کلاه گشاد «مدارس خاص» برسر خانواده ها
ادعای عملکرد بهتر مدارس دولتی خاص یا غیردولتی خاص نسبت به مدارس دولتی عادی صحیح نیست! آنچه مشاهده میکنیم نتیجه طبیعی جداسازی و گزینش دانشآموزان قویتر در این مدارس خاص است.
عدالت آموزشی و تفاوت در دسترسی دانشآموزان به کیفیتهای متنوعی از آموزش با توجه به سطح اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خانواده، در سالهای اخیر بهعنوان یکی از مهمترین دغدغههای نظام آموزش و پرورش کشور مطرح است.
این مسئله از آن حیث، حائز اهمیت است که هماکنون شاهد انواع مختلفی از مدارس در کشور هستیم؛ از مدارس غیردولتی که براساس شهریه دریافتی و گزینشهای خاص، بهترین دانشآموزان را گلچین میکنند، تا مدارس خاص دولتی مانند سمپاد، نمونه دولتی، شاهد و... که باز هم آموزش را طبقهبندی میکنند و به فرزندان طبقات خاصی از جامعه با جایگاه سیاسی و اقتصادی بالا، آموزشی باکیفیتتر ارائه میدهند!
بهرهمندی تمامی شهروندان از آموزش باکیفیت، مدارس با فضای آموزشی مناسب و معلمان توانمند، یکی از مطالبات اصلی جامعه است. بهاعتقاد شهروندان، خدمات آموزشی در کشور به اقشار خاصی محدود شده است و شهروندان عادی در مدارس دولتی عادی، با ابتداییترین امکانات ساماندهی میشوند.
درباره دغدغه "عدالت آموزشی" در دولت چهاردهم و تأکید ویژه رئیس جمهور بر این موضوع، گفتوگویی با رضوان حکیمزاده؛ معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش داشتیم که مشروح آن در ادامه آمده است:
هماکنون شاهد تنوع مدارس و به حاشیه رفتن مدارس دولتی عادی میان انواع مدارس خاص هستیم، از سوی دیگر، نمرات امتحانات نهایی و آزمونهای بینالمللی گویای عملکرد ضعیفتر دانشآموزان مدارس دولتی است، در مقابل، مسئولان وزارت آموزش و پرورش به ویترینی از عملکرد دانشآموزان مدارس خاص در المپیادهای علمی دلخوش هستند و آن را معادل عملکرد موفق این وزارتخانه میدانند! در حالی که عملکرد آموزش و پرورش باید وضعیت تمام دانشآموزان را رصد کند و نهفقط دانشآموزان مدارس خاص دولتی را! آیا اکنون وضعیت مدارس دولتی عادی بهشکل صادقانه برای مردم بیان میشود یا زیر نتایج عملکرد مدارس خاص پنهان میشود؟
معتقدم گام نخست بیان صورت مسئله است و در این موضوع نیاز به وضوح بخشیدن به وضعیت موجود وجود دارد.
میخواهم توجه شما را به واقعیتی جلب کنم، میان مدارس دولتی و غیردولتی، تعدادی از مدارس عملکرد خوبی دارند؛ یعنی مدارسی که اقدام به غربالگری میکنند و دانشآموزان با سطح علمی و توانمندی بالا را هنگام ورود جدا و انتخاب میکنند.
این گروه از مدارس شامل مدارس غیردولتی برند است که براساس آزمون و شروط مختلف دانشآموزان را انتخاب میکنند و همچنین مدارس دولتی خاص که با آزمون دانشآموز پذیرش میکنند. اگر این دو گروه از مدارس خاص را کنار بگذاریم، عملکرد مدارس دولتی عادی از مدارس غیردولتی عادی بهتر است.
این اتفاق به این دلیل است که معلمان در مدارس دولتی در مقایسه با مدارس غیردولتی عادی آموزشهای بیشتری دیدهاند و رشتههای مرتبط دارند. معلمان مدارس دولتی عادی در کلاسهایی با ۴۰ دانشآموز و حداقلیترین امکانات، تلاش میکنند.
