بازهم چالش ثبت نام پولی در مدارس دولتی
براساس قوانین، تحصیل در مدارس دولتی رایگان است و مدیران مدارس حق ندارند هیچگونه وجه نقدی از دانشآموزان دریافت کنند. آموزشوپرورش اما سالهاست که یکراه دیگر یافته: «کمکهای مردمی داوطلبانه» که بهاجبار از والدین دانشآموزان دریافت میشود!
تیرماه که همیشه فصل ثبتنام مدارس است، فصل دغدغه خانوادهها نیز هست و امسال نیز بهرسم هرسال، چانه زدن بر سر مشارکت مالی خانوادهها در مدارس دولتی و تحتفشار قرار گرفتن آنها و بعضا درگیر شدن اولیا با مدیران مدارس بالاگرفته و مسئولان آموزشوپرورش بارها اعلام کرده اند، مدارس دولتی در هنگام ثبتنام دانش آموزان حق گرفتن هیچ پولی ندارند و گرفتن هر نوع وجهی با این عنوان، تخلف محسوب میشود؛ اما ظاهرا این حرفها فقط شعار است و در یک توافق نانوشته بین آموزشوپرورش و مدیران مدارس، آنها این اجازه رادارند تا بخشی از نیازهای آموزشی مدرسه را با کمک والدین تهیه کنند.
مدیران مدارس هم به این کار تمایلی ندارند، اما میگویند وزارت آموزشوپرورش خود را کنار کشیده و مدیران را رو در روی خانوادهها قرار داده است و ناچارند موقع ثبتنام از خانوادهها درخواست پول کنند، چون اگر ثبتنام انجام شود؛ دستشان بهجایی بند نیست و بیشتر خانوادهها دیگر مایل نیستند برای کمک به مدرسه وجهی بپردازند. آنوقت آنها میمانند و مدرسهای که هزار و یک هزینه دارد.
این را مدیر یک دبیرستان پسرانه میگوید و در مورد اجبارهای پیش روی مدیران مدارس دولتی توضیح میدهد: «مدیران این مدارس در سیستم آموزشی رهاشدهاند و بین وزارتخانهای که حداقلهای مدرسه را تأمین نمیکند و خانوادههای شاگردان، درماندهاند. متأسفانه وزارت آموزشوپرورش از خودش سلب مسئولیت کرده و مدام تأکید میکند که گرفتن پول اجباری نیست تا توپ فشار را بیندازد داخل زمین مدیر. مدیر هم نمیتواند روشنگری کند، چون شغل خود او به مخاطره میافتد و علیرغم مصوبه مجلس شورای اسلامی، مبنی بر معافیت مدارس دولتی از پرداخت هزینههای برق، گاز و آب تا سقف الگوی مصرف، اما در عمل باید این هزینهها را بپردازند، با این وصف، به نظرتان چارهای بهجز مشارکت والدین وجود دارد؟»
او ادامه میدهد: «تیرماه که میشود به ما بخشنامه میدهند که اجباری برای پرداخت پول از سوی والدین وجود ندارد و ما حق نداریم هیچ والدی را تحتفشار بگذاریم. اما از طرف دیگر، میگویند خودتان از طریق مشارکت مردمی درآمدزایی کنید، چون ما در بحث مخارج مدرسه مداخله و کمکی نمیتوانیم بکنیم.»
اوضاع مالی مدارس دولتی خراب است
مدیر دیگری هم میگوید: «ما همدلمان نمیخواهد از مردم پول بگیریم، اما چه کنیم؟ اوضاع مالی مدارس دولتی خراب است و مبلغی که آموزشوپرورش بابت سرانه دانشآموزی میدهد اگر بر تعداد دانشآموزان مدرسه ما که ۵۰۰ نفرند تقسیم شود، سهم هر دانشآموز در طول سال تحصیلی ۳۰ هزار تومان هم نمیشود، با این پول چهکاری میتوان انجام داد؟ خدا شاهد است سال قبل دو ماه مانده به پایان سال، لولههای توالت مدرسه که فرسوده بودند، فروریخت. آب بالا آمد و وضعیت بسیار بدی ایجاد شد. بوی بد همهجا را گرفته بود و ما ناچار بودیم برای بالا نیامدن آب و فضولات انسانی، آب مدرسه را قطع کنیم. بچهها آب هم نداشتند. نامه زدیم، گفتند هزینه تعمیر را از محل بودجه خودتان تعمیر کنید. چه طور و از کجا؟ بودجه ما بهجز مشارکت والدین، از کجا میآید؟ شما بگویید اگر از خانوادهها پول نگیریم، چطور باید هزینهها را تأمین کنیم؟ خانوادهها فکر میکنند مدرسه خرج ندارد، درحالیکه مخارج جاری مدارس باتوجه به رشد تورم روزبهروز افزایش مییابد.»
