چرا شاد بودن برای برخی افراد سخت تر است؟
در دنیای امروز نرخ ابتلا به افسردگی و بیماریهای روانی و ناراحتی سربه فلک میکشد و انسانها هر روز بیش از گذشته تنها میشوند و این دور باطل به همین شکل ادامه پیدا میکند. همه امروز دنبال شادیاند و جالب اینجاست که بدانید شاد بودن برای همه آسان نیست.
در دنیای گذشته مردم از حال هم با خبر بودند و میدانستند دوست و فامیل و همسایه چه میکند. آنها به هم سر میزدند و از کنار هم بودن لذت میبردند. مردم بهویژه در ایران در پایان هفته و مناسبهای گوناگون دور هم جمع میشدند و شاد بودند و شادی میکردند آن هم به بهانههای مختلف چیزی که امروزه کمتر میتوانیم آن را ببینیم.
امروز تنهایی در تمام دنیا بیداد میکند. مردم تمام زندگی خود را دادهاند و یک گوشی تلفن همراه خریدهاند و میخواهند هر آنچه ندارند در آن جستجو کنند چیزی که جز اندوه چیزی برایشان به ارمغان نمیآورد.
گویی مردم شادبودن را فراموش کردهاند و یا شادیکردن برایشان سخت شده است. حتما شما هم در همین وانفسا باز هم افرادی را دیدهاید که نسبت به دیگران شادترند و گویی از زندگی لذت بیشتری میبرند. اما شادی بهراستی به چه معناست؟
شادی چیست؟
تاکنون درباره شادی و شادبودن دانسته و خواندهاید و تجربه کردهاید، اما بهراستی شادی چیست؟
آشناترین تعریف، شادی را کیفیتی میداند که در درون فرد تولید میشود و اگرچه عامل بیولوژیک و زیست شناختی دارد، اما عامل ژنتیکی هم در آن بیتأثیر نیست و بنا به جمله آخر این تعریف، انگار بهطور وراثتی، برخی افراد شادتر از دیگرانند.
میبینیم که در این تعریف هم بار دیگر بحث وراثت به میان آمده است گویی برخی افراد شادتر از دیگران به دنیا میآیند، زندگی میکنند و میمیرند.
چرا برخی شادتر از دیگرانند؟
همه بهدنبال شادیاند و میخواهند شاد زندگی کنند، اما آیا میتوانند؟ آیا شادبودن برای همه آسان است و همه میتوانند بهآسانی به آن دست پیدا کنند؟
شادی و نشاط نیاز طبیعی انسان است و در همه افراد وجود دارد و باید بدرستی به آن پاسخ داده شود. نیاز به شادی مانند نیاز به غذا است که ضرورتی اساسی برای ادامه حیات و سلامت جسم و روان انسان است. ارسطو گفته است که شادمانی نتیجه پروراندن عالیترین صفات و ویژگیهای انسانیست.
در روانشناسی ریشه شادی در هیجان بررسی میشود درواقع روانشناسان شادی را جزو هیجانات مثبتی به حساب میآورند که نشان از رضایت و خشنودی باطنی فرد دارد.
شاخصههای شادی در دنیا
شادی کردن و شاد بودن اصلا کار دشواری نیست تنها باید بدانید چه کارهایی شما را شاد میکند تا آنها را بیشتر انجام دهید. شاید برخی افراد و محیطها هم در شادشدن شما تاثیر داشته باشد پس این مکانها و افراد را دریابید و بیشتر با آنها وقت بگذرانید.
تلاش کنید خودتان هم جزو کسانی باشید که میتوانید دیگران را شاد کنند. شوربختانه مردم برای شادکردن خود برنامهای ندارند و تنها به این موضوع اشاره میکنند که دوست دارند شاد باشند یا شادی اهمیت زیادی دارد، اما آیا برای آن کاری هم انجام میدهیم؟
کارشناسان نشریه فایننشال تایمز طی تحقیقات خود اعلام کردند که ساکنان ۱۰ کشور جهان، جزو شادترین و خوشحالترین مردم روی کره زمین به شمار میروند و با توجه به بحرانهای روبه رشدی که بسیاری از نقاط جهان را در بر گرفته مردم این ۱۰ کشور (به ترتیب) با توجه به ملاک «رضایتمندیشان از زندگی» مردمانی شاد به حساب میآیند.
شادترین مردمان دنیا به ترتیب دانمارک ۹۰.۱ درصد، فنلاند ۸۵.۹ درصد، هلند ۸۵.۱ درصد، سوئد ۲۷.۸، ایرلند ۸۱.۱ درصد، کانادا ۷۸ درصد، سوئیس ۷۷.۴ درصد، نیوزلند ۷۶.۷ درصد، نروژ ۷۶.۵ درصد و در بلژیک ۷۶.۳ درصد هستند. متوسط طول عمر در این ۱۰ کشور ۸۵ تا ۹۰ سال است.
