اسامی نهایی نامزدهای انتخابات مجلس یازدهم در استان اردبیل منتشر شد
فرماندار اردبیل از انتشار اسامی نهایی نامزدهای انتخابات مجلس یازدهم در حوزه انتخابیه اردبیل، نیر، نمین و سرعین خبر داد.
مسعود امامی یگانه اظهار کرد: در اجرای ماده 36 آئین نامه اجرایی و قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی و تبصرههای ذیل آن اسامی و مشخصات نامزدهای انتخاباتی حوزه انتخابیه اردبیل، نیر، نمین و سرعین ساعتی پیش به این فرمانداری ابلاغ شد.
وی خاطرنشان کرد: طبق اعلام وزارت کشور و ستاد انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی فراهم اختری، هوشنگ اسمعیلزاده، محمود آقامحمدیان، یوسف اکبری، عبدالله بحرالعلومی، صدیف بدری، رسول پوررسول، قیس پیروزان، احد بیوته و رضا توحیدی اسامی بخشی از تائید صلاحیتشدگان هستند.
فرماندار اردبیل همچنین بیان کرد: مریم جهانی آقچهکند، علی حداد سیدبیگلو، منصور حقیقتپور، سیدآقا خاتمی کلور، محمد داننده جناقرد، کاظم دبیر، سیامک دولتخواه، میثم رادفر، حامد ربطی، هاجر زرفشان، حمید سرداری، فهیمه سلطانیکیا و ملیحه شهمرادی از نامزدهای تائید صلاحیت شده برای رقابت در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی هستند.
امامی یگانه گفت: زینب صاحبقران، فرشید صالحی پیلهرود، ابراهیم صفری انزابی، حافظ طلعتی کلهسر، مهدی عزیزی، امین عیسیزاده دابانلو، بابک غلامینیا، هاشم فتحی، محمد فرجی، حمید فریدی، داود قربانی، رضا کریمی، اسدالله گلزاده خانقاهی، سیما مجیدی گوگ تپه، رقیه منافی، سیدکاظم موسوی مشهور به سیدکاظم موسوی، اقلیمه نصیری، محمد نعمتزاده، علی نیکزاد ثمرین و التفات واحدیزاده برای رقابتهای یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی تائید صلاحیت شدهاند.
وی اضافه کرد: تبلیغات انتخاباتی از روز پنجشنبه 24 بهمن ماه 98 به صورت رسمی آغاز می شود و تا 24 ساعت قبل از شروع اخذ رأی ادامه خواهد داشت.
منبع: ایسنا
24
خواهشمندم پس مطالعه این نوشته اگرپیشنهاد یا انتقاد داشتید توسط ایمیل بفرستید یا باتلفن تماس حاصل نمائید. این نوشته در جهت بیدارشدن واحساس مسئولیت نمودن ما مردم درباره جامعه خود وجلوگیری از خطر جنگ داخلی وجنگ خارجی ومشکلات بسیارو بیماری هائی گونا گون که بواسطه افسردگی مردم به وجود آمده نوشته شده است . شما عزیزان میدانید که سوابق ما ایرانیان نشان میدهد که با هرعقیده و مرامی که بودهایم بیتفاوت در برابر ظلم نبودهایم.چه مسائلی پیش آمده که در عصر معاصر اکثرما بی تفاوت شده ایم. عقل سلیم یا وجدان هر انسان متوجه میشود که حقوق اولیه بشر مثل آزادی بیان عقاید و بیان شواهدی که میتواند از مفاسد گوناگون جلوگیری کند و مجازات کسانی که بر بیگناهان تهمت و افترا میبندند را اگر هر کشوری زیرپا گذارد، حکم فرمایان آن کشور ستمگر هستند ومردم آن کشور باید احساس.مسئوالیت کنند تا اینکه بامشکلات بیشتر مواجه نشوند مثلا قوه قضائیه ایران به طور آشکار این دو مورد از قوانین را تا کنون زیر پا گذاشته و میگوید ما قوانین اسلامی را قبول داریم. هرکس انتقاد از حکومت میکند یا اعتراض میکند به ستمی که بر او شده را بدون هیچ سند و مدرکی که علنی و شفاف باشد و برای مردم بهطور واضح معلوم شود یا در سازمانهای حقوق بشر جهانی پذیرفته شود؛ او را به جرم مخالفت با نظام اسلامی یا اخلال در نظم یا مخالفت با رهبری نظام یا به جرم براندازی به زندان، شلاق، اعدام یا جریمههای سنگین نقدی محکوم میکند. از طرف دیگر نیزوکلای زندانیان را محکوم میکند مثل بانوی گرامی وکیل نمونه دادگستری نسرین ستوده را که وکالت اینگونه زندانیان را به عهده گرفته است و امثال این عزیزان را محکوم میکند و با تهمت و افترا به نسرین ,حکم حدود چهل سال زندان و 148 ضربه شلاق را برای بانوئی که فرزندان خرد سال یا نوجوان او و همسر او بیرون از زندان هستند را تأیید میکند. وزیر امورخارجه نیز میگوید ما زندانی سیاسی نداریم واین در صورتی است که هیچ روزنامه یا مجلهای نمیتواند وقایع پشت پرده را بنویسد. اگر از نظر این گروه حاکم در ایران اینها قوانین اسلامی است؛ باید بگوئیم وای برما مردم ,که به چنین حاکمانی از ابتدا رأی دادهایم. میگویند ما پیرو امام حسین هستیم و به این جمله ازاو توجه نکردهاند که در روز عاشورا به یزیدیان آن زمان میفرماید: اگر دین ندارید، حد اقل آزادمرد باشید. یزیدیان این زمان نیز همچون زمان خلفای عباسی آزاد مردی را از یاد بردهاند. منصور حلاج حقیقت نماز را بیان میکند و برای اینکه برحق است، میتواند با شادی و نشاط مقاومت کند؛ درصورتیکه خلفای عباسی تحتعنوان پیروی از قرآن و نمازهای نمایشی، وحج نمایشی نام خود را امیرالمومنین گذاشته و دست و پای منصور را قطع میکنند و تقلیدیان آن زمان منصور را سنگسار میکنند و نمیدانند که هرجنایتی عواقبی دارد. وجنایت قتل منصورنیز حمله چنگیزخان مغول را به همراه داشت .