این درحالی است که طی روزهای اخیر حمید طریفی معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزشوپرورش در گفتگو با ایسنا تأکید کرده هیچ مدرسه دولتی هنگام ثبتنام حق دریافت پول از والدین ندارد و ثبتنام دانشآموزان در مدارس دولتی صددرصد رایگان است. اجباری در کمک به مدرسه وجود ندارد و خانوادهها تنها در قالب انجمن اولیاء و مربیان کمکهای خود را پرداخت میکنند.
وی بابیان اینکه طبق اعلام قبلی، کمک به مدرسه در طول سالتحصیلی از طریق انجمن اولیاء صورت میگیرد افزوده: حتی مدارس هیئتامنایی که فعالیت فوقبرنامه را بهصورت اختیاری ارائه میدهند و بچهها مدتزمان بیشتری در مدرسه حضور دارند، هزینه کلاسهای فوقبرنامه آنها در طول سال تحصیلی اخذ میشود.
معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزشوپرورش خاطرنشان کرده است، بهجز پول بیمه و کتابهای درسی که از طریق سایت پرداخت میشود مدارس هنگام ثبتنام حق دریافت هیچ هزینهای را از والدین ندارند، و اگر این کار انجام شود مدیر مدرسه تخلف کرده و با او برخورد میشود.
این روزها عمده سؤالاتی که مطرح میشود، در مورد موضوع شهریه مدارس است و حقوقدانان در این مورد که آیا مدارس دولتی مجاز به دریافت شهریه هستند، اینگونه پاسخ میدهند: «آموزشوپرورش صراحتا از والدین درخواست پول میکند، ولی هیچگاه بهطور رسمی این درخواستها را نمیپذیرد. برای اینکه این کار خلاف قانون است و مسئولیت قانونی دارد. بااینهمه، عملا از اصل ۳۰ قانون اساسی با این محتوا که دولت متولی اصلی آموزشوپرورش رایگان است، چیز زیادی نمانده و قابلفهم است که این دریافتها نمیتواند بیاذن و چراغ سبز آموزشوپرورش باشد؛ حتی اگر آن را به مشارکتهای مردمی ربط بدهند.».
اما در شرایطی که خانوادههای بسیاری از فشار مالی افسارگسیختهای رنج میبرند و از تأمین مخارج روزمره زندگیشان هم به تنگ آمدهاند، مطالبه پول، منطقی و حتی قانونی نیست.
اگر پول نمیدهید، میز و صندلی بخرید!
محبوبه که این روزها درگیر ثبتنام دخترش در کلاس دوم دبیرستان است، میگوید: «گویا سالهاست که به مدارس بخشنامه شده پولی بهعنوان شهریه هنگام ثبتنام دانش آموزان دریافت نکنند، اما مدیران مدرسه مدعی هستند آموزشوپرورش سرانه ناچیزی برای تأمین ملزومات اداری و آموزشی مدارس و حتی نگهداری و تعمیر فضاهای آموزشی به آنها پرداخت میکند. به همین دلیل، ما مجبوریم بخش زیادی از هزینهها را بهصورت مشارکتی و از والدین دریافت کنیم. امسال مدرسه دخترم پیش از ثبتنام مبلغی دریافت نکرد، اما مدیر مدرسه اعلام کرده که باید چهار میلیون تومان تحت عنوان مشارکت مردمی بپردازم و این مبلغ یا باید در حال حاضر بهصورت کامل پرداخت شود یا طی چند مرحله تا نیمه شهریورماه تسویه شود.»
