مهاجرت نخبگان؛ «دروغ» یا «واقعیتی ناخوشایند»؟
موضوع مهاجرت پزشکان تا حدی نگران کننده شده است که ۴ آذر ماه سال جاری، آیتالله علوی بروجردی در دیدار با رئیس کل سازمان نظام پزشکی تأکید کرد: در حالی که در کشورهای دیگر چند برابر دستمزد ایران به پزشکان پرداخت میشود، نمیتوان با حقوقهای ناچیز، پزشکان را در کشور نگه داشت. این شرایط نیازمند تغییر رویکرد جدی است.
مسئله مهاجرت نخبگان از کشور، طی سالهای اخیر به عنوان موضوعی مهم و نگران کننده در نظر گرفته شده است؛ موضوعی که به ویژه با توجه به کاهش نرخ رشد جمعیت و در نتیجه کاهش تعداد نیروهای متخصص جامعه (به طور بالقوه) بیش از گذشته حائز اهمیت است. با این حال، مرتضی محمودی؛ عضو کمیسیون امور داخلی مجلس معتقد است مهاجرت نخبگان از کشور «دروغ» است.
محمودی در یادداشتی مینویسد: «وضعیت اقتصادی و اجتماعی بسیاری از کشورهای مدعی توسعه نیز اینروزها دچار آشفتگی و بحران است. از ایالات متحده گرفته تا دیگر کشورهای غربی، مسائل مرتبط با حقوق و درآمد، نظام مالیاتی، سرانه درمان و رفاه و حتی دسترسی به انرژی، چالشهای جدی برای طبقات مختلف مردم ایجاد کرده است. این واقعیتها خود موجب مهاجرت معکوس از این کشورها شده است. چگونه میتوان پذیرفت که دانشجویان، نخبگان و حتی مردم عادی کشورمان آرزوهای خود را در این جوامع بحرانی جستوجو کنند، درحالیکه ایران با تمام چالشها در مسیر رشد و تعالی قرار دارد؟»
این یادداشت، در شرایطی بر دروغ بودن مهاجرت نخبگان تاکید دارد که مسئولان حوزههای بهداشت و درمان و آموزش عالی سخنانی متفاوت را مطرح و نسبت به سیل مهاجرت نخبگان و جوانان از کشور ابراز نگرانی میکنند.
مهاجرت کادر درمان در سایه مشکلات اقتصادی
مسئله مهاجرت کادر درمان طی یک دهه اخیر به شدت مورد توجه قرار گرفته است، اخیرا نیز بسیاری از مهاجران حوزه بهداشت و درمان که نمیخواهند از کشور دور باشند، مقاصدی مثل عمان یا سایر کشورهای همسایه را برای مهاجرت انتخاب میکنند. محمد شریفیمقدم (دبیرکل خانه پرستار)، اخیرا در رابطه با مشکلات پرستاران به ایلنا گفته است: «مشکلات پرستاری در کشور ما ناشی از انباشت مشکلات و کمتوجهی مسئولان در حوزه نظام سلامت، به ویژه در ۱۰ تا ۱۵ سال گذشته است. این وضعیت به مرحلهای رسیده که بیمارستانها با کمبود پرستار مواجه هستند و آمار مهاجرت پرستاران بالا است. جالب اینجاست که در حالی که ما شاهد بیکاری برخی پرستاران فارغالتحصیل هستیم، بسیاری از آنها به رغم آگهیهای استخدام، به سراغ کار پرستاری نمیروند. با توجه به نرخ کنونی دلار و حقوق پرستاران در ایران، این شغل به هیچ وجه جذاب نیست. در مقایسه با کشورهای اروپایی که پرستاران میتوانند بین ۴۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ دلار حقوق بگیرند، پرستاران ایرانی تنها ۱۳ تا ۱۴ میلیون تومان (حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ دلار) دریافت میکنند. این تفاوت قابل توجه باعث میشود که بسیاری از پرستاران به فکر مهاجرت بیفتند یا شغلهای دیگر را انتخاب کنند.»
