مشمولان سربازی چطور معافیت می گیرند؟
درست است اعزام به خدمت مقدس سربازی بالاخره یک روز قسمت همه پسران می شود و فرقی هم نمی کند درس خوانده یا درس نخوانده باشند، اهل شهر یا روستا باشند یا حتی از کدام طبقه اجتماعی و اقتصادی باشند . سربازی جزء لاینفک زندگی پسرهاست و باور کنید تمام خاطرات زندگی شان هم به همین دوره 2 ساله ختم می شود.
درست است این دوره پرخاطره و البته پرفراز و نشیب خاطره اش هیچ وقت از ذهن آقایون پاک نمی شود اما بنا بر دلائلی همه پسرها هم شانس تجربه این دوران را ندارند و از رفتن به سربازی باز می مانند .
این افراد اغلب به خاطر برخی بیماریها از این رفتن باز می مانند و خلاصه قسمتشان نمی شود که طعم خدمت سربازی را بچشند و به قول قدیمی ها برای خودشان مردی شوند. هرچند خیلی ها از این بازماندن از قافله سربازها ناراحت می شوند و خود را به آب و آتش می زنند که مجوز ورود به دوره سربازی را بگیرند اما خوب در مقابلشان کسانی هم هستند که حسابی سند و مدرک جمعآوری می کنند تا نشان دهند توانایی گذراندن این دوره سخت و سنگین را ندارند و نباید توقع داشته باشند آنها حدود ٢ سال نگهبانی و اردوهای نظامی و کلاسهای آموزشی جورواجور را تحمل کنند، غذای بدون مخلفات و نهچندان چرب و چیلی آسایشگاه را بدون غرزدن بخورند، سر ساعت بخوابند و صبح زود بیدار شوند و خلاصه همه کارهایی را که یک عمر از آن گریزان بودهاند با هم و یک جا انجام دهند! بعضی از آنها هم مثل کیومرث مدتها درد کشیدهاند و خطر به تعویق انداختن عمل جراحیشان را بهجان خریدهاند تا وقتی گذرشان به کمیسیون پزشکی افتاد شاید تازگی زخمشان مجاب کردن پزشکان تیزهوش و کارکشته کمیسیون را آسانتر کند، اما در کمیسیون شاید همه نقشههای آنها نقش بر آب شود و هیچ یک از این ترفندها و دلیلهای واقعی یا ساختگی بهکارشان نیاید:
یا شانس و یا اقبال
در اصلی بیمارستان مخصوص مراجعان بخشهای بستری است و ورودی درمانگاه بیمارستان در کوچهای فرعی قرار دارد. مراجعان درمانگاهها باید قبلا غیر حضوری و اینترنتی نوبت میگرفتند، ولی کسانی که برای شرکت در کمیسیون پزشکی معرفی شدهاند، بدون مراجعه به پذیرش درمانگاه به طبقه چهارم میروند و در آن جا منشی کمیسیون بر اساس برگههای معرفی شورای پزشکی نوبت مراجعان را تعیین میکند. در میان آنها تک و توک سربازانی که موقع گذراندن دوره خدمت آسیب دیدهاند اونیفورم به تن دارند و موهایشان آراسته و کوتاه است، ولی جوانکهایی که هنوز امیدوارند درد و بیماریای که مدتها عذابشان داده، باعث معافیت از خدمت سربازی شود، خرمن موهایشان را خوب آب و شانه کردهاند و با لباس آستین کوتاه، شلوار جین و لباسهایی که در دوره سربازی از پوشیدن آنها محرومند، به کمیسیون آمدهاند.