وچنگیز همان کاری با خلفای عباسی وحامیان او انجام داد که خلفای عباسی با منصور وپیروان او انجام دادند. در زمان ما نیز حتی بعضی از افراد یا اشخاصی که خود را اصلاحطلب یا اپوزیسیون معرفی میکنند، تحت عنوان بد بهتراز بدتراست، درموقع انتخاباتها مردم را فریب میدهند تا مردم پای صندوقهای رأی حاضر شوند و به چنین نظامی ، مشروعیت بخشند؛ زیرا اینها از اسلاف خود تقلید کرده اند و همچون زمان خلفای عباسی خیال میکنند این ها قوانین اسلامی است. درصورتیکه نه تنها مطابق با قرآن نیست. بلکه دقیقا در مقابل قرآن و متضاد با آیات اصولی و محکم قرآن است.در همین رابطه کتابی تحت عنوان راه نجات نوشتهام و چکیده شش صفحهای آن را پیوست این نامه نمودم بهنام خالق هستی. چکیدهای ازکتاب راه نجات منظور از کتاب راه نجات، راه نجات هر انسان است و با آزادشدن از تقلید و رسیدن به خودشناسی و خودآگاهی تحقق مییابد. وانسان را از مشکلات خود ساخته آزاد میکند.در طول تاریخ و در عصر معاصر، در جهت نجات از گمراهی و جنگهای خانمانسوزی که تحتعنوان دین و مذهب یا مخالفت با دین و مذهب بهوجود آمده کتابهای بسیار نوشته شده است. در خلاصهی کتاب راه نجات نیز که حدود 50 صفحه است، سعی بسیار شده تا مشخص شود علت گمراهی ما مردم در زمان معاصر چیست؛ تا اینکه همه باهم راه نجات خود را پیدا کنیم و ازبیمارهای گوناگون و جنگ و خونریزی و خطر جنگ هستی انشاالله آزاد شویم. در این چکیده مسائل کلی، اصولی و کلیدی بیان شده است؛ تا اینکه هرکس طالب روشنشدن حقیقت است و جزئیات و اسناد آن را میخواهد، برای او ارسال نمایم. چراکه متن کامل کتاب هنوز چاپ و منتشر نشده است. در این نوشته اشاره ای به حقیقت حج ابراهیمی وشروع قیام امام حسین که با اعتراض به حج نمایشی جاه طلبان مذهبی آغاز میشود ودر موقع حج تمتع حسین (ع) روبسوی عراق میکند ونیزمربوط به انتخاباتهای آینده در ایران میشود؛ چراکه ما مردم به جمهوری اسلامی رأی دادهایم. اما اکنون نه جمهور مردم حاکم هستند و نه اسلامی مطابق با قرآن است؛ بلکه برخلاف آیات اصولی قرآن، یک گروه مذهبی حاکم است. اینجانب خود را جزوی از این وقایع میشمارم؛ زیرا همچون اکثر مردم ایران قبل از تحقیق از کودکی از والدین تقلید کردهام و بعد از اربابان مذهب ؛ به همین واسطه در انقلاب سال 57 شرکت داشتهام. اول جنگ ایران و عراق چند ماهی در جبهه آبادان و بعد حدود دوسال برقکار بنیاد مهاجرین جنگ تحمیلی در نجفآباد بودهام و بعد نیز برقکار سپاه پاسداران و حدود دو سال همکار مهندسین وزارت سپاه و عضو تجربی و ناظر در پادگان عاشورای نجفآباد بودهام و بعد از جنگ استعفا دادهام و شاهد بسیاری از مسائل بوده و هستم. در زمانیکه عضو سپاه پاسداران در نجفآباد بودم، اکثر روزها مبلغین مذهبی برای ما اعضای سپاه، تبلیغات در جهت گروهگرائی مذهبی داشتند و آنها را مقصر اصلی نمیدانم؛ زیرا آنها عقاید مذهبی خود را که با تقلید باورکردهاند را به مردم عرضه میکنند. من نیز تا چهل سالگی تقلید کردهام و پیش از تحقیق، باورهای خود را دین، حق میپنداشتم؛ ولی اکنون با اسناد بسیار و تجربیات بسیار یقین دارم آنها باورهای تقلیدی بوده و هرگز دین حق نبوده است. همچنین یقین دارم آنهایی که هنوز تقلید میکنند، راه حق را پیدا نکردهاند؛ ولی هرکس در جستوجوی حقیقت و طرفدار حق باشد، راه حق را پیدا خواهد نمود. اینجانب از کودکی با خواندن قرآن آشنایی داشتم و جلسات قرآن در سپا ه و در منزل نیز داشتیم و علاقه زیاد به قرآن خواندن داشتم و دارم؛ ولی آن زمان بهواسطه تقلید از اربابان مذهب، تنها به خواندن قرآن اکتفا میکردیم وبعد از مشاهده آشکار بی عدالتی ها,به معنای آیات توجه نمودم ؛ در صورتیکه قبل ازآن حتی به معنای آیات اصولی و اساسی مثل آیاتی که در نماز میخواندیم، اصلاتوجه نداشتیم؛اکنون به تمام جزئیات آیات توجه دارم و خاک پای همۀ مردم صلحخواه، حقطلب و آزاداندیش در همۀ جهان هستم؛ مخصوصاً جانبازانی که