بنا بر گفته بسیاری از فعالان حوزه بهداشت و درمان، پرستاران، به یک سیستم دریافت حقوق و دستمزد منصفانه نیاز دارند و بسیاری از آنان نیز به علت مشکلات موجود در شیفتهای کاری خود، نارضایتیهای متعددی دارند. با توجه به این وضعیت برخی استانها نیز بر اساس آمارهای رسمی از کمبود پرستار رنج میبرند. فرشاد محمدی، مدیر پرستاری علوم پزشکی آذربایجان غربی با اشاره به این موضوع به ایسنا گفته است: «با لحاظ شاخص هدف وزارت بهداشت و قانون ارتقای بهره وری، حداقل ۱۰۰۰ نفر پرستار در مراکز درمانی استان کمبود وجود دارد. در نسبت پرستار به جمعیت در بین استانهای کشور، رتبه ۲۵ را داریم و در نسبت پرستار به تخت بیمارستانی متوسط هستیم».
به اعتقاد ناظران حوزه بهداشت و درمان، اگر مهاجرت دو سویه و با هدف تبادل فرهنگ، انتقال آموزش و علم جدید و توسعه تجارب باشد، امری مثبت است، اما این مهاجرت در کشور ما یک سویه انجام میشود و در نتیجه شهروندان را با مشکل کمبود خدمات درمانی مواجه میکند. اما پرستاران تنها مهاجران خانواده کادر درمان نیستند. پزشکان نیز با آمار بالایی از کشور مهاجرت میکنند.
محمد رئیس زاده، رییس سازمان نظام پزشکی کشور، اخیرا درباره مهاجرت پزشکان متخصص گفته است: «برای جلوگیری از مهاجرت جامعه پزشکی باید فضای کسب و کار برای این قشر در کشور تسهیل شود تا به ماندن در کشور ترغیب شوند و برای جامعه خدمت کنند. آمار و دلایل سیر شتاب مهاجرت جامعه پزشکان در دولت قبل با رییس جمهور شهید مطرح شد که در این زمینه دستوراتی دادند، اما هنوز اقدامی در این زمینه انجام نشده است.»
موضوع مهاجرت پزشکان تا حدی نگران کننده شده است که ۴ آذر ماه سال جاری، آیتالله علوی بروجردی در دیدار با رئیس کل سازمان نظام پزشکی با ابراز نگرانی از افزایش مهاجرت پزشکان و پرستاران، این مسئله را چالشی جدی برای حوزه درمان و دانشگاههای پزشکی کشور دانست و تأکید کرد: «در حالی که در کشورهای دیگر چند برابر دستمزد ایران به پزشکان پرداخت میشود، نمیتوان با حقوقهای ناچیز، پزشکان را در کشور نگه داشت. این شرایط نیازمند تغییر رویکرد جدی است.» این مرجع تقلید همچنین به مهاجرت پرستاران اشاره کرد و آن را عاملی هشداردهنده برای نظام سلامت کشور دانست.»
اساتید و دانشجویان نخبه؛ مسافران همیشگی فرودگاه
بحران مهاجرت اساتید و نخبگان دانشجو، از دیگر موضوعاتی است که مدت هاست به عنوان یک پدیده نگران کننده در قالب عبارت قدیمی «فرار مغزها» مطرح است. اگر نگاهی به سخنان مقامهای رسمی وزارت علوم و امارهای آنان بزنیم، عمق نگرانی بیشتر مشخص میشود. حسین سیمایی صراف وزیر علوم درباره کنترل مهاجرت دانشجویان گفته است: «مهاجرت عوامل مختلفی از جمله عوامل شغلی، اقتصادی، اجتماعی سیاسی دارد و ما همه عوامل را بررسی کرده و به آنها ضریب دادهایم و مشخص کردیم چرا و به چه دلیل کسانی مهاجرت میکنند و برخی حتی قصد بازگشت نیز ندارد. این تاسف زمانی بیشتر میشود، که شاید بتوانم بگویم در این چند سال اخیر، ۲۵ درصد از اساتید مهاجرت کردهاند، ۲۵ درصد عدد نگران کنندهای است وقتی این روند ادامه پیدا کند افرادی جایگزین آنها میشوند که شاید از مرتبه ضعیفتری برخوردار هستند.»