استاد دانشگاه کالیفرنیا، سوفیا لایو بومیرسکی، بر روی رفتارها و صفات و جنبههای مشترک افراد شاد پژوهش کرده است. او در این زمینه میگوید: کسانیکه شادی درونی دارند زمان بیشتری را صرف وقتگذراندن با خانواده و دوستان خود میکنند. آنها مدام درحال اندیشیدن به روابط و بهترکردن آنند و از آن لذت میبرند و این لذت را به دیگران هم منتقل میکنند.
آنگونهکه این پژوهشگر میگوید افراد شاد برای کمککردن به افراد نیازمند و انسانهایی که به کمک نیاز دارند همواره آمادهاند.
این انسانها برای زندگیکردن انگیزه دارند و به آن و البته به خود با دید مثبت مینگرند و اجازه نمیدهند ناملایمات زندگی آنها را از پا درآورد. انسانهای شاد دارای ویژگی بسیار خوبی هستند و آن زندگیکردن در حال و امروز است.
انسانهای شاد ورزش کردن را در برنامه زندگی خود دارند و اهداف کوتاه و بلندمدتی دارند که به آنها انگیزه زندگی میدهد.
نکته مهم آخری که در افراد شاد مشترک است، تقسیم احساسات در میان آنهاست. شادها استرسها، بحرانها و حتی غمها و اندوه خود را با یکدیگر سهیم میشوند. افراد شاد هم مانند من و شما مشکل دارند و در رویارویی با آنها درمانده میشوند، اما هنر و سلاح پنهان آنها، خونسردی و توانی است که در حل این مشکلات از خود نشان میدهند. خواندن فهرستی از این مسائل آسان، اما عمل به آنها در درازای زندگی دشوار است.
آیا هر شادی و لبخندی درونیست؟
تاکنون با خود اندیشیدهاید که ما چه کسی را شاد مینامیم؟ آیا شادی به معنی شوخی و مزاح و لب همیشه خندان است؟ یا شادی به معنای نشاط و سرزندگی و به منظور آمادگی برای تلاش و پیشرفت است؟
دکتر جمال نبوی، پژوهشگر علوم رفتاری، با یک نمونه به سراغ بروز شادی میرود: بسیاری را دیدهایم که مثلاً روی پرده سینما یا روی صحنه تئاتر یا حتی در صحنه زندگی شاد و خوشحال و سرزنده به نظر میآیند، اما اگر بتوانی به خلوتشان راه پیدا کنی و به ژرفای روحشان بروی، میبینی که قضیه به این سادگی هم نیست. پی میبری که این آدمها گاه حتی با خودشان نیز مشکلات جدی دارند و فقط این لبانشان است که میخندد، وگرنه از درون نشاطی ندارند! البته اینکه لب خندان وچهره گشاد و روی باز یکی از نمودها و نشانههای شادی است، حرفی نیست؛ نکته این است که شادی به همین نمودها ختم نمیشود.
آنگونهکه او میگوید شادی واقعی، روح را منبسط و درون را فراخ میکند و بعد کش میآید و روی لبها پدیدار میشود و نشاط را از درون به سطح میآورد. شادی درونی، انرژیهای متراکم در لایههای زیرین روح را بیرون میکشد و آنها را به شکل انرژی جنبشی آزاد میکند.
باید بدانید انسانهای شاد مشکلات را انکار یا سرکوب نمیکنند و یا آنها را نادیده نمیگیرند، اما در لحظه زندگی میکنند و تلاش میکنند در تمام جوانب زندگی امید خود را از دست ندهند و مثبتاندیش و بهدنبال حل مشکل باشند به جای اینکه مدام غصه بخورند.
راهکارهایی برای شاد بودن
ما باید بدانیم مشکلات و مسائل همیشه وجود دارند و ما هستیم که باید بهدنبال شادی برویم و از درون آن را حق خود بدانیم.
تلاش کنید از اینکه مدام خود را غرق در اندوه کنید و یک جا بنشینید و تنها به مشکلاتتان بیندیشید دوری کنید.
برای خود دوستان تازهای پیدا کنید و به جاهایی بروید که همواره دوست داشتهاید بروید. رفتن به طبیعت و کوه میتواند برای شما دنیای تازهای به ارمغان بیاورد. شما در این مکانها میتوانید دوستان تازهای پیدا کنید که بهدنبال شادیاند.
نگاه و زاویه دیدتان به زندگی را تغییر دهید و بدانید هیچکس به اندازه خودتان نمیتواند به شما کمک کند.