بهخاطر طرفداری از حق و انسانیت مجروح، معلول یا شهید شدهاند. اینجانب پس از مشاهدۀ تناقض وتضادهای بسیاری که بین کلماتی که در نماز بیان میشود و از آیات اصولی قرآن است با گفتار، رفتار و عملکرد اکثر علمای مذهبی مثل تبلیغات در نمازجمعهها مخصوصاً نمازجمعههای شهرهای بزرگ ایران همچون نمازجمعه تهران وسئوالات بسیار داشتم؛ اما جواب سوالاتم را باوجود هزاران نامه که برای مراجع مذهب، امامان جمعه یا اساتید دانشگاهها نوشتم، دریافت نکردم. بعد بیشتر از پیش مراجعه نمودم به قرآن از روی تحقیق و با سعی و کوشش بیش از سی سالۀ خود بهطور یقین متوجه شده ام که قرآن خلاف تبلیغات نمازجمعهها و خلاف گروه گرایی مذهبی، روی وحدت جهانی ادیان تاکید دارد. قرآن از خدای درون یا ربی که همراه انسان است، صحبت میکند و پیروی از اربابان متفرق مذهبی را کفر شمرده است. زیرا تفرقه بین ادیان ایجاد نموده و موجب جنگ های خانمان سوزشدهاند. آنگاه جزواتی را در جهت وحدت ادیان فراهم نمودم به طریقی که قرآن تعریف کرده است. از دیگر محققین اسلامی و دیگر محقیقن ادیان ابراهیمی و مذاهب مربوطه و همه محققین جهان نیز که از عارفان حقیقی الگو گرفته و از خدای درون صحبت میکنند و غیر از ادیان ابراهیمی، پیرو هر مذهبی که هستند و مراجع و مفتیانی که در جستوجوی حقیقت هستند، خواستارم همه باهم تحقیق کنیم تا اینکه حقیقیت روشن شود. امیدواریم با یک انتخابات آزاد وبدون مهندسی هائی که تا کنون بوده و بدون هیچ گونه خونریزی حکومت مردمی در ایران پایگذاری شود و مراجع و مفتیانی که آزادی بیان نداشته یا ندارند و آنهایی که در زندانها هستند، بهزودی آزاد شوند و رسانهها نیز از انحصار یک گروه خاص آزاد شود و وسایل ارتباط همه ادیان و مذاهب فراهم گردد؛ در آن صورت همه مردم با هر عقیده و مذهبی که هستند، حتی آنهایی که عقاید ضد دین دارند، میتوانند عقاید خود را بیان کنند درآن صورت از جنگ داخلی وخارجی جلوگیری میشود. چیزی که یقین و مسلم است و شاهد آن نیز هستیم، گروهگرایی و برتریطلبی موجب جنگهای خانمان سوز در طول تاریخ ودر زمان معاصر شده است؛ ولی نمیخواهیم پیش داوری کنیم و بگوئیم کدام دین یا مذهب یا کدام گروه مخالف دین و مذهب موجب چنین جنگهایی شده است؛ بلکه عقل سلیم یا وجدان هر انسان حکم میکند که هر فرد یا گروه از ما که میتوانیم مطابق با اصولی که درکتابهای آسمانی ما بیان شده و کسانیکه از کتابهای عارفان حقیقی میتوانند بهره بگیرند، همه باهم تحقیق کنیم و هرکدام راه بهتری برای نجات مردم جهان از تفرقه و جنگ داریم، ارائه نمائیم. اصل موضوع یعنی برتریطلبی را نباید فراموش کنیم؛ زیرا با عقل سلیم سازگار نیست. عقل سلیم، تنگنظر نیست و همچون عارفان حقیقی، جهانی فکر میکند و تنها به فرد، گروه یا یک کشور خاص توجه ندارد؛ بلکه به کل جهان توجه دارد. قرآن نیز با عقل سلیم مطابقت دارد وتوجه به کل جهان را تایید میکند. بهروشنی معلوم میشود که برتریطلبی و جاهطلبی در دین حق، جایی ندارد؛ چراکه موجب جنگهای خانمانسوزشده است. جاه طلبنبودن یعنی در خدمت مردم بودن. در هر کشور، بدون تردید قوانینی نظیر راهنمایی و رانندگی، حفظ حقوق شهروندی، داد گستری و داد گاههای بیطرف لازم است؛ ولی اگر قانون اساسی یک کشور را گروهی خلاف حقیقت وانسانیت و خلاف خواست مردم نوشته باشند یا قانونگذاران آن پیمانشکنی کنند و چیز دیگری بهجای قانون اساسی به مردم تحمیل کنند یا مجریان قوانین، خود حقوق مردم را زیر پا گذارند، دیگر هیچکس به هیچ قانونی احترام نمیگذارد و هرج و مرج حاکم میشود. شاهد بوده و هستیم که چنین حکومتهایی ناتوان میشوند از اداره کشور. همچنین نیروی بازدارنده برای دفاع در هر کشور لازم است؛ ولی جاهطلبانی که در اثر باورهای تقلیدی یا حفظ جاه و مقام موجب دشمنتراشی بوده و هستند و آنهایی که بهواسطه محدودیتهای غیرعقلانی و غیرمنطقی مثل مخالفت با آزادی بیان، عقاید و مخالفت با آزادی بیانِ شواهد که میتواند از مفاسد جلوگیری کند، موجب شورش در کشور خود شدهاند و اسلاف این گروهها که موجب جنگهای بسیار در طول تاریخ شده و اکنون نیز موجبات جنگ هستهای را فراهم نمودهاند، اصل موضوع است. تحقیقاتی که اینجانب انجام دادهام وچکیده آن در این نوشته بیان شده، حقایقی است که جاهطلبان مذهبی بعد از هر پیامبر، از دسترس مردم و رسانهها پنهان داشتهاند؛ زیرا دین همۀ پیامبران یکی است وآن یکتا دانستن خالق است؛ ولی با عناوین متفاوت. با