به نظر میرسد در بحث مهاجرت اساتید نیز پای مسائل اقتصادی و معیشتی در میان است و بسیاری از اساتید با هدف دستیابی به حقوق بیشتر مهاجرت میکنند. وزیر علوم در همین باره گفته است: «وقتی حقوق اساتید در دانشگاه همسایه ما آن طرف آب، بین ۴ تا ۷ هزار دلار است و حقوق استاد تمام ما با ۵۰ پایه به سختی به هزار دلار میرسد، حالا فکر کنید یک استاد جوان که وارد دانشگاه میشود ۳۰۰ دلار میگیرد، ممکن است استاد تمام ما حال و انگیزه مهاجرت نداشته باشد، اما این استاد جوان میخواهد زندگی تشکیل دهد، مسکن تهیه کند، ماشین بخرد، فرزندش را راهی مدرسه کند، با ۳۰۰ الی ۴۰۰ دلار نمیتواند زندگی کند آن وقت جاذبههای آن طرف فراوان بوده، طبیعتاً علاقهای نیز ندارد که مهاجرت کند، اما برای معیشت مجبور است.»
این موضوع که اساتید و دانشجویان دانشگاههای برتر مهاجرت میکنند، نه فقط به لحاظ مهاجرت نخبگان، بلکه به لحاظ اثرات آن مورد توجه است. مهدی ذاکریان، به فرارو در این باره گفته است: «معتقدم نمیتوان به وضعیت فعلی، عبارت «صادرات نخبه» را اطلاق کرد. ما اصلا در روند جهانی صادرات و وردات نخبه حضور نداریم و نام این شرایط را میتوانیم از دست دادن نخبه یا فرار نخبهها بگذاریم. حتی معتقدم شرایط از فرار هم بدتر است و میتوانیم بگوییم «پناهجویی نخبگان کشور». کار به جایی رسیده که هر شخصی که در کنکور و دانشگاه موفق است و در خارج از کشور مورد توجه قرار میگیرد فورا به فکر پناهجویی در کشوری دیگر خواهد افتاد، حتی وقتی شرایط وی در خارج از کشور به مراتب پایینتر از شرایط وی، داخل کشور باشد. علت چیست؟ شاید، چون این دانشجو و دانشمند میداند که اگر به کشور دیگری مهاجرت کند مسیر پیشرفت هموار است، اما اگر داخل کشور بماند، نه به لحاظ حقوق و مسائل مادی و نه به لحاظ جایگاه شغلی و حرفهای تضمین خاصی نخواهد داشت. همین عدم وجود چشم انداز پیشرفت و برآورده نشدن نیازهای فردی و اجتماعی، یکی از علل مهاجرت افراد خواهد بود. برای خروج نخبهها از کشور فرش قرمز پهن کردهایم.»
محمدرضا هرمزینژاد، مدیر امور پژوهشی دانشگاه صنعتی شریف نیز در مورد دلایل عدم رشد رتبه دانشگاه شریف در رتبهبندی بینالمللی به خبرگزاری ایسنا گفته است: «اساتیدی که از دانشگاه صنعتی شریف مهاجرت دائم یا موقت میکنند، افرادی بسیار فعال از نظر پژوهشی به شمار میروند؛ چرا که کشورهای خارجی اساتید درجه دوم و سوم را استخدام نمیکنند و دنبال استخدام نخبگان هستند.» با توجه به این شرایط، پرسشی که باقی میماند این است که تعریف درست از مهاجرت نخبگان حوزههای مختلف چیست و این مهاجرتها را چگونه میتوان کنترل کرد یا کاهش داد؟ آیا مهاجرت نخبگان واقعا دروغ است؟
نخبگان که خوبه پخمگان هم دارن میرن