خبرفوری بررسی میکند
فاجعۀ خودکشی یک دانشجو و زخمی که سر باز کرد/ دانشگاه، هیولایی که دیگر کارآمد نیست/ چاپ مقاله و دانشجویانی که عاصی شده اند
دانشگاه های ایران به صورت ملوک الطوایفی اداره می شوند. هر نهادی به نهاد زیردستش زور می گوید. بنیان پژوهش، استدلال، تجربه و نتیجه گیری علمی است اما بنیان دانشگاه در حال تحکم و رعایت سلسله مراتب است.
به گزارش خبر فوری، خودکشی یکی از دانشجویان دانشکده مهندسی برق و کامپیوتر دانشگاه تهران به علت مقاله علمی پژوهشی، باعث شوکه شدن بسیاری از دانشجویان شده است.
بر اساس اطلاعات منتشر شده در فضای مجازی، استاد این دانشجو از او می خواهد که نام یک فرد را در مقاله اش ثبت کند، اما دانشجو زیربار نمی رود و در اعتراض به این تصمیم استاد، اقدام به خودکشی می کند.
بسیاری از افرادی که با دانشگاه و کارهای مختلف مربوط به آن آشنایی ندارند، به قضاوت این اقدام دانشجو پرداخته و حتی او را یک بیمار روانی خوانده اند. البته خودکشی واکنشی اشتباه به یک مشکل است اما نباید گمان کرد که دانشجو بدون علت دست به این اقدام زده است. مشکلات مربوط به مقالات علمی دانشجویی هر لحظه بیشتر می شود و دانشجو را با دردسرهای مختلفی مواجه می کند.
بد نیست در این گزارش مروری بر این مشکلات ریز و درشت داشته باشیم.
چاپ مقاله و قوانینی که فقط به دانشجو آسیب می زند
بر اساس تصمیم سازمان علوم، هر دانشجوی دکتری باید یک مقاله علمی – پژوهشی از پایان نامه خود استخراج کرده و به چاپ برساند تا بتواند مجوز دفاع بگیرد. این قانون در بسیاری از دانشگاه ها و حتی دانشکده ها به صورت های مختلفی اجرا می شود.
برخی دانشگاه ها شرط یک مقاله را به دو مقاله تغییر داده اند. برخی به جای شرط چاپ یک مقاله، مجوز دفاع به دانشجو داده اند اما نمره دفاع را از 16 حساب می کنند و به ازای یک مقاله، یک الی 1.5 نمره به دانشجو و رساله اش می دهند. به این ترتیب، دانشجو باید حداقل سه مقاله به چاپ برساند تا دفاعش از نمره 20 باشد. برخی دانشگاه ها نیز مقاله علمی – پژوهشی داخلی را کافی ندانسته و ثبت یک مقاله در ژورنال های خارجی را الزامی کرده اند.
همچنین، بسیاری از دانشکده ها قانون مقاله را برای دوره کارشناسی ارشد هم اجرا کرده اند. آنها دانشجوی کارشناسی ارشد را ملزم به پذیرش یا چاپ یک یا چند مقاله داخلی یا خارجی کرده و اگر دانشجو نتواند مقاله اش را چاپ کند، اجازه دفاع به او نمی دهند.
خودمختاری دانشگاه ها در اعمال قانون و بی توجهی به قانون وزارت علوم باعث ابهام و گیجی بسیاری از دانشجویان شده است. این سردرگمی زمانی بیشتر می شود که بدانیم دانشکده ها و گروه ها برای ورودی های سال های مختلف، قوانین مختلفی گذاشته و این قوانین را نیز هرساله تغییر می دهند.
اینها فقط بخشی از مشکلات مربوط به مقاله است. مشکل بزرگتر مربوط به قوانین نویسندگان مقاله است. بر اساس قانون تمام دانشگاه ها، دانشجو نمیتواند به تنهایی مقاله بنویسد و حتما باید یکی از اساتید راهنمای او در مقاله همکاری داشته باشند.
