پژوهشگر حوزه جمعیت و خانواده مطرح کرد؛
تکفرزندی و بیفرزندی بازتاب ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی
پژوهشگر حوزه جمعیت و خانواده گفت: تکفرزندی و بیفرزندی نه به عنوان ترجیح فردی، بلکه به مثابه بازتاب آسیبهای ساختاری در سه حوزه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است که باید مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.

سپهر کرمی با بیان اینکه بر پایه آمارهای رسمی، کاهش نرخ رشد جمعیت به ویژه پس از دهههای ۱۳۵۰ تا ۱۳۶۰ شمسی، ایران را با چالشهای بیسابقهای همچون پیری جمعیت، کاهش نیروی کار جوان و تهدید پایههای اقتدار ملی مواجه کرده است، گفت: هشدارهای مکرر مقام معظم رهبری درباره لزوم بازاندیشی در سیاستهای جمعیتی، بازتابی از عمق این نگرانیها در سطح کلان نظام است.
وی افزود: تکفرزندی و بیفرزندی را باید نه به عنوان ترجیح فردی، بلکه به مثابه بازتاب آسیبهای ساختاری در سه حوزه اقتصادی مانند نابرابری فرصتها، فرهنگی مانند تغییر الگوهای فرزندپروری و اجتماعی از جمله فردگرایی افراطی، تحلیل کرد و لازم است راهکارهایی جامع مبتنی بر تقویت همزمان امنیت اقتصادی، بازسازی هنجارهای حمایتگرایانه و رفع موانع نهادی فرزندآوری در دستور کار قرار گیرد تا از تشدید بحران جمعیتی و تبعات جبرانناپذیر آن جلوگیری شود.
کرمی اظهار کرد: بر اساس دادههای پیمایش ملی خانواده، حدود ۳۰ درصد افراد بدون فرزند، تمایلی به فرزندآوری نداشتند که مهمترین دلایل آن شامل نگرانی از هزینههای اقتصادی فرزندان، عدم علاقه به مسئولیتپذیری والدین، چالشهای مرتبط با آینده فرزندان، شرایط کاری و هزینه فرصت، روابط بین همسران و مشکلات سلامتی بوده است.
وی افزود: تحلیلها نشان میدهد عواملی مانند افزایش سن، تحصیلات بالاتر و تغییر اولویتهای فردی، احتمال بیفرزندی را افزایش میدهد؛ درحالیکه در سطح کلان، شهرنشینی، بهبود مشارکت اقتصادی زنان و کاهش نرخ بیکاری میتوانند به کاهش این روند کمک کنند.
کرمی با بیان اینکه در این پژوهش محدودیتهای اجتماعی و زناشویی فرزند برای والدین، هزینههای بالای نگهداری فرزند و مخاطرههای بارداری برای زنان از جمله دلایل اصلی بیفرزندی داوطلبانه عنوان شدهاند، تاکید کرد: پژوهشی در سال ۱۳۹۷ با مصاحبه ۱۸ زن متأهل تهرانی نشان داد که اگرچه این زنان برای فرزند ارزش ذاتی قائلند، اما تصمیمگیری درباره فرزندآوری را مبتنی بر عقلانیت فردی و ارزیابی کیفیت رابطه زناشویی خود انجام میدهند.
وی افزود: در این پژوهش همچنین مطالعه ای بر روی ۳۳ زوج تهرانی انجام شد، مهمترین عوامل بیفرزندی را جامعه مخاطرهآمیز، تجربههای ناگوار شخصی مانند آسیبهای اجتماعی، تجارب منفی والدین، پوچانگاری زندگی و عوامل زمینهای مانند افزایش سن ازدواج، کاهش منابع طبیعی و کمبود حمایت اجتماعی معرفی کرد.
تصمیم به بی فرزندی تحت تاثیر تجربیات سیاسی- اجتماعی افراد
این پژوهشگر حوزه خانواده ادامه داد: همچنین مطالعه بر روی زوجهای بیفرزند در ۶ شهر ایران تأکید دارد که تصمیم به بیفرزندی اغلب تحت تأثیر تجربیات مستقیم افراد از شرایط سیاسی - اجتماعی محیط پیرامون شکل میگیرد.
