غیرحضوری شدن مدارس ۱۰ شهرستان کرمانشاه/ شروع بکار ادارات از ساعت ۹

من و خواهرم حدودای سال ۷۱ کلاس دوم واول ابتدایی بودیم شهرکی که زندگی میکردیم سیبری بود برای خودش هر روز برف وبارون. یادمه یه روز صبح برف شدید میبارید بابام معاون دبیرستان تو مرکز شهر بود ما رو به زور فرستاد مدرسه ساعت ده صبح برف اونقدر بارید که مدرسه رو تعطیل کردن ما خونمون پای کوه بود تو سراشیبی تو برف گیر کردیم خواهرم تا کمر تو برف بود نتونست راه بره خودم تو برف راه رفتم تا کمک بیارم خدا بهمون رحم کرد وفامیلا از پنجره دیدنمون واومدن کمک وگرنه یخ زده بودیم مسئولان قدیم فقط زور میگفتن و کمتر درک میکردن الان خوبه تقی به توقی میخوره مدارس تعطیل میشه هر وقت برف میباره یاد اون خاطره میفتم تا پای مرگ رفتیم و برگشتیم ممنون

من دهه ۶۰ محصل راهنمایی بودم. اصلاًبا هربرفی مدرسه تعطیل نمیشد. لذت برف باریدن تو راه مدرسه و برف بازی با رفقا... یادش بخیر برخی از دوستانم تو سن نوجوانی شهید شدند،خیلی به یادشان هستم! روز سی آذر ۱۳۶۵ از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ مرکز شهر کرمانشاه توسط هواپیماهای عراقی بمب باران خوشه ای شد. محشری به پا شد . خون مردم مظلوم کرمانشاه و دست فروشان شب یلدا بر سنگ فرش کرمانشاه ریخته شد و آن روز معروف شد به یلدای خونین کرمانشاه... یاد دوستان شهیدم را هرگز فراموش نمیکنم...