اسناد بسیار از قران و دیگر کتابهای آسمانی و اشعار عارفان حقیقی معلوم میشود که دین حق، مولود عقل سلیم هر انسان است و با خودشناسی، خودآگاهی هر انسان و یکتادانستن خالق نظام هستی تحقق مییابد و مربوط به یک دین یا یک کشور خاص نمیشود؛ بلکه در کل جهان خواه از هر رنگ و نژادی که باشند. عقاید ضدخدایی نیزمولود دین تقلیدی است که با تحقیق میتوانیم از تقلید آزاد شویم. همچنانکه اینجانب آزاد شدهام وبیمارهای گونا گون داشتم وبرطرف شد وداروهای بسیارمصرف میکردم ولی اکنون به هیچ داروئی نیازندارم. مذهب هر انسان نیز آن حقیقتی است که خود به آن دست یافته و میتواند به تعداد همهی انسانها مذهب وجود داشته باشد. ولی مذهب یکتاپرستان متفاوت است؛ یعنی در مخالفت و متضاد با دیگر یکتاپرستان نمیتواند باشد؛ طبق آیات قرآن. بهدرستی روشن میشود که مذاهب گروهی و گروهگرایی تحت عنوان دین و مذهب یعنی گروههایی که مخالف عقیده همدیگر هستند و گروههائی تشکیل داده یا حکومت مذهبی تشکیل دادهاند، اینها ساخته جاهطلبان مذهبی است که از قبل از زمان حضرت محمد وجود داشتهاند و بعد از حضرت محمد، تحت عنوان اسلام و مسلمانی دوباره مذاهب گروهی و در مخالفت با یکدیگر بهوجود آورده ومردم را به زمان جاهلیت بازگرداده اند؛ چراکه حکومت بر مردم نیاز به تفرقه و گروهگرایی عقیدتی و دشمنتراشی دارد. درصورتیکه اصل پیام همۀ پیامبران، نجات مردم از تفرقه و جنگ بوده است و پیامبران حقیقی راهنما بودهاند و ارباب و آقابالاسر مردم نبودهاند. اجبار و تحمیل عقیده در راه و رسم آنها نبوده و نخواهد بود. ولی تاریخنویسان بهواسطه اینکه اکثراً زیر سلطه اربابان مذهبی یا ضد مذهبی بودهاند، چیز دیگری از پیام انبیاء و قیام آزادمردان آزادی خواه همچون حسین علیهالسلام و در جهت حکومت بر مردم نوشته و جنگهارا به پیامبران یا به ذریه آنها نسبت دادهاند؛ در صورتی که جنگها مربوط به جاه طلبان مذهبی میشود اکنون نیز شاهد این مسائل هستیم. عقل سلیم یا وجدان هر انسان حکم میکند که هر انسانی باید آگاه به زمان خود باشد. همه ما انسانها با هر عقیده که هستیم و آنهایی که نمیخواهند از هیچ دین و مذهبی پیروی کنند و حتی ترویستهایی که هیچ منطقی را قبول ندارند، جز باورهایی که با تقلید بهدست آوردهاند، وهمه ما مدعیان اسلام نیازمندیم که با معنای واژهها و اصطلاحاتی که آموخته ایم و آن را شعار خود قرار داده یا در دعاها یا نمازهای خود بیان میکنیم؛ آگاهی پیدا کنیم وبا دیگر مذاهب گوناگون که واژههایی را بهکار میبرند، آشنا شویم تا اینکه امثال ما آنهایی که هنوز تقلید میکنند یا فرزندان ما بیشتر از این تحت عنوان همین واژهها و اصطلاحات در دام جاه طلبان وتروریستپرورهای مذهبی, گرفتار نشوند. قرآن که بعد از تورات و انجیل معروف به کتاب آسمانی است و اینجانب بیشتر مطالب خود را با قرآن مطابق نمودهام، از وحدت جهانی صحبت میکند و جداشدن از ملت ابراهیم را کار سفیهان و کمعقلها شمرده است. قرآن به روشنی بیان میکند که مسجدالحرام نمادی از عبادت گاه حقیقی است که میتواند مورد استفاده همه ادیان ابراهیمی و دیگر خداپرستان در کل جهان قرار گیرد. ولی همچنان که قبل از حضرت محمد، مسجدالحرام در انحصار یک گروه برتریطلب مذهبی بوده، بعد از حضرت محمد نیز دوباره در انحصار یک گرو خاص مانند یزید یا امثال او قرار میگیرد وحسین (ع) قیام میکند برای آگاه نمودن مردمی که دوباره با تقلید از اربابان مذهبی به جاهلیت بازگشته اند. اکنون نیز در انحصار یک گروه خاصی که خود را خادم مسجدالحرام و خادم مسجدالنبی میشمارند، قرار دارد. دیگرمدعیان اسلام و مسلمانی نیز که خود را لایق در انحصار درآوردن مسجدالحرام یا مسجد الاقصی میشمارند، آنها متوجه نیستند که طبق آیات قرآن این جایگاهها تاسیس شدهاند برای ایجاد اتحاد برای همه مردم خدا پرست در کل جهان، به نام هر دین و مذهب که باشند. هرکس متوجه این حقیقت شود، معنای حج ابراهیمی را فهمیده است و اگر تلاش کند، در جهت اتحاد جهانی یکتاپرستان، حج ابراهیمی را انجام داده است؛ حتی اگر هیچ زمانی به مکه نرود؛ زیرا چنین اتحادی میتواند جهان را ازجنگهای خانمانسوز نجات دهد. مسجدالاقصی نیز برای ایجاد اتحاد بنا شده است. قرآن نشان میدهد هر مسجد یا معبدی که مردم را از برتریطلبی و تفرقه و دیگر گمراهیها نجات دهد، عبادتگاه حقیقی است. قرآن، مساجد یا معابدی که برای ایجاد تفرقه یا ارسال اسلحۀ جنگی بنا شده یا تبلیغات