این قانون به خودی خود دردسر ساز نیست، چرا که حتی اگر دانشگاه ها اجازه ثبت مقاله را به دانشجو بدهند، ژورنال های علمیِ داخلی مقاله او را (بدون نام یک استاد معتبر و عضو هیئت علمی) نمی پذیرند. مشکل از آنجا شروع می شود که بر اساس قانون داخلی برخی دانشگاه ها، دانشجو باید نام استاد راهنما را به عنوان نویسنده مسئول یا نویسنده اول ثبت کند. این در حالی است که استاد راهنما در بیشتر موارد، هیچ نقشی در نگارش مقاله ندارد و تنها یک بار آن را می خواند.
این قانون باعث ناراحتی بسیاری از دانشجویان شده و می شود. آنها با خود فکر می کنند که چرا باید ثمره علمی خود را به رایگان به اساتید داده و خود در گمنامی به سر ببرند. یکی از دانشجویان دکتری دانشگاه شهید بهشتی در گفتگو با خبرنگار خبر فوری این اتفاق را مصداق عینی «سرقت علمی» می داند. او در این رابطه می گوید: «استادها دانشجو را دستگاه تولید مقاله می پندارند. آنها در طول ماه ها و سال ها دانشجو را به امان خدا رها می کنند اما هنگام دفاع، از او چند مقاله داخلی و خارجی می خواهند. جالب اینکه، این اساتید حتی حاضر نیستند کار مقالات را پیگیری کنند و دانشجو خودش باید مراحل بررسی و انتشار مقاله در مجلات علمی را پیگیری کند.»
آنچه مشخص است این است که در دانشگاه های ایران، قدرت استاد راهنما هر روز بیشتر می شود. استاد راهنما می تواند مانع از دفاع دانشجو شده، با تمدید سنواتش موافقت نکند و یا گزارش پیشرفت تحصیلی و انتخاب واحد ترم او را مردود کند. به همین علت، دانشجو همیشه باید تایید استاد خود را داشته باشد.
برخی اساتید اما از این موقعیت سوء استفاده می کنند و از دانشجو خواسته های نامعقول دارند. موردی که برای دانشجوی فوت شده در دانشگاه تهران رخ داد، مسبوق به سابقه است. گاه یک استاد از دانشجو می خواهد به جز خودش، نام برخی افراد نامرتبط دیگر را در مقاله ثبت کند. این درخواست فقط بخشی از خواسته های نامعقول برخی از اساتید است. یکی از دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی در این رابطه می گوید: «برخی اساتید دانشجوی خود را مجبور می کنند که کتب او را ترجمه و ویراستاری کند.
گاهی نیز نوشته ها و تحقیقات دانشجو را گرفته و به اسم خود منتشر می کنند. دانشجو نیز در ازای مقدار کمی پول یا برای کسب مجوز دفاع و فارغ التحصیل شدن، این خواسته ها را می پذیرد.»
هیولایی به نام بوروکراسی و قانونی که وجود ندارد
مشکل فوق الذکر بخشی از یک مشکل بزرگتر است. قانون معضلی است که از زمان مشروطه تا کنون ریشه علم، صنعت، فرهنگ، جامعه و اقتصاد ایران را می جود و آن را می خشکاند. قانون ها یا ناقص اند و یا ضمانت اجرایی ندارند.
دانشگاه نیز مشمول این ضعف می شود. وزارت علوم قدرت نظارت بر دانشگاه ها را ندارد. دانشگاه ها قدرت تحمیل قانون خود بر دانشکده ها را ندارند. دانشکده ها نمی توانند برای گروه ها تعیین و تکلیف کنند و گروه ها نیز قدرت مهار خواسته های اساتید را ندارند. این در حالی است که یک ساختار عریض و طویل بوروکراتیک مانند خوره به جان دانشگاه افتاده و مانند هشت پا ستون های آن را دربرگرفته است. دانشجو برای ثبت یک درخواست ساده باید چند بار به آموزشگاه مراجعه کرده، چند امضاء بگیرد و بارها به سیستم گلستان مراجعه کند.