کرمی با بیان اینکه بر اساس نتایج سرشماری سال ۱۳۹۵، میزان تکفرزندی در ایران، بسته به گروههای مختلف زنان ۴۰ تا ۵۰ ساله، بین ۸ تا ۱۲ درصد برآورد شده است، گفت: از نظر فنی، با توجه به شرایط باروری کشور در دهه ۱۳۶۰، رقم ۱۲ درصد به عنوان آمار دقیقتر در نظر گرفته میشود، با این حال، این ارقام تحت تأثیر شرایط باروری پیش از اجرای سیاستهای کنترل موالید قرار دارند، بنابراین نمیتوانند بهطور کامل شرایط فعلی را بازتاب دهند.
وی تاکید کرد: برای دستیابی به تصویری دقیقتر از وضعیت کنونی، باید منتظر نتایج سرشماریهای جدید بود، انتظار میرود در این سرشماریها، افزایش قابل توجهی در میزان تکفرزندی مشاهده شود.
رابطه تمایل به فرزندآوری، وضعیت اشتغال و سطح تحصیلات
وی با بیان اینکه تمایلات فرزندآوری بر حسب وضعیت اشتغال نیز متفاوت است، تاکید کرد: برخلاف انتظار، دانشجویان کمترین میزان تمایل به بیفرزندی را بیان کردند و بیشترین تمایل را به داشتن سه فرزند یا بیشتر اعلام کردند، در مقابل افراد شاغل و بیکار بیش از سایرین خواستار بیفرزندی بودند.
به گفته وی، رابطه بین تمایلات فرزندآوری و سطح تحصیلات نیز از نظر آماری معنادار بود؛ افراد بیسواد با ۴.۴ درصد، بیشترین تمایل به بیفرزندی را داشتند و ۳۳.۸ درصد از همین گروه بیشترین تمایل را نیز به داشتن سه فرزند یا بیشتر اعلام کردند.
کرمی ادامه داد: افراد با تحصیلات دانشگاهی نیز کمترین تمایل را به داشتن سه فرزند یا بیشتر داشتند و تمایل به تکفرزندی نیز در بین این گروه کمتر از سایرین بود.
به گفته کرمی، نتایج همچنین نشان میدهد که ساکنان مناطق شهری تمایلات و ایدهآلهای باروری پایینتری دارند، به طور مشخص، ۲۰ درصد از افراد ساکن شهرها تمایل به داشتن کمتر از ۲ فرزند دارند، در حالی که این رقم برای افراد ساکن روستا ۱۲.۵ درصد است.
تاثیر جنسیت و سن بر تمایل به فرزندآوری
این پژوهشگر حوزه جمعیت و خانواده ادامه داد: نتایج نشان میدهد که سن، جنسیت، مذهب، وضعیت اشتغال و قومیت، تأثیر معناداری بر تمایل به کمفرزندآوری دارند، به این صورت که هرچه سن افراد در زمان ازدواج بیشتر باشد، احتمال تمایل به کمفرزندآوری افزایش مییابد.
کرمی افزود: همچنین، مردان ۴۶.۹ درصد بیشتر از زنان احتمال دارد که تمایل به داشتن کمتر از ۲ فرزند داشته باشند و احتمال تمایل به کمفرزندآوری در بین افراد شاغل و پیروان اهل تشیع نیز بیشتر است.
وی یادآور شد: پژوهش ها نشان می دهد، افراد با تحصیلات متوسطه و دیپلم، کمتر از افراد بیسواد احتمال دارد که تمایل به کمفرزندآوری داشته باشند، همچنین افرادی که در سنین بالاتری ازدواج کردهاند، احتمال بیشتری دارد که تمایل به داشتن کمتر از ۲ فرزند داشته باشند و مردان در مقایسه با زنان ۵۰ درصد بیشتر احتمال دارد که تمایل به کمفرزندآوری داشته باشند.
وی خاطر نشان کرد: همچنین افرادی که ترجیح جنسیتی برای دختر یا پسر بودن فرزند ندارند، در مقایسه با سایرین ۵۲ درصد بیشتر احتمال دارد که خواهان کمفرزندآوری باشند.
نداشتن فرزند همیشه بهصورت انتخابی نیست
کرمی عنوان کرد: پژوهش ها حاکی از آن است که احتمال بیفرزندی و تکفرزندی در بین افرادی که با یکی از خویشاوندان دور یا نزدیک خود ازدواج کردهاند، نیز کمتر از کسانی است که ازدواج غیرخویشاوندی دارند؛ همچنین رابطه منفی بین شرکت در مناسک مذهبی و تمایل به کمفرزندآوری دیده میشود، به این ترتیب، احتمال خواستن ۲ فرزند و بیشتر در میان افراد مذهبی بهطور قابل توجهی بیشتر است.