تفرقهانگیز در آنها میشود را تحت هر نامی که باشد، مسجد ضرار و ضرررساندن به اتحاد جهانی یکتاپرستان و مانع تحقق یافتن ملت ابراهیم شمرده است. طواف مسجدالحرام و نماز در جایگاه ابراهیم و سنگزدن یا رجمکردن به سه نماد منیّت (منیّت فرد، منیّت مذهبی، منیّت گروه یا کشور) آزادشدن از این منیتها برای رسیدن به وحدت جهانی یکتاپرستان لازم است. این نمادها بعد از حضرت ابراهیم درآن جایگاه بهجا مانده است. به فرمایش قرآن، حضرت ابراهیم اول مسلمان بوده و هرکس بخواهد مسلمان حقیقی شود، باید وحدت جهانی ملت واحد ابراهیمی را بپذیرد و چگونگی نماز حقیقی و رسیدن به معرفت خدا نیز در این مکان با بهدستآوردن معانی نمادها روشن میشود. پیش از حضرت ابراهیم نیز از زمان حضرت آدم چنین بوده است؛ یعنی اولین پیامبر و منظور از اولین پیامبر، اولین بشر نیست؛ بلکه منظور، اولین انسانی است که از خدای درون آگاه شده و صفات خدا که همه در جهت مهربانی است را پیدا کرده است. اکنون شاهد این هستیم که بعضی از برتریطلبان، مدعی اسلام و مسلمانی و دولتهای ضدخدایی با جنگطلبان همراه شدهاند؛ زیرا هردو گروه مخالف دموکراسی هستند. عقاید ضدخدایی نیز مولود دین تقلید است و اکنون والد و مولود باهم متحد شده اند. شاهد هستیم که بعضی از مدعیان یکتاپرستی تحت عناوین مختلف نظیر دفاع از دین و مذهب، دفاع از اماکن مذهبی و همچنین بیتالمقدس و دولتهای ضد خدایی نیز تحت عنوان حمایت از همپیمانان خود جنگ میکنند. بعضی هم از راه جنگ یا تروریستپروری و عملیات تروریستی و انتحاری موجب قتل بسیاری از مردم بیگناه شدهاند و هنوز میخواهند ادامه دهند؛ زیرا خیال میكنند تنها مذهب و عقیدۀ آنها درست است و عقاید دیگران باطل؛ لذا با عقاید دیگر مبارزه میکنند. بعضی نیز بهواسطه چنین باورهای دینی، به کلی از دین و مذهب گریزان شده و موجب شورش در کشورهای خود شدهاند. از دیدگاه قرآن، هرکس تسلیم امرحق باشد و برتریطلب نباشد، مسلمان یا یهودی یا مسیحی حقیقی است. حضرت محمد در قرآن میفرماید: «ابراهیم، اول مسلمان بود» و ما با پیروی از او، مسلمان هستیم. بعضی از مردم نمیدانند و بعضی هم نمیخواهند روشن شود که حکومت مذهبی و حکومت بر مردم، تحت هر نامی که باشد، قرآن آن را کفر شمرده است و ضد حکومت اسلامی است. دین حق و نماز (صلاة) در همۀ ادیان ابراهیمی با نامهای متفاوت و آداب و رسوم متفاوت برنامهریزی شده و برای نجات مردم از برتریطلبی و دیگر زشتیهاست؛ ولی اکنون شاهد هستیم که پیروان دروغین انبیا و آنهایی که با تقلید پیرو آنها شدهاند، برعکس اهداف انبیا عمل کردهاند و موجب تفرقه بین ادیان ابراهیمی و دیگر خداپرستان شدهاند. از نظر قرآن، اول شرط ایمانآوردن، تسلیمشدن و پذیرفتن اتحاد است؛ ولی اتحاد جهانی نه اتحاد یک مذهب بر علیه دیگر مذاهب. نهتنها اتحاد جهانی بد نیست، بلکه موجب رشد و شکوفائی جوامع میشود؛ هچنانکه شاهد رشد و شکوفایی کشورهای آزاد هستیم. در این رابطه قرآن میفرماید «ای مردم ، ما شما را از جنس مذکر و مونث خلق کردیم و قرار دادیم شمارا از شعب (جمعیتها) و قبایل تا اینکه یکدیگر را بشناسید و گرامیترین شما نزد خدا، پرهیزگارترین شماست و خدا دانا و کاردان است»(حجرات آیه 13 ). از دیدگاه قرآن بالاترین بیتقوایی برتریطلبی است و بهترین تقوا بخشش در همه امور است. انسانیَّت هرکس و احترام به مخلوقات تعیین میکند که هر انسانی چه قدر با تقوا و پرهیزکار بوده و ایمان به خدا پیدا کرده است. خدا در قلب انسان است و قرآن نیز همین را تأیید میکند. قرآن درس مهربانشدن میدهد؛ ولی راهنمای پرهیزکاران است. ما باید قلب خود را پاک کنیم تا اینکه متوجه آیات اصولی قرآن و همچنین متوجه خدای درون شویم تا اینکه برتریطلبان مذهبی نتوانند به نام نماز، فرزندان ما را فریب دهند. نماز برای به کمال انسانی رسیدن و به آدمیت رسیدنِ انسان است. از اربابان متفرق مذهبی سئوال میکنیم که آیا نمازهای نمایشی وحج نمایشی تاکنون توانسته است مردم را از خلافکاری، دروغگویی، خیانت در امانت و برتری طلبی بازدارد؟ هر نمازی که بتواند انسان را از زشتیها بازدارد، مفید است.اما حج نمایشی ونمازهای نمایشی که برپاکنندگان آن خلاف قرآن عمل کرده اند مردم را ازدین گریزان نموده است؟ در مقاله دینگریزان نیز با شواهد و اسناد توضیح داده شده است که دین تقلیدی و اجباری موجب دینگریزی مرد در زمان حال و موجب عقاید مارکسیستی و توسعه کمونیسم در تاریخ شده است. در زمان معاصر نیز بعضی از پیروان مذاهب گروهی با تقلید از اسلاف خود تحت عنوان کتابهای آسمانی همچون قرآن و بعضی نیز با عقاید ضدخدایی متحد شدهاند و با آزاداندیشانی که خواهان آزادی مذاهب و دموکراسی در کشورهای خود نیز هستند یا طالب اتحاد جهانی یکتاپرستان هستند، جنگ دارند. اکنون ما و دیگرجستوجوگران حقیققت میتوانیم بازبینی کنیم و ببینیم چرا با وجود فراهمشدن همهگونه وسایل ارتباط جمعی و اطلاعرسانی همهجانبه، هنوز اکثر ما مدعیان اسلام و مسلمانی در گمراهی هستیم و با جنگهای خانمانسوز، موجب قتل یکدیگر و بسیاری از بیگناهان در جهان شده ایم؟ اگر قرآن و دیگر کتابهای آسمانی صحبت از ایمان به خدا یا کافر , منافق یا مشرک میکنند، باید ببینیم چه کسانی ایمان به خدا دارند و چه کسانی کافر و مشرک هستند و در مقابل دگراندیشان و مسلمانان حقیقی موضع گرفتهاند. اگر من و امثال من که از تقلید آزاد شدهایم و جنگطلبان که ادعای مسلمانی دارند و هنوز از اربابان متفرق تقلید میکنند، با دیگر ادیان ابراهیمی که ادعای یکتاپرستی دارند و همه ما میگوئیم خدای متعال یکی است و بخشش و مهربانیش برای خاص و عام است، باید از خود بپرسیم که دین حق، غیر از مهربانی و بخشش و خدمت به مخلوقات خدا، چه چیز دیگری میتواند باشد؟ همه شواهد نشان میدهد که حضرت محمد میخواسته مردم را از تقلید آزاد کند ولی اربابان مذهبی مانع میشوند. تنها افراد انگشت شماری از تقلید آزاد میشوند. آنها نیز همچون اصحاب یا حواریون حضرت عیسی یا متواری و منزوی میشوند یا توسط حامیان حکومتهای مذهبی قلع قمع میشوند و بعضی از گروهای مذهبی که آن زمان به نام دین یهود یا دین مسیح بر مردم حکومت میکردهاند، منافقانه عمل میکنند؛ یعنی نام دین و مذهب خود را عوض میکنند تا اینکه بتوانند تحت عنوان اسلام و مسلمانی دوباره بر مردم حکومت کنند؛وآنها بوده وهستند که در جهت برتری طلبی وکشور گشائی جنگهای خوانمان سوزرا به مردم تحمیل کرده اند. اما در زمان معاصر از هر زمان دیگر وسایل ارتباط جمعی بیشتر فراهم شده است و تلاش هر انسان برای رسیدن به خود شناسی و خودآگاهی و دستیافتن به اطلاعات جهانی در این خصوص و آزاد شدن از تقلید میتواند جهان را از جنگهای خانمانسوز که اکثراً جاهطلبان مذهبی موجب آن شدهاند، آزاد کند؛ زیرا پیام همه انبیاء پذیرفتن یکتاپرستی است و همۀ ما فرزندان حضرت آدم هستیم و خدای همۀ مردم جهان یکی است. قرآن و دیگر کتابهای آسمانی فقط یکتاپرستی و اتحاد جهانی را تأیید کردهاند و قرآن روی ملّت ابراهیمی تأکید کرده است که میتواند اتحاد جهانی را بهوجود آورد. مگر بیش از یک خدا وجود دارد؟ اگر بیش از یک خالق وجود داشت که نظامی با این دقت و عظمت و نظمی که مافوق تصور انسان است، وجود نداشت. به فرمایش قرآن، انسانی که تفکر نکند، در نظام آفرینش در لغزش قرار میگیرد و او نمیتواند از قرآن درست استفاده کند. بیان تفاسیر گوناگون از قرآن، با احادیث و روایات از ائمه و موارد دیگر که بیان میشود، جواب آنها در خلاصه و در متن کتاب بیان شده است و بهطور واضح مشخص شده که قرآن نیاز به تفسیر به رأی دیگران ندارد. اگر عزیزان منتقد از زمان طبری که تفسیر به رأی از قرآن شروع شده تا کنون حتی یک تفسیر پیدا کردند که همین نمازی که میخواندهاند یا میخوانند را مطابق با آیات قرآن تفسیر کرده باشد، از او تشکر میکنم. در همین سوره حمد که به امالکتاب معروف است و در نماز میخوانند و معنای صراط مستقیم که در سوره آلعمران بیان شده، معلوم میشود که قرآن نیاز به تفسیر به رأی دیگران ندارد؛ مثلا در سوره حمد، صراط المستقیم را متذکر میشود که انسان همیشه بیان کند و آن را فراموش نکند که دوباره بهواسطه تقلید از مغضوبان یاگمراهان نشود و در سوره آلعمران آیه 51 تا 80 معنا و هدف از بیان صراطالمستقیم را را روشن میکند و میفرماید: «حضرت عیسی به مدعیان ایمان متذکر میشود که «الله رَبّ من است و رَبّ شما. او را بپرستید. این است صراط المستقیم»، یعنی، تنها پرستش حقیقی «الله» است که انسان را به مقصد میرساند و به مدعیان میفرماید:«شما كه مدعی ایمان به خدا هستید، اگر راست میگویید و پیرو دین حق هستید، بدانید که برای ارتباط و اتصال با«الله» نیاز به هیچکس که وسیله قرار گیرد، نیست و کسی نمیتواند برای ارتباط با «الله» ارباب دیگر انسانها باشد؛ بلکه تنها«الله» بدون واسطه، رَبّ و آموزگار همه انسانهاست و او نجاتدهنده همه گرفتاران وشفادهنده همه بیماران است. هر جستوجوگر حقیقت اگر در آیات قرآن دقت کند، متوجه خواهد شد که اصلا همه آیات قرآن برای زدودن شرک به الله است و واسطهها شرک است؛ زیرا این واسطهها بودهاند که موجب گمراهی مردم شدهاند. برای روشنشدن این حقیقت در ادامه آیات تا آیۀ 80 همین سوره بعد از چگونگی نپذیرفتن وکافر شدن اکثر مردم (به صلیبکشاندن و قتل بدن حضرت مسیح نیز در سوره دیگری است) و بعد از مباهله و اکثر مردم که نمیپذیرند وکافر میشوند با تاکید به آنهایی که مسلمان شدهاند، میفرماید: « بعد از مسلمانشدن، حتی اگر «انبیاء یا ملائکه را ارباب خود قرار دهید، کافر میشوید».