قوانین دانشگاه مصداق عبارت متناقض نمای «پر از خالی» است. دانشگاه در عین حال که قوانین ریز و درشت مختلفی دارد، هیچ قانونی هم ندارد. قوانین آموزشی و صوری دانشگاه به حد اشباع رسیده اما هیچ قانون مشخص محتوایی و پژوهشی وجود ندارد. در حوزه پژوهش، دانشگاه های ایران به صورت ملوک الطوایفی اداره می شوند. هر نهادی به نهاد زیردستش زور می گوید. بنیان پژوهش، استدلال، تجربه و نتیجه گیری علمی است اما بنیان دانشگاه تحکم و رعایت سلسله مراتب است. در انتهای این مراتب هم استاد و دانشجو قرار دارند. استاد به عنوان مرتبه بالاتر به خود اجازه می دهد هر طور که می خواهد با دانشجو برخورد کند و متاسفانه هیچ ناظری هم نمی تواند بر این قوانین ارتش گونه نظارت داشته و جلوی آن را بگیرد. در نهایت نیز دانشجو که با مشکلات ریز و درشتی مواجه است، به فغان آمده و حادثه ای تلخ را رقم می زند که باعث رنجش و ناراحتی فراوان می شود.
با توجه به خودكشي اين دختر قهرمان ....در دانشگاه هاي ايران برده كشي علمي اتفاق مي افتد و بايد وزير علوم در اسرع وقت فكري به اين برده كشي علمي بكند....استاد بازنشسته
وزیر مربوطه باید استعفا دهد وجوابگو باشد با فرمولی که از ارائه مقالات ومحاسبه به ازای هر مقاله بک ونیم نمره وحدت اقل سه مقاله برای دریافت بهترین نمره آن هم به نفع استاد، هر گونه بهره کشی علمی و جنسی ومادی می تواند در این مجموعه اتفاق بیوفتد لکه ننگی دیگر
عمده وزیران ، نمایندگان و مسولین که جز هیئت علمی دانشگاه ها هستند مقالات خود را به این روش رانتی و زوری بدست آورده اند . و اکثر کسانی که سالی 30 -40 و حتی بیش از 100 مقاله در سال دارند ، مبتلا به این روش هستند.
با این نظراتی که شما می دهید کی خوبه؟؟ اینا همینمردم ایرانند دیگه، یکی استاد، اون یکی کارمند، اون یکی آخوند. سیستم را همینا تشکیل می دهند همه هم ایرانی هستند. سوال اینجاست شما دارید شلوغش می کنید کی بیاد؟؟؟ ایرانی ها که همه ناکارآمدن؟ مشکل اینه که تو این مملکت اخلاق و انسانیت نیست، اونم با این شلوغ بازی ها پیدا نمیشه،.. هرکس باید به جای گردن این و آن انداختن به خودش رجوع کنه.
چرا اسم دانشجو نیست برای کدوما نوشته شده؟؟؟؟؟؟؟
روحش شاد،،،، نا کار آمدی بیداد می کند ومقاله محوری دروغین که مدعی پیشرفت علم در ایران است
و خواسته های غیر اخلاقی اساتید را هم بگویید.
دقیقا این که بیشتر از همه شایع هست و خیلی از دانشجو ها به خاطر آبروشان ترک تحصیل می کنند
این اراجیف چیه میگید آخه.
جهارتا استاد بی وجود؛ خرابند به 4000 استاد درست درمون چه دخلی داره آخه ؟؟؟؟؟؟؟
کارمون شده، وصله پینۀ همۀ موضوعات بهم.
اَه اَه اَه
# انسانم آرزوست...
درسته
اگر یک سگ در بیابانی گازت گرفت دلیل نمیشه همه سگها وحشی باشند
انسانم آرزوست ....
خانم یا آقای سه نقطه ..اراجیف چیه ...
ما نگفتیم همه اساتید، گفتیم شایع هست بدون شک که اکثر اساتید با وجدان و .....هستند اما در کنار اونها هستند کسانی که از جایگاهشون سو استفاده میکنند..
