چگونه بر حسادت در زندگی غلبه کنیم؟
حسادت، زنجیری است که دست و پای ما را برای شادی و پیشرفت می بندد؛ با تمرکز بر رشد خود و قدردانی از موفقیتهای دیگران، میتوانیم این زنجیر را پاره و به سوی زندگیای سرشار از آرامش و رضایت حرکت کنیم.
حسادت احساسی است که نه تنها فایده ای نمی رساند که آسیب زا نیز هست. به قولی آتش بسیاری از جنگها با جرقه ای از حسادت شعله می کشد.
این احساس در درون ما و در مقیاسی کوچک، حس ناکافی بودن و به اندازه کافی خوب نبودن را برمی انگیزد. با چنین برانگیختگی ای آرزو می کنیم آنچه را که دیگری دارد، از آن ِ ما باشد نه او.
شما هم تا به حال این احساس را تجربه کردهاید؟ برخی با حسادت احساس شکست خوردن و بازندگی نیز دارند.
چگونه حسادت را مهار کنیم؟
بنا بر تحقیقات و تجربیات شخصی، اگر بخواهید می توانید با استفاده از تکنیک هایی با این حس مخرب دست و پنجه نرم کنید و به حاشیه برانیدش.
1. حسادت را بپذیرید
اولین قدم برای مقابله با یک احساس ناخوشایند، پذیرش آن است.اما درست مانند اینکه 80٪ از رانندگان ادعا میکنند که رودست ندارند،بسیاری از مردم نیز فکر می کنند که از حسادت بری هستند.
اما واقعا این طور نیست، نادرند کسانی که این حس را تجربه نکرده باشند.نقل است از وارن بافت، این مردِ خردمند که: “این طمع نیست که دنیا را به حرکت در میآورد، بلکه حسادت است.”
بنابراین با خود صادق باشید و در وهله اول آن را بپذیرید و بگویید: ” من حسادت کردم؛ می دانم؛ این احساسی انسانی است و می توانم کنترلش کنم به نحوی که به خود و دیگری آزاری نرسانم.”
2. از حال و احساس تان صادقانه با خودتان حرف بزنید
اگر میخواهید در مدیریت احساسات منفی مانند حسادت خوب عمل کنید، بعد از آگاهی از وجودش و پذیرفتن اش در مورد ان خوب فکر کنید، و در موردش حرف بزنید.
به این فکر کنید که چه احساسی دارید و چرا.
در روانشناسی، به این مبحث “متا-شناخت” یا فکر کردن درباره فکر کردن می گویند؛ “فکر کردن درباره احساسات”.
برای مثال، هر زمان که احساس کردید میخواهید به کسی ضربه بزنید، یک نفس عمیق بکشید، مکث کنید و از خودتان سوالات زیر را بپرسید:
چه احساساتی در حال حاضر دارم؟ آیا خشم است؟آسیب زننده است؟ ممکن است حسادت باشد؟
کدام عوامل باعث ایجاد این احساس شدهاند؟ آیا در حال زیر نظر گرفتن زندگی “کامل” کسی در اینستاگرام بودم؟ کسی به من چیز بدی گفت؟ آیا کسی به همسرم بد نگاه کرد؟
دلیل واقعی اینکه اینقدر احساس بدی دارم چیست؟ آیا احساس میکنم در مقایسه با دوستانم بازندهام؟ آیا احساس میکنم…
اکنون خود را از این وضعیت جدا کنید و تصور کنید که یک شخص سوم بیطرف هستید که از بیرون نظارهگر است. مانند یک فرشته نامرئی، خودتان را تماشا کنید و یادداشت بردارید — سعی کنید بفهمید چرا کارهای خاصی را انجام میدهید.
بررسی خود به این شیوه به شما پاسخهای فوری نخواهد داد. اما با گذشت زمان، به شما کمک میکند تا خود را بهتر بشناسید.
3. تمرین “تعویض 100%”
آزمایش فکری “100% تعویض” یک تمرین ذهنی است که به شما کمک می کند دیدگاه خود را نسبت به افکار منفی یا محدود کننده تغییر دهید. وقتی در شرایطی قرار می گیرید که با خود می گویید:
“ای کاش مثل او بودم؛ خیلی پول دارد.”
“ای کاش میتوانستم مثل او همش در حال سفر باشم. او خیلی سفر میکند و اینستاگرامش خیلی زیباست.”
