افزایش ۵۰ ساله هایی که ازدواج نمیکنند
۴۰۰هزار ایرانی در تجرد قطعی بهسرمیبرند که ۳۰۰هزار نفر از آنها زن و ۱۰۰هزار نفر هم مرد هستند. از ۲۵ میلیون خانوار ایرانی هم ۱۳درصدشان تکنفرهاند، اما ۴درصد از این جمعیت، تجرد اختیاری دارند و ۹درصد دیگر امکان ازدواج ندارند.
این آماری غیررسمی است درباره کسانی که ۵۰ سالگی را رد کردهاند و دیگر تمایلی به ازدواج ندارند. البته خبرگزاری ایرنا هم اردیبهشت امسال از کاهش ثبت ازدواج در ایران خبر داده و نوشته بود: «میزان ثبت شده در فاصله سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹، نشان میدهد تعداد ازدواجها روندی کاهشی داشته و این رقم بیش از ۳۶درصد افت دارد.» البته به تأکید برخی جامعهشناسان با افزوده شدن افرادی که بعد از طلاق دیگر ازدواج نمیکنند، آمار تجردهای قطعی به ۵ میلیون نفر هم افزایش خواهد یافت.
فردیت افراطی و تجرد قطعی
«طبق آماری که در اختیار داریم افرادی که در تجرد قطعی بهسرمیبرند به ۴۰۰هزار نفر رسیدهاند؛ ۳۰۰ هزار زن و ۱۰۰ هزار مرد.» صالح قاسمی، پژوهشگر حوزه جمعیت با بیان این مطلب درباره افزایش تمایل افراد به مجرد ماندن میگوید: «در دهه ۶۰ و ۷۰، ایران با بحران مضیقه ازدواج روبهرو شد. دلیل آن هم این بود که تعداد مردهایی که در سن مقابل خانمها برای ازدواج وجود داشت، کم شد و این امر فرصت ازدواج را از خانمها سلب کرد، اما امروز در کشور با بحران مضیقه ازدواج روبهرو نیستیم.»
این پژوهشگر به تفاوت تجرد قطعی با تجرد اختیاری اشاره میکند و میگوید: «تجرد اختیاری یعنی افرادی که با اختیار خود تصمیم به ازدواج ندارند و قصد دارند مجرد زندگی کنند. هماکنون در ایران ۲۵میلیون خانوار داریم که براساس دادهها نزدیک به ۱۳درصد آنها تکنفره هستند؛ یعنی خانوادههایی که تعداد اعضای آنها بهدلیل هرگز ازدواج نکردن، طلاق یا فوت همسر، یکنفره باقی مانده است. از این ۱۳درصد، ۴درصد کسانی هستند که تجرد اختیاری دارند، اما ۹درصد باقیمانده کسانی هستند که تمایل به ازدواج دارند، اما امکان ازدواج برای آنها وجود ندارد.»
قاسمی به اهمیت مسائل فرهنگی و فردیت افراطی بر تجرد قطعی هم تأکید میکند و ادامه میدهد: «در راهحل برای کاهش آمار تجرد قطعی، مسائل اقتصادی و فرهنگی دخیل هستند؛ چه بسا که نگرشهای فرهنگی و سبک زندگی، تأثیرگذارتر از مسائل اقتصادی است. انسان براساس روح حاکمی که در دنیا شکل گرفته متمایل بر فردیت و فردگرایی افراطی شده و همهچیز را در منیت میبیند، در قانون جوانی جمعیت، راهکارهای اقتصادی وجود دارد که تا حدودی اجرا شده، اما در کنار آن باید در پیوستهای رسانهای و فرهنگی تلاش کنیم تا اصالت و اهمیت خانواده و تشکیل خانواده در ایران پا بر جا بماند.»
جمعیت چندمیلیونی مجردهای قطعی
البته به تأکید فعالان حوزه اجتماعی، با افزایش جمعیت زنان و مردانی که طلاق گرفته و تمایلی به ازدواج دوباره ندارند، آمار جمعیت مجردهای قطعی کشور به بیش از ۵ میلیون نفر هم میرسد. امیرمحمود حریرچی، آسیبشناس اجتماعی و عضو هیأت علمی دانشگاه علامهطباطبایی در اینباره میگوید: «اگر سن دختران و پسران از ۳۵ سال بگذرد و تا این سن ازدواج نکرده باشند، با توجه به اینکه احتمال ازدواجشان پایین میآید، احتمال اینکه مجرد باقی بمانند هم بسیار زیاد است و تجرد قطعی خواهند داشت.» حریرچی درباره آمار تجرد زنان هم میگوید: «حدود ۳۶درصد از جمعیت زنان را طیف سنی ۱۵تا ۳۴ سال تشکیل میدهند که هنوز ازدواج نکردهاند. همچنین حدود ۲.۳درصد از زنان بالای ۴۵ سال در گروه تجرد قطعی قرار دارند. باید به آمار تجرد قطعی در کشور، زنان و مردانی را هم که طلاق گرفتهاند و دوباره ازدواج نکردهاند اضافه کنیم. در این صورت آمار مجردان قطعی به بیش از ۵میلیون نفر خواهد رسید و حتما از سال ۹۹ تا به امروز به تعداد جوانانی که تجرد قطعی داشته و خانواده مستقلی ندارند، اضافه شده است.»
