از آداب دست دادن چه می دانید ؟
روابط اجتماعی آداب مخصوص خود را دارد، بخصوص دست دادن که در فرهنگ های مختلف به اشکال متفاوت انجام میشود و معانی متفاوتی خواهد داشت.
با دیدن عنوان مقاله، شاید بپرسید: «مگر دست دادن هم آداب دارد؟!» در جواب باید بگویم بله! البته به دلیل سادگی این حرکت، شاید تعداد کمی از افراد تاکنون به عمق این موضوع اندیشیده باشند. دست دادن به عنوان شکلی از آشنایی و احوالپرسی، در ویژگیهای تکاملی انسان ریشه دارد. به این دلیل شکلهای متفاوت آن تقریبا در همهی جوامع انسانی دیده میشود. در لحظهی دست دادن، فرصتی فراهم میشود که دو طرف نوعی احساسِ متقابل اولیه حاصل کنند و به پشتوانهی آن، رابطه را گسترش بدهند. یک شروع بد هم میتواند احساسات منفی را برانگیزد و گاه مانع شکل گرفتن یک رابطهی خوب و مناسب اداری، مالی یا عاطفی شود. اگر دست دادن در روابط ما تا این حد مهم و اثرگذار است، لازم است به نحوهی انجام آن بیشتر دقت شود. در این نوشته به مهمترین بایدها و نبایدها در آداب دست دادن میپردازیم.
در حدود چهل سمیناری که در سال برگزار میکنم، همواره یک سؤال از مخاطبانم پرسیدهام: «کسی هست که تجربهی ناخوشایندی از دست دادن با کسی داشته باشد؟» بدون استثنا همه دستشان را بالا بردهاند! خیلی عجیب است، چرا همهی آدمها چیزی به این سادگی را اشتباه انجام میدهند؟! نکتهی عجیبتر این است که خاطرهی یک دست دادن ناخوشایند، گاه برای سالها در یادمان میماند!
تاریخچهی دست دادن به عنوان شکلی از آشنایی و احوالپرسی، تقریبا به دوران خلقت انسان بازمیگردد. تماس گرم و اطمینانبخشی که ما انسانها با هم برقرار میکنیم، برای تعامل و هماهنگی اجتماعیمان ضروری است. تماسی که برای سلامتی، بقا و امنیت و نیز برای آگاه کردن دیگران از احساس واقعیمان گریزناپذیر است.
هر فرهنگی در هر محدودهی مکانی، اشکال مختلفی از احوالپرسی را گسترش داده است؛ از چسباندن پهلو به پهلوی صورتها بگیرید تا بوسیدن چشمها، بغل کردن، قفل کردن آرنجها و البته دست دادن در همهی اشکالش، که امروزه برای ما آشناترین است.
تماس دست معمول است اما در همه جا هم رایج نیست. در برخی فرهنگها خصوصا حوالی مدیترانه و کشورهای حاشیهی دریای کارائیب، بغل کردن و بوسیدن، به ویژه در میان دوستان نزدیک، به دست دادن ترجیح داده میشود. در فرهنگهای دیگر مثلا در شرق آسیا یک تعظیم کوچک، حرکت بسیار مؤدبانهای است. در خاورمیانه و غرب آسیا، هیچگاه حتی در رویدادهای تجاری، دست زنان لمس نمیشود مگر اینکه خودشان پا پیش بگذارند.
در برخی خرده فرهنگها، مثل عالم ورزش، احوالپرسی با چسباندن دستها با انگشتهای باز (های فایو) یا برخورد دستهای مشتشده انجام میشود. هر اجتماع و هر فرهنگی، هنجارهایی وضع میکند که میتواند در طول زمان تغییر کنند، هر کدام از این هنجارها اگر در دورهی رواجش رعایت نشود، تأثیری منفی به جا میگذارد.
در هنگام دست دادن، دیگران درک و دریافتی از ما به دست میآورند و ما نیز به نوبهی خود شناختی از آنها حاصل میکنیم. موقع دست دادن بیواسطه شخص دیگری را میبینیم، حس میکنیم و وی را برانداز میکنیم. این در روابط میان انسانها شوخی نیست، به واسطهی اهمیتش است که هر فرهنگی، روشهای مخصوصی برای دست دادن و مصافحه دارد، چرا که فرصتی است برای اینکه معلوم شود این شخص کیست، برای چه کاری آمده است و در نهایت آیا تهدید شمرده میشود یا نه. پس مهم است که دست دادن و احوالپرسی چگونه انجام شود و دلیل بالا رفتن همهی دستها هم در سمینارها (ماجرایی که در ابتدای مقاله تعریف کردیم) همین است. وقتی میپرسیدم چه خاطرهی ناخوشایندی از این کار دارید؟ مخاطبانم میگفتند: «دستش خیس بود»، «دست دادنش مثل راه رفتن حشره روی دست آدم بود»، «چندشآور بود» یا کسانی فشرده شدن انگشتهایشان را در دست طرف مقابل تصور میکردند. دستهایی دیگر تصور میکردند موقع دست دادن با سرانگشتان طرف مقابل دستمالی شدهاند و … .