وی با بیان اینکه توجه به این نکته نیز ضروری است همه افرادی که بدون فرزند باقی میمانند، این وضعیت را بهصورت انتخابی و از روی خواست خود تجربه نمیکنند، تاکید کرد: برخی افراد ممکن است به دلایل اقتصادی یا مالی، گزینه فرزندآوری را به تأخیر بیندازند یا از آن صرفنظر کنند، درحالیکه گروهی دیگر به فناوریهای کمکباروری مانند IVF (لقاح خارج از بدن) دسترسی ندارند.
به گفته وی، پدیده بیفرزندی در کشورهای درحالتوسعه، اغلب پیامد عوامل ساختاری مانند ناباروری، عدم دسترسی به فناوریهای نوین باروری، یا موانع فرهنگی و اجتماعی برای فرزندآوری است، بنابراین تلاش برای افزایش دسترسی به خدمات تنظیم خانواده و بهداشت باروری، همراه با توجه به هنجارهای فرهنگی و اجتماعی، می تواند در کاهش بیفرزندی ناخواسته در این کشورها مؤثر باشد.
این پژوهشگر خاطرنشان کرد: توانمندسازی اقتصادی جوانان نه از طریق مشوقهای مقطعی مالی، بلکه با خلق فرصتهای شغلی پایدار و درآمدزایی مطلوب که موجبات استقلال مالی، احساس امنیت معیشتی و امکان پسانداز و ارتقای موقعیت اقتصادی را فراهم آورد، میتواند خانوادهها را از گرایش اجباری به تکفرزندی رهایی بخشد.
متغیرهای مالی چه تاثیری دارند؟
به گفته کرمی، تجربه نشان داده است مشوقهای مالی صرف، نه تنها نتوانسته اند تأثیری پایدار بر نرخ فرزندآوری داشته باشند، بلکه با ایجاد وابستگی اقتصادی، افزایش ناامیدی اجتماعی و تشدید حس نااطمینانی مالی، به عاملی بازدارنده در تحقق اهداف جمعیتی تبدیل شدهاند و نکته حائز اهمیت در نقد سیاستهای مشوقمحور، تخلیه مسئولیت نهادهای سیاستگذار از وظیفه ذاتی خود در ایجاد بسترهای توانمندسازی ساختاری و پایدار اقتصادی است؛ رویکردی که با تفسیر دستاوردهای کوتاهمدت مانند پرداخت یارانههای نقدی، مسئولیت پذیری در قبال توسعه زیرساختهای اشتغال و عدالت اقتصادی را به حاشیه میبرد.
پژوهشگر حوزه خانواده با اشاره به اینکه از منظر کارشناسان، فرزندآوری به مثابه پدیدهای چندبعدی، در گرو تعامل پیچیدهای میان متغیرهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است، افزود: بر اساس نظریههای جمعیتشناسی، انتظار میرود در جوامعی که از سطح درآمد سرانه بالاتر و امکانات رفاهی گستردهتری برخوردارند، شاهد افزایش تمایل به تشکیل خانوادههای پرجمعیت باشیم، با این حال، الگوی متناقض تکفرزندی در کلانشهرهایی مانند تهران، گویای ناکارآمدی این فرضیه در مواجهه با واقعیات جامعه امروز ایران است.
وی گفت: تغییرات بنیادین در سبک زندگی، گسترش فردگرایی و بازتعریف مفهوم رضایتمندی خانوادگی، موجب شده است تکفرزندی نه به عنوان گزینهای تحمیلی، بلکه بهعنوان انتخابی آگاهانه در میان بخش قابلتوجهی از زوجین نهادینه شود، پدیدهای که به رغم تلقی مثبت اولیه، پیامدهای روانشناختی و جامعهشناختی گستردهای نظیر انزوای عاطفی کودکان و تضعیف سرمایه اجتماعی نسل آینده را به همراه دارد.
وقتی اولویت و دغدغه مسئولین برای کشورهای عربی مثل سوریه و لبنان و غزه است نتیجه کار بهتر از این نمیشه - مطمئن باشید در آینده بدتر از این خواهیم شد
دیگه خیلی دیر شده که مسولان بخوان کاری کنند