“ای کاش جای آنها بودم. آنها هیچ مشکلی ندارند.”
آیا حاضرید صد در صد به جای او باشید.
تعویض با 100% مسئولیت یعنی تصور کنید به جای سرزنش عوامل یا شرایط خارجی، 100% مسئولیت موقعیت را بر عهده می گیرید.
آنچه ما درباره دیگران میبینیم تنها یک بخش از زندگیشان است. آنچه در عکسهای زیبا در اینستاگرام مشاهده میکنیم فقط نشاندهنده نحوه گذراندن یک ساعت از کل هفتهشان است. اما خیلی بیشتر از اینها وجود دارد.
آیا حاضرید دردها و زحمات آنها را نیز تجربه کنید؟ ما بهترین قسمتهای زندگی دیگران را با خستهکنندهترین قسمتهای زندگی خود مقایسه میکنیم. به همین دلیل است که احساس بدی داریم.
به طور کلی، “مبادله 100%” مسئولیت پذیری شخصی و تفکر فعال را تشویق می کند و به شما کمک می کند از موقعیت ناامیدی به توانمندی حرکت کنید.
شما نمیخواهید زندگی کسی دیگر را داشته باشید. شما فقط دوست دارید درباره آن خیالپردازی کنید.
4. نعمتهای خود را بشمارید
حسادت ناشی از احساس ناکافی بودن است. به یاد داشته باشید، اگر احساس کنیم که کافی نیستیم — این زمانی است که شروع به نگاه کردن به دیگران میکنیم.
راه حل این مشکل این نیست که هر چیزی را که میخواهید به دست آورید. شما به طور غریزی میدانید که انسانها هرگز راضی نیستند. طبیعت انسان این است که همیشه مقایسه کند و بهتر شود.
داشته های تان را بشمارید و قدردان شان باشید؛ به قول سقراط :
“راز خوشبختی، در بیشتر داشتن نیست، بلکه در بالابردن ظرفیت ها برای لذت بردن از کمتر است.”
بنابراین این یک تمرین قدرتمند است: هر بار که حسادت کردید، قلم را بردارید و سریعاً سه چیزی را که بابت آن سپاسگزار هستید یادداشت کنید.
رنج واقعی است — بخشی از تجربه انسانی است. هیچیک از ما در این مورد انتخابی نداریم.
اما شما در نحوه نگاه کردن به زندگی حق انتخاب دارید. همه چیز میتواند مانند یک معجزه به نظر برسد.
خدایا متشکرم از این لحظه ای که با آرامش در آن قهوه ام را می نوشم!
در بدترین حالت، همیشه میتوانیم بابت قهوه سپاسگزار باشیم.
5. با کسی که به او حسادت می کنید،ارتباط برقرار کنید
“وقتی به کسی حسادت میکنید، دیواری بین خودتان و ویژگیهایی از آن شخص که حسادت میکنید ایجاد میکنید. اگر آنها شغل خوبی دارند، حالا یک دیوار جدید بین شما و پیدا کردن یک شغل خوب وجود دارد. چرا؟ چون شما خود را طوری برنامهریزی میکنید که افرادی را که شغلهای خوبی دارند، دوست نداشته باشید.”
– جیمز آلتوچر –
گاهی اوقات به نویسندگان دیگر حسادت میکنم. “چرا او این همه دنبالکننده دارد؟ او حتی خوب نمینویسد.” “چرا مطالبش اینقدر به اشتراک گذاشته میشود؟ او حتی باهوش نیست.” این عادلانه نیست. من زمان و تلاش بیشتری گذاشتهام — من باید پادشاه باشم.
البته که این احساس حسادت، احمقانه است. و هرچه بیشتر در این احساس غوطهور شویم، سمیتر میشویم.
پس راز مقابله با این حس نزدیک شدن و ارتباط با کسی است که مورد حسادت ماست. احترامی مبتنی بر احترام تا آنچه مدنظرمان است را از او فرابگیریم و رشد کنیم.
6. باب ارتباط و گفت و گو را بازکنید،حتی اگر بسیار سخت باشد
شما می گویید من واقعا از ان کسی که در محل کار با همسرم در تماس کاری است و خیلی با هم صمیم اند، متنفرم. ارتباط با او خیلی برایم ناراحت کننده است. چه کنم؟
حق با شماست، در مورد مسائل عاطفی، اوضاع پیچیده میشود.همدلی و ارتباط سخت است.اما به یاد آن دیوار نامرئی بین شما و آن شخصی که به او حسادت میکنید، بیافتید. حسادت آن دیوار را روز به روز بلندتر و ضخیم تر می کند، ان هم با هر خشتی از احساسات سمی؛ شاید این دیوار حتی واقعا رابطه عاطفی تان را تهدید کند!