محبوبه این ادعای مسئولان آموزشوپرورش مبنی بر حل مشکلات مدارس با کمکهای مردمی بهصورت اختیاری را رد کرده و میافزاید: «شاید در هنگام ثبتنام یا در طول سال تحصیلی بتوانی از زیر بار مبلغی که مسئولان مدرسه مطالبه میکنند، شانه خالی کنی؛ اما در پایان سال، هنگام دریافت کارنامه مجبوریم آنها را راضی کنیم.»
سعید از شهروندان تهرانی با تأکید بر اجباری بودن پرداخت پول در هنگام ثبتنام عنوان میکند: «مدرسه دخترم برای ثبتنام ۳ میلیون تومان میگیرد و من به مدیر مدرسه اعلام کردم کارگرم و پرداخت این پول از توانم خارج است، اما مدیر تصور کرد شوخی میکنم و با خنده گفت هرکس پول ندارد، معادل ۳ میلیون تومان اقلام موردنیاز مدرسه مانند تخته وایت برد و تعدادی میز و صندلی خریداری کند و تحویل مدرسه بدهد، وگرنه از ثبتنام خبری نیست.»
پرداخت ۳ میلیون تومان برای ثبتنام یکی از بچهها در خانواده چهارنفره سعید که اجارهنشین هم هستند، غیرممکن است.
میزان وجوه دریافتی مدارس دولتی بهعنوان حق ثبتنام یا هر عنوان دیگری در مناطق مختلف شهر، متفاوت است و در سالهای اخیر مدیران در مقاطع مختلف تحصیلی، والدین را مجبور به پرداخت پول به شکلهای مختلف میکنند. برخی از آنها میخواهند معادل یک مبلغ مشخص، وسایل موردنیاز مدرسه را تهیه کنند و برخی دیگر در قالب مشارکت اولیا با مربیان و بهصورت غیرمستقیم، خانوادهها را مجبور به پرداخت پول میکنند.
نرگس ملکزاده از معلمان و کارشناسان پرسابقه آموزشوپرورش بیان میکند: «طبق اظهارات مسئولان مربوطه مدارس دولتی حق ندارند در زمان ثبتنام از اولیا وجهی دریافت کنند، و این محدودیت فقط برای این موقع از سال است. با شروع سال تحصیلی، جلسات انجمن اولیا و مربیان تشکیل میشود و مصوبه انجمن این حق را برای مدارس قائل شده تا مبالغی را از اولیا دریافت کنند، البته مدارس حق ندارند والدین را به این کار ملزم کنند، اما براساس مصوبه انجمن که دریافت وجه را قانونی کرده، مدارس به خانوادهها فشار میآورند. لازم است مسئولین به مدارس دولتی تأکید کنند که آنها هیچ زمانی حق ندارند از اولیا وجهی را بهاجبار مطالبه نمایند، مگر اینکه اولیای دانشآموز رضایت تام و تمام داشته باشند. بهجز پول بیمه و کتابهای درسی که از طریق سایت پرداخت میشود مدارس هنگام ثبتنام حق دریافت هیچ هزینهای از والدین ندارند و همیشه هم در جلسات آموزشوپرورش عنوان میشود که در زمان ثبتنام وجهی از خانوادهها دریافت نکنید، چون اعتراض و گلایه اولیا حساسیتبرانگیز خواهد بود. در طول سال نیز هر زمان از کمکهای اجباری به مدرسه و گروکشی کارنامه صحبت میشود، مسئولین آموزشوپرورش میگویند این مسئله اجباری نیست و کمکها باید توأم با رضایت اولیای دانشآموز باشد، بهاینعلت که به لحاظ قانونی تخلف است، بااینوجود راه میانبری هم گذاشتهاند تا از طریق مصوبه انجمن، وجوهی از خانوادهها مطالبه و دریافت شود و در اینجا بحث داوطلبانه بودن مشارکتها مطرح است.»
