساخته شده در سراسر جهان، قهرمان کسی است که سیگار میکشد نوجوان از او الگو میگیرد و به تقلید از رفتار وی ترغیب میشود. از سوی دیگر چون نوجوانی دوره پراسترسی است اگر یک نوجوان در خانواده، جامعه و در محیط آموزشی استرس زیادی را تجربه کند، محتمل است که بهدنبال مصرف سیگار بهعنوان راهکار کمکی بگردد.
رادفر اما از ما میخواهد تا دو جامعه مشابه از لحاظ سطح استرس را کنار هم قرار دهیم که یکی از آنها سیگار را بهراحتی به افراد زیر ۱۸سال عرضه میکند و یکی در این حوزه سختگیریهایی دارد. به باور این کارشناس وقتی در جایی مثل کشور ما محصولات دخانی در همه فروشگاهها با رنگ و لعاب، در معرض دید عموم قرار میگیرد و همه چیز به همه افراد فارغ از سنوسالشان فروخته میشود، نمیتوان انتظار داشت که افراد زیر ۱۵سال به سمت مصرف سیگار نروند. او میگوید این در حالی است که امروزه در کشورهای پیشرفته و پیشرو در حوزه مبارزه با دخانیات، محصولاتی همچون سیگار در فروشگاهها در قفسههای دربسته نگهداری میشود تا دیدن منجر به خریدن و مصرف بیشتر نشود.
بنابراین، ریشه این چالش را که چرا سن مصرف دخانیات پایین آمده و مقدار مصرف در افراد کمتر از ۱۵سال افزایش یافته، هم باید در سبک زندگی جوامع و هم در سختکوشی دولتها در میدان مقابله و پیشگیری جستوجو کرد.
اوضاع قرمز مالیات
سیگار در ایران بهطرز عجیبی از تور مالیات جامانده است. این دغدغه مهم گروههای ضددخانیات، کارشناسان حوزه سلامت و البته کمال حیدری، معاون بهداشت وزارت بهداشت کشورمان است، کسی که چندی پیش توضیح داد اگرمالیات بر دخانیات براساس آنچه این وزارتخانه پیشنهاد کرده بود انجام میشد، حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان درآمد کسب میشد در حالی که اکنون زیر چتر وضع مالیاتهای ضعیف بر سیگار به گفته او بیش از ۱۰ برابر این رقم برای تیمار عوارض دخانیات در کشور هزینه میشود. بیدلیل نیست که سازمان بهداشت جهانی، ایران را در پلههای آخر کشورهایی که از طریق مالیات با دخانیات مقابله میکنند، نشانده است؛ پلهای که رنگش قرمز تند است.