جای نگرانی نیست
تعدادی از آنها انگار یقین دارند که موافقت اعضای کمیسیون را جلب میکنند یا با بدترین حالت ممکن و امکان اعزام به خدمت کنار آمدهاند که بدون اضطراب منتظر رسیدن نوبتشان هستند، ولی اغلب آنها بیقرارند و تا یکی از اتاق کمیسیون بیرون میآید یکییکی به سراغش میروند تا درباره سوالاتی که از او پرسیدهاند و حالوهوای کمیسیون بدانند: «خیلی سوال پیچت کردند؟ بداخلاقند یا میگذارند دو کلام حرف بزنی؟...» کیومرث دلش میخواهد مثل یک آدم خونسرد منتظر نوبتش بماند، ولی دلهره نتیجه کمیسیون نمیگذارد آرام سرجایش بنشیند و تمام هوش و حواسش به حرفهای کسانی است که از اتاق کمیسیون بیرون آمدهاند: «طوری حرف نمیزنند که مشخص شود نظرشان چی هست، میگویند منتظر بمانید ٤٠ روز دیگر نتیجه به شما اعلام میشود... اگر ببینند کسی استرس دارد با حرفهایشان آرامش میکنند....»
حالا خطا آزاد است
کیومرث سه ماه پیش وقتی بازیکن تیم حریف روی پای او تکل خطرناکی رفت که گرفتن کارت قرمز و اخراج حداقل جریمه اش بود، اصلا باورش نمی شد که این مصدومیت برای سربازی او مسئله ساز شود . پزشک معتمد و شورای پزشکی تشخیص دادهاند رژه رفتن و گذراندن دوره رزم مقدماتی با این پای آسیب دیده شاید عمری او را زمینگیر کند، رضا بدون طحال به دنیا آمده و به دلیل محروم بودن از این عضو هیچوقت نتوانسته یک دل سیر برف بازی کند، زیر باران قدم بزند یا وقتی سازمان هواشناسی درباره شرایط نامناسب هوای پایتخت هشدار میدهد، ادای آدمهای پرتحمل بیخیال را درآورد و پی کار و زندگی اش برود، ولیامروز جزء کسانی است که رای معافیت را از کمیسیون پزشکی میگیرد.
اضطرابی چندینساله
با آن که متین خیلی مراقب است کسی متوجه نشود او برای معاف شدن چه کارهای خطرناکی انجام داده، ولی رضا از دلشوره و این در و آن در زدنش خیلی زود دستش را خواند و متوجه شد شدت بیماری صرع او کمتر از مقداری است که ادعا و وانمود میکند. استرس و اضطراب دوره سربازی از نوجوانی متین را آزار داده و حتی برای این که شاید بتواند از فعالیتهای نظامی این دوره معاف شود تا توانسته درس خوانده و در رشته علوم آزمایشگاهی مدرک کارشناسی ارشد گرفته، ولی حالا که وقت اعزام شده، انگار دوران خدمت بدون فعالیتهای نظامی را هم نمیتواند بگذراند و با گواهی پزشکی و استشهادهایی که جمعآوری کرده امیدوار است به کلی از این کار شاق نجات پیدا کند. هیچکس نمیتواند با همراه وارد اتاق کمیسیون شود و باید بهتنهایی به پرسشهای پزشکان و کارشناسان کمیسیون جواب دهد، ولی مادر متین او را همراهی کرده و سعی میکند به او قوت قلب بدهد تا از پس متقاعد کردن اعضای کمیسیون به خوبی برآید.
یک وقفه ٤٠ روزه
کسانی که بعد از ساعت ١١ به درمانگاه رسیدهاند، امروز نمیتوانند در کمیسیون شرکت کنند و فردا ساعت ٨ صبح دوباره باید به درمانگاه مراجعه کنند، ولی کسانی که ارائه مدارک و مصاحبههای پزشکی آنها در کمیسیون انجام شده باید منتظر بمانند که دو هفته تا ٤٠ روز دیگر نظر نهایی کمیسیون بهدستشان برسد تا اگر معافیت گرفته باشند هزینه صدور کارت معافیت را با طیب خاطر پرداخت کنند و اگر معاف از رزم یا مشمول خدمت شناخته شده باشند، خود را برای گذراندن دوره آموزشی معرفی کنند....