(به یاد داشته باشید — حسادت سمی است.)
اگر در آن دیوار دری باز کنید و به سمت دیگر دست دراز کنید، هیچ تضمینی وجود ندارد که از آنچه آنجا پیدا میکنید خوشحال شوید. اما در درازمدت برای احساسات شما بهتر خواهد بود.
و اگر این کار را با قلبی باز انجام دهید — شاید متوجه شوید که در واقع یک همپیمان دارید، نه یک دشمن.
انزوا در این دنیای بیاعتمادی، ما را نجات نخواهد داد — بلکه اگر مفری هم باشد در گفتگو و همدلی است.
7. صحبت کنید؛ این بار با شخصی معتمد حرف بزنید و طلب حمایت کنید
مورد شماره دو یادتان هست؛ گفتیم با خودتان در مورد حس و حال تان صادقانه حرف بزنید. اکنون همان مورد را بسط دهید و با دوستی خردمند و معتمد که همدلی می کند، صحبت کنید.
کسی که به دنبال آن هستیم، فردی است که گوش دهد و با شما همدلی کند. و سپس مقداری حمایت عاطفی بدون قضاوت به شما بدهد. نیازی نیست که به شما مشاوره دهد که چگونه مشکلاتتان را حل کنید. حمایت عاطفی در رفع حس ِ حسد کمک کننده است.
8. بر ناامنی غلبه کنید — اعتماد به نفس خود را بسازید
آیا تا به حال آرزو کردهاید که احساس بهتری درباره خود داشته باشید؟ اینکه بتوانید خود را بیشتر دوست داشته باشید؟ خوب، این نکته نهایی برای شماست. زیرا وقتی خود را دوست داریم، دیگر احساس ناامنی نمیکنیم. و دیگر به دیگران حسادت نمیکنیم.
به همین دلیل است که توسعه اعتماد به نفس شما بسیار مهم است. این دفاع ذهن در برابر ناامنی است.
اما چگونه؟ خوب، اولین قدم این است که با افراد مثبت معاشرت کنید، کسانی که به شما کمک می کنند تا پیشرفت کنید.
دومین قدم این است که در چیزهایی که برای شما مهم هستند، خود را ارتقا دهید. برای موفق شدن باید رنج برد و سختی کشید.
خود را دوست بدارید
یادمان نرود که دوست داشتن خود، بهترین درمان برای حسادت است. زیرا سپس متوجه میشوید که همه چیزهایی که به دنبال آن بودید، در واقع درون خودتان یافت میشود.
ما همه مسافران رودخانه بزرگ زندگی هستیم. برخی از ما در رفاه عظیم به دنیا آمدهایم، با کشتیهای قدرتمند برای عبور از دریاهای پرخطر زندگی. برخی از ما کارگرانی هستیم با قایقهای کوچک که اغلب هم خراب میشوند؛ بنابراین هنوز هم باید سخت پارو بزنیم. و برخی از ما باید برهنه در جریان رود شنا کنند تا فقط زنده بمانند.
باید نگاه مان به خود و زندگی طوری باشد که وقتی کسی با قایقی بزرگتر میبینم که با سرعت از کنارمان عبور میکند، بتوانم برایش خوشحال باشیم.
اهمیت تعیین اهداف فردی، چه در زمینههای تحصیلی و چه در علایق شخصی تأکید میکند که مسیر رسیدن به رضایت برای هر کس منحصر به فرد است.
مفهوم دوست داشتن خود به عنوان درمانی برای حسادت به ویژه قدرتمند است. وقتی ارزش خود را بشناسیم و راههای منحصر به فرد خود را بپذیریم، میتوانیم دیدگاهمان را از مقایسه به قدردانی تغییر دهیم. این تأیید درونی به ما اجازه میدهد تا موفقیتهای دیگران را جشن بگیریم و نه اینکه از آنها احساس حقارت کنیم.
کسی که حسودی نمی تونه مقابله کنه فقط مرگ میتونه نجاتش بده توبه گرگ مرگه همین وبس