اینجور که شما می فرمایید همه دانشگاهها گل و بلبل هست ...شما هم احتمالا لشکر سایبری تشریف دارید
هر کی از مملکت تعریف کنه لشگر سایبریه😂… منطقتون در حد بچه سه سالست،..خوبه خوبه
کاملن هم آهنگ با بقیه ارکان هست .هر جا سربزنید وضع بر همین منوال است .
هنوز خیلی موارد دیگر هم هست که ذکر نشد از جمله چاپ مقاله در مجلات خارجی که نیاز به پرداخت دلار می باشد و این برای بسیاری از دانشجویان با شرایط کاری و اقتصادی فعلی یک معضل بزرگ است
ژورنال های خوب که پول نمیخوان. معمولا اونایی که معتبر نیستن پولی ان.
من خودم مقاله خارجی دارم. برای چاپش پولی از من نگرفتن
همه زحمات را دانشجو میکشه استاد کمکی نمیکنه ولی اسم خودش و دوستاشو تو مقاله میزاره برای گروه و رتبه .
دانشگاه افتاده دست یه مشت استاد بیسواد سهمیه ای
مسولین بی کفایت بیسواد
در مورد دانشگاه نمی توان حرفی زد. سیستم آموزشی ما به سمت و سویی می رود که در نهایت گریبان این اجتماع را خواهد گرفت. دانشگاه ها تنها نهاد آموزشی نیستند بلکه نهادهایی اجتماعی هستند که نتیجه عملکرد آنها را می تواند در میان مدت در جامعه مشاهده کرد. آن چیزی که عیان است این است که سیستم آموزشی ما از دبستان تا دانشگاه بیمار و دچار چرخه معیوبیست که در حال زیان رساندن به سیستم اجتماعی است اما مشخص نیست چرا این چرخه معیوب اصلاح نمی شود. چه خواستی وجود دارد که اصرار بر این سبک و سیاق عملکردی دارد چه کسانی ا این چرخه معیوب نفع می برند استاد به تنهایی از این سیستم معیوب و بیمار سود نمی برد چه بسا خود نیز عضوی از این ارگانیسم ویروس زده رو به موت است. بارها و بارها گفتند گفتیم گفته شده که عملکرد و شیوه های رفتاری دانشگاه ها در جال آسیب رساندن به سیستم های اجتماعی است اما کسی ککش نمی گزد. تجاری سازی دانشگاه و محیط علم و دانش ضربات زیادی به ماهیت و رسالت دانشگاه زده، می زند و باز هم خواهد زد. در حوزه آموزش سرفصلهای ما نیاز به ترمیم دارد و کیفیت سرفصل ها مطابق علم روز دنیا نیست و باید باز نگری قرار گیرند. کیفیت محور باید چای کمیت محوری را بگیرد سیستم نمره دهی کمی کنونی که در حال حاضر بر هدف تعلیم و تربیت مستولی شده باید با سیستم کیفیت سنجی و توصیف کاربرد محور جایگزین گردد. در حوزه پژوهش وضع اسفناک تر است و تقریبا 90 درصد پژوهش های دانشگاهی ما قابلیت حل مشکلات جامعه را ندارند زیرا که تفکر تجاری و سرعت اتمام پروژه پژوهشی و در نوبت دریافت پژوهش بعدی قرار گرفتن اصل شده و کیفیت به فرع (تازه اگر باشد) کوچ کرده. 90 درصد اساتید دانشگاهی ما فاقد توانایی صحبت به زبان بین المللی هستند این خودش یه موضوع اسفناک در محیط دانشگاهی است. زبان انگلیسی دروازه ورود به علم بشری است چرا باید اساتید ما از کار با زبان انگلیسی فرار کنند و دانشجو را نیز سوق دهند به این راه و رفتار؟ در کشوری مانند سنگاپور در طول سال 2500 مقاله چاپ می شود اما 500 مقاله کاربردی هستند و در جامعه اجرا و پیاده می شوند یعنی 20 درصد مقالات کاربردی و قابلیت اجرا و تبدیل به فناوری را دارند اما در کشور ما چی؟ 25 هزار مقاله در سال اما زیر 2 درصد قابلیت اجرا را دارند!!!! برای بهبود و پیشرفت و تبدیل شدن به کشوری مثل ژاپن البته نه ژاپن الآن بلکه ژاپن 1846 یعنی زمان انقلاب میجی باید چشم ها شست و طور دیگر باید دید. البته اگر اگر زمامداران ما بخواهند .......