خانوادهها باید بدانند که تمام مدارس غیردولتی از مدارس دولتی بهتر نیستند! اگر بخواهیم به عملکرد مدارس نمره بدهیم، زمانی میتوانیم از منظر علمی به آنها نمره بالا بدهیم که به جداسازی اقدام نکنند.
عملکرد مدارس یا دانشآموزان؟!
من با این موضوع که عملکرد مدارس خاص بهتر از مدارس دولتی عادی است، موافق نیستم! این عملکرد مدارس خاص نیست، بلکه عملکرد بهتر دانشآموزانی است که آنها از طریق جداسازی انتخاب کردهاند، با نادیده گرفتن این حقیقت ممکن است بهاشتباه درباره عملکرد مدارس قضاوت شود.
اگر مرد میدان هستید، از تمام دانشآموزان ثبتنام کنید!
مدارس خاص قوی نیستند بلکه دانشآموزان خاص آنها عملکرد بالاتری دارند. من بارها به مدیران و متولیان مدارس خاص گفتهام؛ "اگر عکس دانشآموزان را بر سایت مدرسه یا سردر مدرسه نصب کردهاید و قبولی آنها در دانشگاهها را بهعنوان دستاورد خود میدانید، این دستاورد شما نیست، بلکه عملکرد دانشآموزان است.
شما زمانی میتوانید از عملکرد موفق خود صحبت کنید که به یک مدرسه دولتی عادی در شهر تهران بروید و تمام دانشآموزان از پایه درسی بسیار ضعیف تا خوب را ثبتنام کنید، اگر توانستید نمرات دانشآموزان را ارتقا دهید، آن وقت میتوانید بگویید که عملکرد موفق دارید".
مدارس خاص عملکرد بهتری از مدارس دولتی ندارند
ادعای عملکرد بهتر مدارس دولتی خاص و غیردولتی خاص نسبت به مدارس دولتی عادی صحیح نیست، آنچه مشاهده میکنیم نتیجه طبیعی جداسازی دانشآموزان است، در حالی که محیط نرمال یادگیری، رشد همهجانبه را فراهم میکند.
رویکردهای جدید تعلیم و تربیت تحت عنوان آموزش و پرورش فراگیر تأکید دارد که مدارس باید زمینه موفقیت تمام دانشآموزان را فراهم کنند و نادیده گرفتن دانشآموزان ضعیف و جدا کردن دانشآموزان از یکدیگر و تمرکز روی دانشآموزان قویتر صحیح نیست.
این اراده در دولت چهاردهم برای تغییر وضعیت وجود دارد؟
برگرداندن این رویه نابسامان واقعاً دشوار است. هماکنون قطار از مسیر صحیح خود خارج شده است و ریل اصلی یعنی ایجاد محیط یادگیری نرمال و فراگیر برای تمام دانشآموزان و حذف جداسازی آنها از یکدیگر، ضروری است، کودکان و نوجوانان باید در محیط مدرسه، باهمبودن را تجربه کنند.
جامعه به انسانهایی با توانایی بالا، متوسط و ضعیف نیاز دارد و دانشآموزان باید کنار هم بودن را بیاموزند. بازتولید طبقات اجتماعی از طریق مدرسه منجر به خدشهدار شدن انسجام اجتماعی میشود و طبیعتاً این مسیر باید تصحیح شود.
رئیسجمهور دغدغه عدالت را پیگیری کند
بهصورت مشخص میتوانم به سخنان رئیسجمهور اشاره کنم که گفت: «چرا در کشور ما فردی که خواهان دریافت خدمات آموزشی استاندارد برای فرزندان خود است، حتماً باید پول زیادی هزینه کند؟! در حالی که فرزندان ما با یکدیگر هیچ تفاوتی ندارند، اما خدمات و شیوههای آموزشی آنها بر حسب محل زندگی یا میزان درآمد، بسیار با هم متفاوت است.»
اگر رئیسجمهور این دغدغه خود را با جدیت پیگیری کند، میتوانیم وضعیت بهتری داشته باشیم.
الکی که خاص نشدن راهش را بلدن