کشف آخرین سکه ضرب اردبیل
نویسنده و پژوهشگر تاریخ اردبیل گفت: ضرب سکه چکشی اردبیل از دوره ساسانیان آغازشد و از آنجا که مرکز آذربایجان یا آتروپاکان اردبیل بوده، ضرابخانه اردبیل بر روی این سکهها کلمه آتروپاکان (آت) را با خط پهلوی منقش کرده است.
حیدر محمدیان اردی اظهار کرد: همین مرکزیت باعث شد تا بعدها نیز در دورههای اسلامی سکههای دیگری از جنس طلا، نقره و مس در اردبیل ضرب شود.
وی اضافه کرد: روایتهای محلی اردبیلیها حاکی است که ضرابخانه شهر در دوره صفویه در حریم بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی بوده و بعد از وقفهای در سلسلههای افشار و زند، ضرابخانه به «نارین قلعه» مرکز حکومتی ولایت اردبیل در دوران قاجار منتقلشده بود.
به گفته محمدیان، در دوران حکومت صفویه بخش اعظم سکههای ضرب اردبیل را سکههای سیمین تشکیل میداد که دارای نقوش شیر، فیل، گوزن و... بود اما برخلاف آن دوره در زمان قاجار سکهها به فلوس (مس) با طرحهای طاووس، ماهی، خورشید و... تغییر ماهیت دادند.
این محقق اردبیلی بابیان اینکه آخرین سکه چکشی اردبیل ب سال 1278 هجری و در زمان حکومت ناصرالدینشاه قاجار (1313-1247 هجری) ضرب شد و به دنبال آن برای همیشه ضرابخانه اردبیل از سکه افتاد و به تاریخ پیوست، ادامه داد: این سکه از جنس نقره به قطر یک و سه میلیمتر و وزن دو گرم یکی از کوچکترین سکههای ضرب اردبیل است که در یکطرف آن «ضرب اردبیل 1278» و در طرف دیگر «السلطان ناصرالدینشاه قاجار» ضرب شده است.
کاربرد سکه در تاریخ
محمدیان اضافه کرد: درنهایت ناصرالدینشاه در سال 1282 هجری دستور خرید ضرابخانهای مدرن از فرانسه را صادر کرد که این ضرابخانه ماشینی طهران 12 سال بعد کار خود را شروع کرد و به دنبال آن ضرابخانههای چکشی تهران و شهرستانها جمعآوری و سکههای جدید ماشینی باکیفیت عالی جای آنها را گرفت.
این پژوهشگر اردبیلی بابیان اینکه سابقه ضرب سکه در ایران به حدود سال 500 قبل از میلاد برمیگردد، اضافه کرد: ازآنجاییکه این سکهها با ضربه چکش تهیه شدند به آنها سکه چکشی اطلاق میشد و سکه علاوه بر ارزش تجاری بهعنوان سنجش معیار ارزش هر چیزی قابلخرید و فروش طی سالیان متمادی بوده است.
محمدیان بابیان اینکه به جهت معیار بودن سکه در زندگی روزمره، کلمه سکه در محاورات مردمی اردبیل دارای جایگاه و منزلت خاصی بوده و برای تأکید مطلب یا اشاره به موضوعی خاص مورداستفاده واقع میشده است، گفت: بهعنوان نمونه در بین اهالی اردبیل نقل است که میگویند: «فلان کس سکهدن توشدی» یعنی فلانی از سکه افتاد که مقصود گوینده این است که آن فرد ارزش و ابهت خود را از دست داد و جایگاهش متزلزل شده است و در مثلی دیگر اهالی میگویند: «قره پولادا گئدمز» یعنی اینکه این جنس پشیزی ارزش ندارد.
منبع: ایسنا
26