وقتی نمایندگان تمام ادوار مجلس ، وزرا، معاونین، مدیران کل به محض نماینده شدن و پست گرفتن خودشون به زور تو هیات علمی دانشگاههای معتبر و به نام با رانت و رشوه فرو می کنند نباید بازخورد و نتایج بهتری از دانشگاه های سرآمد و مخصوصا در شهر تهران داشته باشید یک عده مسولین و منصوبین بیسواد مغز پوسیده هستند که اعتبار و آبروی تمام هیات علمی باسواد رو هم می برند.و جالبه همینا میان بالاتر و بالاتر و کشور به ورطه نابودی و ورشکستگی کشوندن و پاسخگو هم نیستند
لعنت بر باعث وبانى آن
چرا واضح نامی از باعث وبانیش نمی برید!
باتف ولعن هیچ ناکارامدی ونقصی رفع و جبران نمیشه
سیاست غلط و شیوه های انحرافی ارتقا هیئت علمی عامل ریشه ای است. مسئولین در هرجایی مسیر را برای یکه تازی خود و بهره کشی از زیر دستان هموار کرده اند و نظام برده داری نوین هرجایی دیده می شود
من به عنوان یک دانشجو دکتری اعلام میکنم دقیفا این متون صحیح است از نمره ازمون های زبان مثل eptگرفته که بی دلیل گرفته میشود تا چاپ در مجلات خارجی همه اش هم به نفع جیب خالی دانشگاست یا اساتیدی که مثل زالو به جانمان افتاده اند و ...گوش کسی که بدهکار نیست چون خودشان (مسئولان)ذی نفع هستند و ...ای که دستت می رسد کاری بکن
سلام این قانون تایید مقاله برای همه دانشجویان درست نیست،شرایط هر دانشگاه و امکانات برای همه دانشجویان برابر نیست،و همه زحمات دوران تحصیلات تکمیلی بر دوش دانشجو است ،نه وزارت علوم نظارتی دارد و نه استادان کار دارند ،فقط دانشجو باید دهها سال عمرش به خاطر یک مدرک یا مقاله هدر برود
شاید اینجا هم میخواین دختر بدبخت رو مقصر کنین 😥
چقدرز خودکشی زیاد شده در دانشگاهاووو عجیبه
مدعی العموم باید دستور بازداشت این استاد جنایتکار را در اسرع وقت صادر کند و واو را به اشد مجازات محکوم کنند . تا عبرتی باشد برای سایرین . افسوس که در ایران قانون همیشه برای ضعفا اجرا می شود قدرتمند همیشه در امنیت است ... ای مرگ بر این عدالت اجتماعی که مدعی اش هستید . مردم از ترس زورمداران مهاجرت نکند .چه کند؟ خودکشی!!!