اصلاح زیرساختها ضروریتر از بیان آمار
اما افزایش تجردهای قطعی و بیان این آمارهای چند صد هزار و چند میلیون نفری را شهلا کاظمیپور، جمعیتشناس و استاد دانشگاه تهران تأیید نمیکند. او میگوید: «بهنظر نمیرسد که تغییر چندانی در کاهش آمار ازدواج در ایران وجود داشته باشد. بررسیها نشان میدهد که هماکنون حدود ۲ درصد از مردان و ۴ درصد از زنان در رنج سنی ۴۹ تا ۵۰ سال مجرد باقی ماندهاند. آمار ازدواج مردان طی دهههای اخیر روی همین ۲ درصد باقی مانده و تنها همین بخش از جمعیت به دلایل مختلف تمایلی به ازدواج نداشتهاند، اما درباره زنان با کمی افزایش به ۴ درصد رسیده است.»
این جمعیتشناس، مشکلات اقتصادی را دلیل اصلی تأخیر در ازدواج نمیداند و تأکید میکند: «اینطور عنوان میشود که دختران بدون تمکن مالی از قافله ازدواج عقب ماندهاند، اما آمارها نشان میدهد که دختران شاغل هم هنوز مجردند؛ بنابراین صرف اینکه کاهش میل به ازدواج را به مسائل اقتصادی ربط دهیم، صحیح نیست و تغییر در تفکرات و فرهنگ خانوادهها هم بر این مسئله اثر گذاشته است.» این استاد دانشگاه درباره آسیبهای تجرد قطعی هم میگوید: «در وهله اول جدیترین آسیب برای خود فرد است.
ذات انسان دوستدار تشکیل خانواده است و درصورتی که محقق نشود، میتواند مشکلات روحی و روانی برای او بهوجود آورد. بر فرض اینکه از نظر اقتصادی هم مشکلی نداشته باشند، اما در محیط اجتماعی و در سنین بالا تنها خواهند ماند که خود عامل مشکلات روانی و اجتماعی است. برخی از جامعه زنان ایران بهدنبال این هستند که بعد از ارتقای موقعیت اجتماعی، ازدواج کنند، اما در حقیقت نوعی فرصتسوزی درباره خودشان رقم میزنند.» کاظمیپور معتقد است اعلام این آمارها درباره تجردهای قطعی نهتنها منجر به اصلاح ساختار نمیشود، بلکه میتواند عادیانگاریهایی را هم رقم بزند و منجر به تأسی دیگر افراد شود: «در اعلام چنین اعدادی علاوه بر کسانی که به ۵۰ سالگی رسیدهاند، افراد مطلقه و همسر فوت شده هم که در سنین بارداری هستند، گنجانده میشوند و آمارها را افزایش میدهند، اما بهتر است به جای اعلام این آمارها به فکر اصلاح زیرساختها باشیم و البته گسترش فرهنگ ازدواج آسان.»
مهمترین علل بالا رفتن سن ازدواج در زنان و مردان مجرد ایرانی بیکاری گسترده و فراگیر یا نداشتن شغل پایدار یا نداشتن درآمد مکفی ناشی از شغل و حرفه جهت تأمین مخارج زندگی و نداشتن مسکن شخصی یا عدم توانایی مالی در تهیه مسکن استیجاری توسط مردان، مشکلات اقتصادی و تورم افسار گسیخته در بهای کالاها و خدمات، تقاضای مهریه سنگین از سوی دختران و زنان یا والدین آنها، عدم توانایی مالی تهیه جهیزیه از سوی والدین دختر به دلیل افزایش سرسام آور قیمت لوازم خانگی و توقعات نابجای مالی از سوی دختران و زنان یا والدین آنها از خواستگاران می باشد.
اگر آمار مجردها کم بو دمطمئنا گزارشی در مورد آن تهیه نمی شد پس آمارها خیلی بیشتر از آمارها رسمی است مشکل عدم ازدواج را باید از افراد ازدواج نکرده پرسید نه از کارشناس من به عنوان یک مجرد ۵۰ساله علت ازدواج نکردن خودرا درعدم صداقت طرف مقابل مادیگرایی خانم ها وضعیت اقتصادی وخیم کشور وآینده روبه وخامت عدم درآمدکافی عدم جذابیت زندگی وسرشاراز درد ورنج بودن آن را علت عدم ازدواج خود اعلام می کنم