اگر پیامبر نمیتواند ارباب مردم باشد، مطمئنا اهلبیت او یا چهارده معصوم یا اول الأمر یا هر امام یا پیشوای دیگر نیز نمیتوانند ارباب مردم باشند. اگر خلاف پیامبر عمل کنند که از پیامبر خود پیروی نکرده و معصوم نمیتوانند باشند و همچون اربابان طغیانگر مذهبی و تروریستپرورها خلاف پیامبر عمل کردهاند. امام یا اولالأمر حقیقی نیز همچون پیامبر راهنماهستند و هرکس بخواهد راهنمایی آنها را میپذیرد. اگر هم نپذیرد، به فرمایش قرآن، اکراه یا اجبار در دین نیست. دین اجباری بوده که بسیاری از مردم را از دینگریزان نموده و بعضا مارکیست یا کمونیست شدهاند هیچ واقعهای بدون حساب نیست و از دید خالق پنهان نخواهد بود. یکی از دانشمندان عارف زمان معاصر بهنام دکتر ویندایر در یکی از کتابهای خود خطاب به مدعیان نوشته است: شما محمدگونه باشید نه یک مسلمان و او در رابطه با وقایع نوشته است: هیچ چیز تصادفی نیست؛ بلکه در هر واقعه، پیامی وجود دارد و در جهت آموزش و آزمایش مردم، و آگاهشدن مردم است و حتی دو نفر که با هم ملاقات میکنند، تصادفی نیست. قرآن نیز میفرماید: حتی برگ درخت که بر زمین سقوط میکند، حسابشده است و خالق از آن باخبراست. اینجانب سالهاست که در این موضوع دقت بسیار نمودهام و متوجه شدهام که هیچ چیز تصادفی نیست. وهرعملی عواقبی دارد. سیل، زلزله و طوفان نیز از نزد خالق برنامهریزی شده است. بیماری های گوناگون نیز درجهت آگاه شدن مردم است انقلاب 57 نیز برای آموزش وآزمایش ما مدعیان بود؛ زیرا آن زمان تقلید میکردیم و ناآگاه بودیم و نتایج تقلید را برای نوع حاکمیت در یک جامعه ندیده بودیم. اکنون نتایج تقلید را دیدهایم و نمیتوانیم بگوئیم ناآگاه هستیم و هیچچیز تصادفی نیست و گمان میکنم حتی نام اینجانب که والدین بر من گذاشتهاند، از نزد خالق به فکر آنها القاء شده و حسابشده بوده است؛ زیرا قبلا شیعه تقلیدی بودم و بعد از تحقیق خواستهام مطابق با نام خود که علی و محمد است، شیعه علی علیهالسلام و پیرو حضرت محمد باشم؛ ولی هنوز نتوانستهام؛ چراکه بسیار مشکل است. علی علیهالسلام بهخوبی روشن نموده است که پیرویكردن یا شیعهبودن یعنی چه. خطبه 159 نهجالبلاغه ترجمه و قلم فیضالاسلام خطاب به یهودیان و مسیحیانی که درآن زمان مسلمان میشوند، پیرویكردن را برای آنها بیان میکند و مثالهایی از موسی و داود پیامبر و مسیح و محمد را شرح داده است که آنها در پایینترین سطح زندگی کردهاند و جملهای درباره لباس خود که میفرماید: از وصلهکننده و دوزنده آن شرمنده هستم؛ یعنی آنقدر لباسی که علی (ع) پوشیده وصلهدار شده که دیگر نمیشود آن را وصله نمود. سطح زندگی انسان هر زمانی مطابق با آن زمان حساب میشود و معلوم میشود آنها نهتنها از دسترنج خود، معیشت خود را تأمین میکردهاند، بلکه از دست رنج خود به ستمدیدگان نیز بخشیدهاند ؛ میفرماید: پیرویکردن یعنی همسطح زندگی پیامبران زندگیکردن و مثل آنها انجام وظیفهنمودن؛ اما این کارآسانی نیست. همسطح زندگی پیامبران بودن که پایینترین سطح را بیان نموده، بسیار آسانتر از مِثل آنها انجام وظیفهکردن است؛ زیرا آنهایی که میخواهند پیرو حقیقی «انبیا» و یکتاپرست باشند و تابع اربابان مذهبی نباشند و مدافع ستمدیده گان باشند. همچون بانوی گرامی، وکیل نمونه دادگستری، نسرین ستوده که یکی از شاخصهای انسانیت در زمان معاصر است با موانع سخت اربابان طغیانگر مذهبی روبرو میشوند. شاخصهای دیگری همچون محمد نوریزاد است که همه زندگی خود را فدای راه نجات مردم کرده است. آنهائی که با مطرح کردن اهل بیت ومسأله غدیرخم برتری خود را میخواهند ثابت کنند ومیگویند ما برتری طلب نیستیم بلکه میخواهیم جایگاه علی (ع) ودیگراهل بیت را مشخص کنیم این گروه بهتراست اول جایگاه خود را مشخص کنند تا اینکه متوجه شوند اصلا اهلیتی با علی (ع) دارند که میخواهند جایگاه اهل بیت حضرت محمد را مشخص کنند یانه ؟ اکثر ما مردم خیال میکنیم که مسلمان هستیم؛ درصورتیکه مسلمانان حقیقی عارفان حقیقی و عالمان حقیقی هستند که بدون ریا کاری ظاهرسازی و مقدسمآبی مدافع ستمدیدگان بوده و هستند. علی علیهالسلام در نهج البلاغه میفرماید: عالمان حقیقی شناخته نمیشوند. یک عالم حقیقی همچون محمد نوریزاد است؛ ولی او خود را بهعنوان عالم یا عارف معرفی نمیکند. علی علیهالسلام در دعای معروف کمیل میفرماید: «یا غایت آمال العارفین» یعنی منتهیدرجه آرزوی یک مسلمان. عارفشدن و شاهد ربوبیت خالق شدن است؛ اما همه مردم نمیتوانند شاهد ربوبیت خالق شوند؛ زیرا صبر و تحمل بسیار میخواهد وهرکس صبر وتحمل نمود آنگاه همچون حضرت یوسف متوجه میشود که نیروئی ناپیدا در همه امور به او کمک میکند وبه این صورت شاهد ربوبیت خالق میشود. توجه به صراطالمستقیم راهگشای هر جستوجوگر حقیقت است و انحراف از صراط المستقیم، کشاندهشدن بهسوی اربابان طغیانگر مذهبی است که شاهد آن هستیم و اصل مسئله است؛ زیرا جمهوری اسلامی را جاه طلبان مذهبی تبدیل کردهاند به حکومت مذهبی و مردم به جمهوری اسلامی رأی دادهاند نه به حکومت مذهبی و جمهوری اسلامی با حکومت مردمی (دموکراسی) تفاوت ندارد. به نظراین جانب, بالاترین گمراهی برای یک جامعه این است که با اینکه عواقب تقلید کورکورانه را دیده، هنوز در دام جاهطلبان مذهبی گرفتار باشند و تحت عنوان انتخاب بد بهتر از بدتر است، پای صندوقهای رأی حاضر شوند که مبادا بدتر از این حاکم شود. اینجانب به آنها عرض میکنم آیا هنوز صدای زندانیان بیگناه بسیار که به جرم حقگوئی یا مدافع مظلومین بودهاند و در زندانهای مخوف در انتظار شنیدن صدای ستمدیدگان هستند را نشنیدهاند.آیا هنوز کافی نیست که مردم فوجفوج از دین گریزان شده و بسیاری از جوانان کشور به افسردگی مبتلا شده و بعضی به مواد مخدر روی آورده یا به خودکشی دست زدهاند؟ آیا هنوز متوجه نشدهاند که قرآن در بعضی از کشورها بهعنوان کتابی که تروریست پرورش میدهد شناخته شده است؛ درصورتیکه قرآن بهترین راهنما است وبهترین نوع از دموکراسی را تعریف کرده است و میفرماید حتی پیامبر نمیتواند ارباب و آقابالا سر مرد م باشد تا چه رسد به جاه طلبانی که حتی معنای نمازی که میخوانند و هدف از بیان صراط المستقیم را نمیدانند و مردمی که تابع اربابان باشند را کافر شمرده است. حاضرشدن مردم پای صندوقهای رأی خواه برای انتخاب نمایندگان یا برای رفراندم تنها بدون مهندسیهایی که تاکنون بوده است، میتواند ایران را از جنگ داخلی و خارجی نجات دهد؛ ولی با وجود چنین مهندسیهایی که تاکنون بوده، هرکس رأی دهد، آگاهانه است و نهتنها به مردم ایران خیانت کرده، به قرآن و به همه مردم جهان نیز خیانت کرده است. این گروه از مردم اگر بازگشت به حق و بازگشت به مردم نکنند، دنیایی که طالب آن هستند، غیر از جهنم ومشکلات بسیار وبیماری های گوناگون چیز دیگری برای آنها نخواهد بود؛ برای اینکه این گروه از مردم با وجود اینکه نتایج تقلید برای نوع حاکمیت در کشور خودرا دیدهاند، باز هم مانع دموکراسی هستند در صورتی که اگر دموکراسی و حکومت مردمی در ایران تحقق یابد، دیگر کشورهای همسایه نیز از ایران الگو خواهند گرفت و جهان از جنگ داخلی و خطر جنگ هستهای آزاد میشود؛ در غیر این صورت با هرگونه خطر مواجه خواهیم بود. ولی مطمعنا خطر قطعی متوجه خیانتکاران خواهد بود. زیرا کائنات در خدمت حقباوران و ظلمستیزان است ؛ ولی این گروه نیز میتوانند همچون حر ریاحی که از لشگر یزید جداشد وبه حسین (ع) پیوست بازگشت به حق کنند. باتشکر علی محمد پور اسماعیلی. از هر نوع پیشنهادی استفاده میکنم. همچنین از هیچ انتقادی ناراضی نیستم؛ حتی اگر منطقی نباشد؛ ولی بیتفاوتبودن و اهتمام نداشتن مردم درباره حقوق انسانها هر انسان آزاداندیشی که احساس مسئولیت میکند را میآزارد. از عزیزانی که دلسوز زندانیان بیگناه و در فکرآزادی آنها هستند، خواهشمندم این نوشته را برای دوستان خود تکثیر نموده یا در شبکههای مجازی به اشتراک گذارند. مقاله من کیستم و مقاله اعتراف و مقاله دین گریزان ومقاله ذکر سحر و اشعار افطار و مقاله معلمین قرآن و خلاصه کتاب که حدود 50 صفحه است، نیز میتواند به جستوجوگران حقیقت کمک کند. آدرس کانال تلگرام: لفن موبایل 09913941865 تماس با تلفن در ساعات 8تا 10 صبح و ممکن است بعضی مواقع با تلفن امکان پزیرنباشد