من نظر دوستان را قبول ندارم . وظیفه دانشجو تحقیق و پژوهش و حتی تولید علم است . دانشجو بودن و نمره زوری و الکی دریافت کردن و فقط هدف کسب مدرک باشد خیانت به جامعه علمی و اجتماع است .ما عادت کرده ایم که نابرده رنج به مدارج عالی برسیم و هرمشکلی که درراه رسیدن به هدف سر راهمان قرار گرفت را با توهین و تهدید از سر راه برداریم یا نهایتا با آسیب زدن برخود حس ترحم یا ضربه نهایی را بر طرف مقابل وارد کنیم . دانشجوی زوری و کسب علم و مدرک زوری با بر چسب زدنهای بهره کشی علمی و غیره جفا به قشر دانشجویان واقعی و طالبان واقعی علم است . تقویت آستانه تحمل و مجهز نمودن خود به صبر و بردباری در راه هدف و ساخحتن فرصت از شکست ها چاره و درمان نا کامیهاست
درس در ایران به درد نمی خورد! نصر من الله و فتح قریب
اگر ریشه یابی کنی به پرسش های مشابه ,همه در همان وعده های ابادی معنویات نهفته است !!!انها که پشت نقاب اخلاق و معنویات برای اقتصاد پنهان شده بودند و باز هم از خود می پرسند براستی فلان فوتبالیست که وضع مالی خوبی دارد دیگر چرا اعتراض میکند?!!@اضمحلال یعنی فراموشی شعارهای بنیادین ازادی و اخلاق و بنیادی معنویات. و اقتصاد فقط وسیله بود در شعارها.اکنون که نقاب ها فرو ریخته در اعمال درپرسش و سخن جاهلانه انها همگان انگشت حیرت به دهان گرفته و هیولای واقعی نمایان گشته .بله دیگر حتی اخلاق راستگویی و مسئولیت پذیری و شفافیت را در اینترنت فیلترشده برای فقرا باید جست.انهاکه پول فیلترشکن دارند میتوانند توییت کنند و فقرا فقط باید پول ابونمان تلفن استفاده نشده فقط برای نگهداری را بپردازند و برای حفظ ابرو !!!.راه راستی و درستی نه در اغتشاش و ناامنی و فرارمغزها و نه در جمود فکری بدون پشتوانه خرد جمعی .راه شادی و زندگی و ابادی از ازادی شروع میشود.شعاری که نیم قرن پیش برای آن جان ها فدا شد و هنوز ...
سلام من تا زمانیکه دانشجو بودم فکر می کردم همه استادان دانشگاه ها چون آدم های آگاه وعلمی هستند حتما آدمای مثبت وخوبی هستد اما وقتی ماموریت پیدا کردم کرسی یک رشته را و زیر ساخت هایش را آماده کنم تا پذیرش دانشجو عملی شود بعد از دوسال زحمت بدون دستمزد وهیچ حقوقی بعد متوجه شدم استاد دانشگاه که معاون آموزشی دانشگاه بود خواهر زاده خودش را جایگزین من استخدام هیئت علمی دانشگاه کرد با بهانه های بی جهت بنده دربدر کرد متاسفانه سوء استفاده در دانشگاه های کشور خیلی زیاد شده است کافی است یک تحقیق میدانی غیر مستقیم انجام شود
بنده در مقطع ارشد گرفتار یکی از همین اساتید نور چشمی شدم که در ده قسمت همان دانشگاه پست اجرایی داشت در آن زمان خواهان چاپ مقاله با ایشان بودم که مسقیم و در حضور تمام گروه به بنده گفتن که من هیچ مقاله ای با شما چاپ نمی کنم و با توجه به وضعیت قبولی دکتری و مشورت گرفتن اساتید در مورد دانشجویان و نفوذ ایشان در دانشگاه های مربوطه بنده مجبور به کناره گیری از درس و فعالیت های علمی شدم حال با مشاهده این خانوم دانشجو که مجبور به خود کشی شده اند خدا رو از ته دل شکر کردن که دره سال است که درس و دانشگاه را رها کرده ام اما افسوس از عمری که برای درس و دانشگاه رفت
از خودکشی این خانم بگذریم که قابل قبول از یک انسان روان درست نیست.
ولی اساتید دانشگاههای ترند برای پایان نامه و خصوصا رساله خییییلی اذیت می کنند.
بهره کشی به معنای کامل کلمه...حتی از دانشجو می خواهند که یک مقاله به نامشان تکی بزنند...یعنی برده داری کامل.متاسفانه یک مشت بی اخلاق سراسر عقده های روانی شدند استاد که یا به دنبال چشم چرانی و پلکیدن با دختران جوان هستند یا مقاله زورکی...