وقتی یک دست دادن نادرست اجرا شود، عملا احساسی منفی دربارهی طرف مصافحه باقی میگذارد و وی همواره با آن احساس به یاد آورده میشود. روشن است که اگر مراوده با این شخص و حس ناخوشایند تماس دست با او تکرار شود، آن احساس منفی تقویت میشود.
چرا خاطرهی دست دادن ناخوشایند تا مدتها در ذهنمان باقی میماند؟
گمان میکنم پاسخ چندلایه است و به تکامل و بقای نوع انسان برمیگردد. این روایت را بخوانید: دو غریبه در صحرای ساوانای آفریقا به هم میرسند. به واسطهی دست دادن معلوم میشود که هیچکدام سلاح ندارند پس دلیلی برای ترسیدن از یکدیگر وجود ندارد. با تماس درست و مطابق قاعده، مواد شیمیاییایی از ترکیبات «اکسیتوسین» در مغز آزاد میشود که احساس خوبی در فرد ایجاد میکند و به ارتقای هارمونی و روابط دوستانه کمک میکند. هر احساس منفیای هم که از دست دادن ایجاد شود بسیار مهم است، چرا که از وجود مشکل، احتیاط و فراخوان حالت احساسی مناسب خبر میدهد. از جهت دیگر آن درک و دریافت منفی مهم است چون کمک میکند از شخصی که برای اولین بار ملاقات شده است، یک تصویر کلی به دست بیاوریم و این در دیدارهای احتمالی بعدی به کار خواهد آمد.
این تصویر کلی، احساسی را در ما به وجود میآورد که برای مدتی طولانی باقی میماند؛ این نحوهی تکامل ماست. احساسات منفیایی که به تماس دست ناخوشایند پیوند دارند، با ما میمانند چون در هیپوکامپ مغز ذخیره میشوند و این البته دلیل دارد. هیپوکامپ قسمتی از مغز است که خطر و هر آنچه را که برای ما تهدیدکننده است یا موجب برانگیختن حال بد میشود، ارزیابی میکند. از آنجا که رویداد خطرناک نباید تکرار شود مغز هم نمیتواند خطرها را رفتهرفته و با تجربیات متعدد بیاموزد. همین قسمت مغز (هیپوکامپ) است که کمک میکند تنها با یکبار تجربه کردن به یاد بیاوریم که نباید به آتش دست بزنیم یا نباید غذای گندیده بخوریم. واضح است که تجربهی این موارد برای بار دوم و چندم یعنی مرگ و نیستی.
در اینترنت هزاران مورد از بَددست دادن هست. یک نمونهی اخیرش همین دست دادن بیل گیتس با رئیسجمهور کره جنوبی است. یک مورد را احتمالا خود شما هم تجربه کردهاید. بله! فشردن انگشتان در حین دست دادن. (مطمئنم فشردن انگشتان از زمانی که نئاندرتالها روی زمین قدم میزدند، همواره مایهی خشم بوده است.)
پس پرسش این است که دست دادن و مصافحه چگونه باید انجام شود؟ چه کارهایی را نباید انجام بدهیم؟ اول لازم است توجه داشته باشید که این حرکت پدیدهایی فرهنگی است. در ترکیه یا خاورمیانه، دست دادن میتواند خیلی نرم و متواضعانه باشد. در ایالت یوتای آمریکا دست دادن به سبک فرقهی مسیحی «مورمون»ها رواج دارد: دست دادن پرشور، پرقدرت و طولانی. اگر به بوگوتا پایتخت کلمبیا بروید دست دادن و مصافحه به نوعی دیده بوسی (در زبان محلی abrazo) تبدیل میشود به خصوص اگر از نزدیکان و محلیهای شناخته شده باشید. نکته این است که دست دادن باید آینهی فرهنگی باشد که در آن قرار دارید. یعنی مثلا وقتی در رم هستید باید مانند رمیها دست بدهید.
در آمریکا همهی انواع دست دادن وجود دارد. این کشور از جزایر ویرجین تا هاوایی شش منطقهی زمانی دارد و البته دست دادن در این مناطق وسیع تغییر میکند، اما یک روش استاندارد این میان وجود دارد: با فشار متوازن و هماندازه، دستها در هم قفل میشود در حالیکه با زاویهی کوچکی تابیده شده است. با این زاویهایی که به دست داده میشود، عملا انگشت اشاره و شست پشت دست طرف مقابل در امتداد هم قرار میگیرند. این حالتِ قفل شدن دستها برای مدت کافی نگه داشته میشود. این مدت به راحتی دو طرف و البته عرف و پذیرش اجتماعی مرتبط است. همزمان باید توجه داشت دست دادن با شخصی که در موقعیت اجتماعی بالا قرار دارد تابع روش دست دادن اوست به این معنا که اگر وی محکم و طولانی دست داد شما هم باید مانند او عمل کنید به همین ترتیب اگر وی نرم و کوتاه دست بدهد، دست دادن شما هم باید نرم و کوتاه باشد.
