آینه گذشته و عبرت آینده
سیمین غافلی/ روزنامهنگار
دوم خردادماه ۱۴۰۱ بود که ریزش ساختمان متروپل در آبادان، خبر از یک فاجعه ملی داد، فاجعهای که از زیر آوار آن ۴۳ کشته خارج شد و داغی بر دل همهی مردم ایران گذاشت.
اینکه از ابتدای حادثه تا زمان خارج شدن اجساد از زیر آوار و پس از آن تاکنون، چه بر سر خانوادههای داغدار و دیگر مردم درگیر در حادثه متروپل گذشته است، مسالهای است که باید از سوی مسئولان مورد رسیدگی قرار گیرد.
ابعاد و جزئیات حادثه متروپل از زمان پیش از ساخت این ساختمان تا لحظه ریزش آن مسالهای است که اکنون توسط کارشناسان و مسئولان در دست بررسی است و قطعا زمانی بخشهایی از این بررسیها به اطلاع مردم خواهد رسید اما در این زمینه آنچه عیان است فساد سیستماتیکی است که عامل بروز این فاجعه انسانی بوده است. فسادی که اگر در دیگر بخشهای کشور نیز مشاهده شود خبر از فجایعی خواهد داد که برای مردم چیزی جز درد و رنج و غم از دست دادن عزیزان نخواهد داشت.
گذر از قانون و نادیده گرفتن آن، ایجاد رانت میکند و رانت به بحران ختم میشود. این نکتهای است که در متروپل و بسیاری از ساختمانهای دیگر کشور که میتوانند متروپلهای بحرانزای آینده باشند به وضوح مشاهده میشود.
باید فرهنگ مقاومت مردمی و سوتزنی در برابر چنین رانتها و فسادهایی در ایران شایع شود، گرچه این مبحث از چارچوب این یادداشت خارج است اما همین بس که یک متروپلِ افتتاح نشده کشتههای بسیاری برجای گذاشت، وای از روزی که ساختمانی در کشور ریزش کند که مردم در آن ساکن باشند … .
اگر فقط بخواهیم به سراغ متروپلهایی که در کشور وجود دارد برویم و تخلفاتی که در ساخت ساختمانهایی با ابعاد بزرگ را ملاک بررسی قرار دهیم، قطعا به نتایج خواهیم رسید که برای هیچکس باورکردنی نیست.
ریزش متروپل و فساد سیستماتیک در اعطای مجوز غیرقانونی برای ساخت ساختمانی که بلای جان مردم شد، آژیر قرمزی بود که در آبادان و با کشته شدن ۴۳ نفر در کشور به صدا درآمد.
در این زمینه نوک پیکان اعتراضات به سمت شهرداریها و ارگانهای مجوز دهندهای است که میتوانند مانع این فساد سیستماتیک باشند و جلوی رانت را بگیرند اما متاسفانه خود به محلی برای رانت تبدیل شدهاند.
شهرداریها و ارگانهایی که مجوز ساخت و سازهای ناایمن و رانتی را در کشور صادر میکنند، عمدتا از ضعف سیستم کنترل و نظارت رنج میبرند و این موضوع ارتباط مستقیمی با دخل و خرج و عدم تطابق هزینهها و درآمدهای آنها دارد. از این رو با تن دادن به فساد یا رانت سعی در جبران کمبودها دارند. این موضوع حتی در اشخاصی که در بدنه یک سیستم شاغلند رخ میدهد و خروجی آن یک نظام رانتی و فاسد است که برای شهر تصمیم میگیرد.
بیتوجهی به نظام مدیریت شهری و شهرداریها زمینهساز رانتیشدن این مجموعهها است. مجموعههایی که باید در برابر رانت و تخلف بایستند و از جان مردم در برابر فساد حفاظت کنند؛ خود چنان درگیر رانت و فساد میشوند که از اصل ابتدایی و وظیفه اصلی که در برابر مردم دارند غافل میشوند و خروجی آن ساخت ساختمانهایی است که پایه و اساس آنها رانت و فساد خواهدشد.
در ابتدا با فروریختن ساختمان متروپل شاید بسیاری از مسئولان در حرکتهایی شتابزده و با ارائه دستوراتی زمینهساز ایجاد التهاب میان جامعه و البته تاحدودی ترس بر اندام متخلفان شدند، دستوراتی که در ادامه و اکنون که بیش از ۴۰ روز از ریزش متروپل میگذرد دیگر دنبال نشده است و صرفا برای افکار عمومی و هیجانات روزهای ابتدایی این حادثه صادر شده بود. متروپل زنگ خطری بود که به ما هشدار داد باید به داد نظام مدیریت شهری برسیم. نظامی که عدم پایبندی به قانون و ضوابط ساخت و ساز، شهر فروشی و فساد در آن بیداد میکند و چنانچه به داد آن نرسیم، باید فاتحه شهرها را با وجود ساختمانهایی بر پایه هیچ، بخوانیم و منتظر فاجعههایی هزار برابر دردناکتر و اندوهبارتر از متروپل باشیم.
متروپل اولین نمونه و اتفاق ناشی از عدم مدیریت صحیح شهری و همچنین ساخت و ساز رانتی در کشور نبود اما میتواند آخرین نمونه باشد. البته اگر به صورت ویژه به مدیریت شهری در کشور توجه کنیم و شفافیت و اجرای صحیح قوانین جای رانت و روابط را در این حوزه بگیرد.
در این مسیر اصلیترین وظیفه شوراهای شهر در مقیاس محلی، شهرداران در مقیاس مدیریت، و وزارت کشور در مقیاس حاکمیت، این است که جلوی رانت و روابط ویژهای که باعث زیر پا گذاشته شدن قوانین میشود را بگیرند و با متخلفان به شکلی برخورد کنند که درس عبرتی برای همگان شود.