ادمین محترم لطفا منتشر کنید
اکنون که دیگر بی حجابی و آزادی مطمع نظر است چرا اساتید را چشم چران معرفی می کنید مگر اعضا هیئت علمی فقط آقایان هستند نزدیک به ۵۰ درصد بانوان فرهیخته کشورند نگاه سیاسی به موضوع علمی موید آنست که نظر دهندگان افرادی بیسواد و بعضا تنبل و تن پرورند .
شما واقعیت را گفتین بدون شک واقعیتهارا گفتین
جالب اینه که همین آدمها فردا استاد می شوند .
متاسفانه وقت نیروی جوان کشور پشت میزهای مدارس و دانشگاهها کشته می شود باید مهارت آموزی محور آموزش و پرورش و دانشگاهها باشد الخروجی آن کارآفرینی و تولید فارغ التحصیل تولید کننده نه مصرف کننده باشد..
متاسفانه این اتفاق در همه جا هست.در عمده سازمان های دولتی افراد نالایق در راس کار هستند واز توان دیگران برای مطرح کردن خود استفاده می برند ،از انجام حتی کوچکترین کار عاجزند وجالب تر آن که نمی گذارند که افراد کار بلد دیده شوندوکوچک ترین حق وحقوقی برای اداره کنندگان وصاحب فکران قائل نیستند.
سالهاست از لابلای سطوح مدیریتی این کشور بوی تعفنی آزار دهنده به مشام میرسد .
الان اینجا سطوح علمیه، مجید دلبندم… امسال قوام و زیباکلام و غیره
چرا بزرگش می کنید از کجا معلوم دلایل دیگری برای خودکشی وجود نداشته
کجای قانون گفته دانشجو نمی تواند به تنهایی مقاله بنویسه
آلبانی نشینان در این سایت فعالند
خانهای بزرگ دانشگاهها را در شورای عالی انقلاب مثلا فرهنگی ببینید!
خداوندا دل این مردم شکسته است یاریشان فرما که حق و حقوق پایمال شده خود را بگیرند
من به جای اون دانشجو بودم به جای اینکه به خودم آسیب بزنم بلایی سر استاد می آوردم که خود استاد بره خودکشی کنه
به این میگن خوی وحشیگری… نه برای خودتون خوبه نه جامعه… امسال شماها با این مدل تصمیم گیری باعث ناکارآمدی جامعه هستید
وقتی هر آشغالی با پارتی و پول میاد درجه استادی میگیره بهتر از این نمیشه
حالا این مقاله را نوشتید مرد باشید تا حصول نتیجه کار را پیش ببرید چون دست روی زخم دل خیلی ها گذاشتید این اختیاراتی که به اساتید داده شده. دقیقا دانشجویان را به چشم " برده علمی" نگاه می کنند. فکر کنید یکسال هست تحقیقات و مقالات من تمام شده از من چاپ دو مقاله Q1 میخواهند که در این بخش نامه پژوهشی نوشته نشده است!! ولی علت را می پرسی پاسخ میدهند نظر ما به بخش نامه مذکور ارجحیت دارد. پیش کی بری شکایت کنی
هیچی نشد یه نخبه دیگه حذف شد!!!!!
همین!!!!!
مگه نخبه خودکشی میکنه؟؟؟
یعنی چجوری میشه....
باورش برام یکم سخته یک دانشجوی دکترای دانشکده مهندسی برق و کامپیوتر در """""دانشگاه تهران """"" به خاطر این موضوع احمقانه خودکشی کنههههههه.
حتما یک نفر باید بمیرد .تا به بفهمیم مشکلات هست .
وای بر ما چه ظلمی . وقتی فلان سردار یا مسول که خود اصلا سواد ندارد و دکتری هم میگیرد
چه دانشگاهیه که دوربین نداره ، استادش باید دستگیر بشه
دوربین؟؟؟😐🙄😬😬
دانشجویان کنونی از نظر تربیت و ایمان و هویت تهی هستند و دلیل نشان دادن این رفتارها بی منطق بودن و سطحی نگری آنهاست.آنها حتی حل کوچکترین مشکلاتشان را بلد نیستند.