دست دادن نه دشوار است نه مستلزم دقت زیاد، کافی است نکاتی را مد نظر داشته باشید. اینجا فهرستی از بایدها و نبایدهای دست دادن را با هم مرور میکنیم:
۱. ارتباط چشمی برقرار کنید
وقتی دست میدهید، به چشمهای طرف مقابلتان نگاه کنید. شبیه مردانی نباشید که هنگام فشردن دست مدیر ادارهشان، چشمشان را به زنی که آن طرف خیابان است، میدوزند!
۲. حتما دستتان تمیز و خشک باشد
کمتر از ۳ درصد افراد از اختلال عرق کردن دستها رنج میبرند. قبل از آنکه دست بدهید، مطمئن شوید دستتان را کاملا خشک کردهاید. هیچ ایرادی ندارد که قبل از دست دادن دستتان را با یک دستمال یا شلوارتان خشک کنید. اگر این توجهات آزارتان میدهد، استفاده از بوتاکس میتواند کاملا مؤثر باشد. همچنین بوتاکس میتواند برای خلاص شدن از تعریق زیاد زیربغل هم مفید باشد.
۳. به دنبال برتریجویی نباشید
حوالی دههی ۱۹۸۰ برای تثبیت قدرت و برتری در یک رابطه، لازم بود دست شما روی دست طرف مقابل قرار بگیرد. این بسیار زننده است، هرگز این کار را نکنید. اگر کسی سعی کرد قدرتش را در نحوهی دست دادنش نشان بدهد، فقط بگویید: «بذار اینبار درست و بدون تظاهر دست بدیم!» واقعیت این است که چنین نمایشهایی صرفا طرفین را تحت فشار منفی میگذارد.
۴. انگولک در دست دادن را ترک کنید
انگولک در دست دادن (که در میان آقایان رایجتر است) وقتی است که طرف موقع دست دادن انگشت اشارهاش را کف دست شما میکشد. این کار یک احساس بسیار منفی باقی میگذارد. این شکل دست دادن برای بسیاری از مردم به شدت ناراحتکننده و نفرتانگیز است. اگر سهوا و بیخبر از آثار سوء آن موقع دست دادن از روی عادت انگشتتان به کار میافتد، باید این عادت ناپسندتان را ترک کنید.
۵. ریاکارانه دست ندهید
زبانبازان و ریاکاران در هنگام دست دادن هر دو دستشان را به کار میبرند. دست راست در دست طرف مقابل قفل میشود و دست چپ دو دست در هم قفلشده را میپوشاند. سیاستمداران گاه اینطور دست میدهند که آنها را بیشتر دوست بدارید و البته هرگز هم اینطور نمیشود! هیچکس این شکل دست دادن را دوست ندارد؛ این خیلی شخصی است و در حالت کلی نباید انجام شود مگر در مواردی که طرف به نحوی اجازه داده باشد یا در مورد عزیزانی مثل پدربزرگ یا مادربزرگ. پس هیچ وقت دو دستی دست ندهید. اگر احساس میکنید در نوع رابطهی شما تماس بیشتری لازم است، میتوانید همزمان با دست چپ، ساعد طرف مقابل را لمس کنید.
حرف آخر
دست دادن راحت است، اما همانطور که قبلا هم گفتیم ممکن است در انجام آن اشتباه کنید. مطابق با هنجارها و قواعد جامعه دست بدهید و سعی نکنید هنگام دست دادن قدرتتان را به رخ بکشید. فراموش نکنید هنگام دست دادن در حال ارزیابی شدن هستید. دست دادن چیزهای زیادی دربارهی شما میگوید. شما دست نمیدهید که امتیاز بگیرید یا پیروز شوید، دست میدهید که دیگران احساس راحتی کنند، دست میدهید تا آرامش برقرار شود.
اگر به کسی برخوردید که شل دست داد، اخم نکنید و ناراحت نشوید. شما هم به همان اندازه دستش را بفشارید. خوشحال باشید از اینکه فرصتی پیدا کردهاید که نشان بدهید تا چه اندازه در روابط اجتماعی هوشمند و خوشرفتار هستید. خاطرهی آن رفتار متین و مؤدبانه برای مدت طولانی در ذهن طرف مقابلتان میماند. همان دست، روزی که به آن نیاز داشته باشید، پشت شما خواهد بود.
برگرفته از: psychologytoday
منبع: چطور
16