بدون کمک اولیای دانشآموز چرخ مدارس دولتی نمیچرخد
این کارشناس نظام آموزشی ریشه این مشکل را عدم پرداخت سرانه و یا واریز سرانه ناچیز از سوی آموزشوپرورش دانسته و تأکید میکند: «طبیعتا سرانه پایین هیچ دردی از مدارس دوا نمیکند و مدیر ناچار است دستش را بهسوی اولیای دانشآموزان دراز کند. از طرفی در صورت شکایت خانوادهها، بازهم مدیر است که باید پاسخگو باشد و مسئولین حق را به خانوادهها میدهند. بهاینترتیب مدیر مدرسه در یک دوگانگی قرار میگیرد؛ اینکه قانونمدار بماند و هیچوجهی دریافت نکند و یا به هرشکل ممکن با دریافت پول چرخ مدرسه را بچرخاند. طبیعتا اگر مدیران مبلغی از خانوادهها مطالبه نکنند، قادر به اداره مدرسه نیستند. اگر فقط هزینه کپی و خرید برگه را محاسبه کنید، چند برابر وجهی است که تحت عنوان سرانه بهحساب مدارس واریز میشود؛ بنابراین بدون کمک اولیای دانشآموز کُمیت مدارس دولتی میلنگد، اما مدیران نباید خانوادهها را برای اخذ پول تحتفشار بگذارند. در حال حاضر مشکل این است که مدیران بهاجبار این پول را میگیرند و چنانچه داوطلبانه و همراه با رضایت اولیا باشد هیچ مشکلی پیش نمیآید. اغلب مدیران نهتنها خانوادهها را به پرداخت پول مجبور میکنند بلکه میزان مبلغ را هم تعیین میکنند، اگرچه مشخص کردن مبلغ در مصوبه انجمن آمده، ولی دلخوری و گلایه خانوادهها را بهدنبال دارد. حتی در بحث کتب درسی، هر دانشآموزی حق دارد که از طریق سامانه بانام کاربری و رمز عبور خودش برای دریافت کتاب ثبتنام کند و مدارس به علت اینکه دستشان تنگ است، این حق را از دانشآموز سلب میکنند تا با دریافت بهای بیشتری ثبتنام را انجام بدهند. از طرف دیگر برخی اولیا معترضاند به اینکه مطابق مصوبه انجمن، ماهیانه مبلغی را بهحساب مدرسه واریز میکنند، اما در زمان برگزاری امتحانات هم مبلغ مجزایی برای خرید برگه اخذ میشود، لذا بهعناوینمختلف از خانوادهها وجه دریافت میشود تا چرخ مدرسه به شکل معمول و روزمره بچرخد و باتوجه به تورم موجود مدیران قادر نیستند کار خاصی در مدارس انجام بدهند.»
مدارس برای تأمین خرج و مخارج روزمره ماندهاند
ابراهیم سحرخیز، معاون اسبق آموزش متوسطه نیز بر رایگان بودن تحصیل تا مقطع متوسطه تأکید کرده و میگوید: «در قانون اساسی سه جا به آموزشوپرورش عمومی، دولتی و رایگان اشارهشده که شامل اصل سه، اصل ۳۰ و اصل ۴۳ است، بااینحال آموزشوپرورش دچار تعارض و پارادوکس شده؛ از یکسو نباید ثبتنام دانشآموز منوط به دریافت وجه باشد، اما از سوی دیگر مدارس دولتی در صورت عدم دریافت وجه از ثبتنام دانشآموز استنکاف میکنند. دهه ۷۰ سهم آموزشوپرورش از بودجه عمومی دولت به مرز ۲۰ درصد نزدیک شد، ولی امسال بهطور مشخص به ۹.۸ درصد رسیده و این کمترین سهم از بودجه عمومی دولت است. در چنین شرایطی پولی در بساط نمیماند که صرف کیفیتبخشی بشود، چون مدارس دولتی برای تأمین خرج و مخارج روزمره ماندهاند. آموزشوپرورش چندین سال است که سرانه مدارس را پرداخت نمیکند و پرداخت حقوق پرسنل را در اولویت قرار داده است. این مجموعه قادر به تأمین وجوه حق امتحانات و پاداش پایان خدمت نیست، چه رسد به پرداخت سرانه مدارس. با این اوصاف عجیب است که اصرار دارند در پیشگاه رسانهها بگویند مدارس حق ندارند از مردم پول بگیرند درحالیکه پشتصحنه به مدیران میگویند از خانوادهها برای اداره مدرسه پول دریافت کنید. البته در قانون شوراها، مصوب مجلس این اجازه دادهشده که مدیران پس از شروع سال تحصیلی و با تشکیل انجمن اولیا و مربیان و هیئتامنا، تحت عنوان «مشارکت ارادی و اختیاری» از والدین وجه دریافت کنند و این وجوه حتما باید تحت نظارت انجمن و هیئتامنا در جهت اداره مدرسه صرف شود. اما معمولا این فرآیند طی نشده و اغلب مدارس در زمان ثبتنام از خانوادهها پول میگیرند، چراکه پس از شروع سال تحصیلی، دریافت وجه از خانوادهها دشوار است.»
