مهم‌ترین علائم رایج افسردگی در زنان
اختلالات اشتها یکی از علائم شایع افسردگی در زنان است. در این حالت ذائقه فرد مبتلا تغییر می‌کند، به گونه‌ای که ممکن است تمایل شدید به خوردن غذا به صورت عصبی پیدا کند، که منجر به چاقی می‌شود یا اشتهایش نسبت به غذا کم شده و دچار کاهش وزن می‌شود.
افسردگی از جمله اختلالات روانی شایع در جوامع امروزی است، که ممکن است در هر سنی گریبان‌گیر فرد شود. اختلالی که حتی در کودکان نیز مشاهده شده است. مطالعات نشان می‌دهد که زنان بیشتر از مردان مستعد این اختلال هستند، و این بیماری در آن‌ها دو برابر مردان است. دلایل مختلفی چون تغییرات هورمونی، اتفاقات یا رویدادهای مختلف زندگی، مشکلات سلامتی، ژنتیک، بارداری، تغییرات فصلی، مشکلات اقتصادی و مواردی از این دست می‌توانند در ایجاد افسردگی در زنان بسیار موثر باشند. افسردگی در زنان علائمی دارد، که باعث ایجاد برخی از احساسات منفی در آن‌ها می‌شود، شناخت این علائم می‌تواند در درمان افسردگی در زنان کمک کننده باشد.
نتایج تحقیقات اخیر نشان می‌دهد تمرین‌های کوتاه‌مدت ذهن‌آگاهی روزانه می‌توانند به‌طور قابل توجهی سلامت روان را بهبود بخشیده و سبک زندگی سالم‌تر را با مزایای پایدار در طول زمان ترویج کنند.
در ادامه سعی شده است به مهم‌ترین علائم رایج افسردگی در زنان پرداخته شود.
حس ناامیدی و پوچی
در این حالت فرد فکر می‌کند که موفقیت‌هایی را که در زندگی به دنبال آن بوده است، را بدست نیاورده و آینده برای او مبهم است. ممکن است فرد دچار روزمرگی شده و علاقه‌ای به کارهای روزانه یا همسر یا فرزندانش نداشته باشد. در حس پوچی مداوم، فرد به این نتیجه می‌رسد که حالت بهتری برای او ایجاد نخواهد شد و هیچ کس قادر نیست که شرایط بهتری برای او ایجاد کند.
غم و اندوه عمیق
در این حالت فرد در درون خود دچار اندوهی می‌شود که انگار چیزی نمی‌تواند باعث خوشحالی‌اش شود. دیگر فعالیت‌های اجتماعی یا حتی تفریحاتی که قبلا برایش لذت بخش بود، دیگر اهمیتی برایش نخواهد داشت.
کاهش تمرکز و حواس‌پرتی
شاید یکی دیگر از علائمی که ممکن است در برخی زنان افسرده خودنمایی کند، کاهش تمرکز و حواس‌پرتی آن‌هاست. به یاد آوردن برخی موضوعات، فراموش کردن جای وسایل یا جا گذاشتن آن‌ها می‌تواند نمونه‌هایی از این عدم تمرکز باشد.
بی‌اشتهایی و پرخوری
اختلالات اشتها یکی از علائم شایع افسردگی در زنان است. در این حالت ذائقه فرد مبتلا تغییر می‌کند، به گونه‌ای که ممکن است تمایل شدید به خوردن غذا به صورت عصبی پیدا کند، که منجر به چاقی می‌شود یا اشتهایش نسبت به غذا کم شده و دچار کاهش وزن می‌شود.
عدم کنترل احساسات و اضطراب شدید
احساس ناامیدی و کلافگی که به فرد دست می‌دهد باعث می‌شود کنترلی روی رفتارهای خود نداشته باشد و به سرعت بر سر کوچک‌ترین مسائل تحریک شود و نتواند خشم خود را کنترل کند. یا ممکن است بی‌دلیل شروع به گریه کند. همچنین این افراد نسبت به رفتارهای دیگران بسیار حساس می‌شوند. وقتی زنان دچار افسردگی می‌شوند، دائماً درگیر اضطراب و آشفتگی هستند و سرکوب این احساسات برایشان دشوار می‌شود.
حس گناه
شاید بتوان گفت بسیاری از علائم افسردگی که به زنان دست می‌دهد ناشی از احساس گناهی است که می‌کنند. این روحیه در زنان باعث می‌شود که آن‌ها به خاطر هر چیز کوچکی خود را مقصر دانسته و شروع به سرزنش خود کنند.