سحرخیز در ادامه عنوان میکند: «اولیا به همین علت از مدارس دولتی فراری شدهاند و علیرغم صرف پول، اتفاقی در حوزه کیفیتبخشی مدارس دولتی رخ نمیدهد و مدیران با وجوهی که دریافت میکنند صرفا قادرند مخارج روزمره مدارس را تأمین کنند، بهاینترتیب هرسال بر متقاضیان مدارس غیردولتی افزوده میشود؛ لذا نهتنها دولتیها تقویت نشدهاند بلکه روزبهروز تضعیف هم شدهاند، به این دلیل که هزینه برای آموزشوپرورش را سرمایهگذاری نمیدانیم و برای دولتها مسائل دیگری در اولویت است. مطابق سند تحول بنیادین باید دانشآموز تراز تربیت کرد که تحقق این موضوع، مستلزم تقویت مدارس و بهکارگیری معلمان متخصص است و اگرچه قانونا تحصیل تا مقطع متوسطه رایگان است، اما با ایجاد غیردولتیها و رونق این مدارس، فضایی برای پیشرفت و توسعه دولتیها باقی نمانده و این مدارس برای بقا مجبورند از خانوادهها پول بگیرند و طبیعتا بودجهای برای بهکارگیری معلمان قوی و ارتقای کیفیت در اختیار ندارند. این را هم باید در نظر گرفت که با اقتصاد شکننده و مشکلات معیشتی حاکم برجامعه، برای بسیاری از ساکنان مناطق روستایی و حاشیه شهرها، فرستادن بچهها به مدرسه، بهتنهایی هزینهبر است و حتی خیلی از خانوادهها قادر به تأمین لوازمالتحریر نیستند و مشخص است که نمیتوانند مبلغی به مدارس پرداخت کنند.»
معاون اسبق آموزش متوسطه خاطرنشان میکند: «آموزشوپرورش قدرت نظارت ندارد و اساسا دچار پارادوکس است. شاید بهتر باشد این مجموعه با همراهی دولت و مجلس ردیفی را در بودجه مشخص کرده تا صرفا در مدارس هزینه شود. باید پرداخت این ردیف اجتنابناپذیر باشد و آموزشوپرورش نتواند آن را در جای دیگری هزینه کند، این وزارتخانه مطالبات سنگینی به معلمان دارد و همواره اعتبارات را صرف پرداخت مطالبات معوقه میکند. دستکم لازم است سرانه به مدارس درجه سه در مناطق روستایی و محروم اختصاص یابد، چراکه این مجموعه بهمحض دریافت هر تنخواهی از خزانه، ناچار است آن را صرف حقوق پرسنل و معوقات کند. اعتبارات پرسنلی برای موارد اجتنابناپذیری مثل حقوق و دستمزد هزینه میشود. قاعده این است که ۸۰ درصد برای پرداخت حقوق و ۲۰ درصد برای کیفیتبخشی صرف شود. اگر قرار است سرانه مدارس تأمین نشود، باید دولت مبلغی را بهحساب اولیای دانشآموزان واریز کند، و اولیا هم بهطور مستقیم بهحساب مدرسه واریز کنند. مطابق آمارها حداقل ۳۰ درصد مدارس ما فرسوده هستند و باید برای تعمیر و نگهداری آنها هزینه کرد و باتوجه به ناچیز بودن سرانه یا عدم پرداخت آن، مدیران مدارس پولی در بساط ندارند تا به این بخش اختصاص دهند. بااینحال بودجهای که به شرکتهای دولتی میدهند بالغبر نیمی از بودجه عمومی دولت است، درصورتیکه بسیاری از شرکتهای دولتی زیاندهاند و ترازشان منفی است، و در چنین وضعیتی دولت برای اینها هزینه میکند، اما برای آموزشوپرورش هزینه نمیکند و این یعنی آموزش در اولویت نیست.»