کاهش سطح انرژی و خستگی
احساس خستگی و نداشتن انرژی نشانه دیگری از افسردگی در زنان است. این نشانه بیشتر مربوط به افسردگی فصلی است. در این حالت عملکرد فیزیکی فرد به کندی پیش می‌رود.
تغییر الگوی خواب
از علائم شایع دیگری که معمولا در زنان افسرده بیشتر شایع است، پرخوابی است. افسردگی باعث می‌شود آن‌ها انگیزه‌ای برای خارج شدن از رختخواب نداشته باشند. در برخی از موارد ممکن است، این نشانه در برخی از زنان برعکس این حالت اتفاق بیافتد یعنی دچار کم خوابی شوند که البته این موضوع نادرتر است.
بدبین بودن نسبت به تمام مسائل
افسردگی باعث می‌شود که اعتماد فرد نسبت به دیگران کم شود به طوری که آن‌ها به هر چیز و هر کسی شک داشته باشند و به سختی اعتماد کنند.
تشدید افکار مربوط به مرگ
یکی از علائم نگران کننده افسردگی شدید این است که انگیزه خودکشی در این افراد بیشتر می‌شود. به طوری که فرد در ذهن خود درگیر افکار خودکشی می‌شود.
سخن آخر
ممکن است علائم گفته شده در بسیاری زنان در برهه‌های مختلف زندگی دیده شوند اما اگر تعدادی از این علائم را در کنار هم داشتید، به این موضوع فکر کنید که می‌تواند نشانه‌هایی از افسردگی در شما باشد. بانوانی که در خود اینچنین شرایطی را احساس می‌کنند حتما و در اولین فرصت باید به پزشک مراجعه کنند.
من تقریبا ۱۹ سال پیش بخاطر یه موضوعی توی محل کارم دچار یه دوره افسردگی شدم تقریبا سه هفته دچار شدید ترین علائم بودم الان که بهش فکر می کنم دلم بحال اون موقع خودم میسوزه که چقدر مظلوم بودم چون کسی نبود کمکم کنه و خودم تحصیل کرده بودم متوجه میشدم مشکلم چیه و سعی می کردم طوری رفتار کنم که کسی متوجه علائم ام نشه تقریبا بیشتر علائمی که توی متن این خبر اومده درستن به استثنای اینکه فرد افسرده دچار کاهش اشتهای شدید میشه یادمه توی اون دوره اشتهام خیلی کم شده بود طوري که وقتی از سرکار میومدم خونه اصلا یادم میرفت که باید غذا بخورم مامانم هم که داشت متوجه تغییر رفتارم میشد میگفت بیا غذا بخور غذا رو می‌بردم تو اتاق خودم میومد پیشم ببینه غذا میخورم یا نه منم بخاطر اینکه مامانم غصه منو نخوره به زور غذا میخوردم و بارها موقعی که غذا توی دهنم بود بغضم میترکید و آهسته اشک میریختم کم خواب شده بودم به هیچی علاقه نداشتم کلا اینطور بگم اینقدر حالت غم شدیدی درونم بود که یه بار از خداوند توی همون حالت خواستم که حاضرم سرطان بگیرم ولی از این غم و افسردگی رها بشم حتی از پنجره اتاق کارم به جاده و ماشین ها هم که نگاه میکردم صدای ماشین ها هم برآم شبیه آهنگ غصه آوی بود واقعا دوره خیلی سخت و عجیبی گذروندم علائمی که فرد توی اون حالت داره بهیچ عنوان دست خودش نیست اینکه بعضیا میان راهکار میدن برای رهایی از افسردگی زیاد جوابگو نیست فقط یادمه یه چیزی توی ذهنم بود برا رها شدن از اون حالات که از محل کارم برم جای دیگه ای این تا حدود زیادی می‌تونست مشکلم رو حل کنه ولی متاسفانه اون موقع امکانش نبود/ تنها چیزی که تونست منو از اون حالت نجات بده خوندن کتاب نهج‌البلاغه بود یادمه یه حدیثی توی این کتاب خوندم که انگار دقیقا نسخه درمانم توی اون حدیث بود هر روز همون یه حدیث نگاه میکردم و بهش فکر می کردم و سعی کردم بهش عمل کنم تا نهایت علائم کم کم از بین رفت