سخنی با استاندار خوزستان، شمال خوزستان را دریابید
یاداشتی در هفته نامه بالندگی پس از ۴ دهه از انقلاب و با وجود تمامی کارهای صورت گرفته در سطح ملی و منطقه ای، استان خوزستان فراتر از چالش های ملی نظیر تورم، بیکاری و… که کم تابیش گریبان تمام مناطق را گرفته است.
وامدار نقاط ضعفی است که صرفا مختص این استان است لذا مدیر ارشد نظام در استان یعنی استاندار محترم اولین کسی است که می تواند در مسیر حل یا کم کردن این چالش ها قدم بردارد یا با بی تفاوتی از کنار آنها بگذرد که در نتیجه معضلات فوق به عنوان چالشی همیشگی باقی خواهد ماند و عواقب آن دامن گیر کشور و استان های دیگر هم خواهد شد.
هنر مدیریت در آن است که در اولویت بندی دچار مشکل نشود و بسان سالهای گذشته مسائل دست چندم را بعنوان اولویت تعریف نکند لذا در ادامه بنده اولویت هایی را که استاندار محترم می تواند در راس برنامه های خود قرار بدهد و کارنامه مقبولی از خود برجای بگذارد را مختصرا تشریح خواهم کرد:
۱-شمال استان خوزستان ظرفیت و پتانسیل بالا و خوبی که به دلیل وجود صنعت نفت و همچنین بافت تاریخی ، گردشگری که دارد میتواند هم در بحث صنعت نفت و پتروشیمی و هم صنایع پایین دستی این صنعت بسیار مثمقر ثمر بوده و هم در صنعت توریسم و گردشگری با توجه به اقلیم ،بافت تاریخی و مناطق و مناظر زیبا و بسیار دیدنی میتواند حرف اول را در کشور و بلکم منطقه بزند اما در طول دههای گذشته بسیار مظلوم واقع شده است .
۲- حاشیه نشینی در شهرها علی الخصوص اهواز : معزل حاشیه نشینی فارغ از علل چندگانه آن بعنوان یک ارثیه نامیمون توسط مدیران سابق همیشه به آینده حواله داده شده و کسی در پی حل این مساله نیست فارغ از اینکه میتوانستند با کاری کارشناسانه این معضل را حل کنند، ولی عزمی به رسیدگی و حل آن نداشتند یا ناتوان از مواجهه با آن بودند.
۳- جاده های شمال خوزستان موسوم به جاده های مرگ که هر ساله جان صدها نفر از هم استانی های ما را گرفته اند اما بجز شعار و وعده و وعید هیچ نصیب این مردم مظلوم و ولایتمدار نشده است جز داغ از دست دادن عزیزانشان در این جاده ها و البته جاده های جنوب استان نیز دست کمی از شمالش ندارند .
سوالی که اینجا مطرح می شود این است که این موارد برکسی پوشیده نیست لیکن چرا تاکنون حل نشده است؟ علیرغم وضوح موارد فوق حساسیت بالای آنها، ریشه های چندگانه و کلاف گونه و عدم امکان حل آنها با رویکردهای مهندسی و پروژه ای و در نتیجه نبود امکان نمایش و بریدن روبان پس از حل نسبی آنها باعث شده که مدیران سابق که اکثرا رویکردهای مهندسی و مقاطعه کاری داشته و بسیار برای رفتارهای نمایشی ارزش قائل بودند عزمی در ورود به حل این مسائل نداشته باشند.
با این وجود و براساس شعارهای مردم محور کنونی در دولت جدید و بنا به تجربه دو دوره ای بودن دولت ها می توان با تشکیل سازمان هایی چندبخشی و سازمان عمرانی(با تعریف علمی ) مانند جهادسازندگی که کلیه فرآیندهای توسعه روستایی و مناطق محروم را در دهه ۶۰ در یک سازمان جمع نموده بود و همچنین حمایت سازمان های حاکمیتی خارج از دولت مانند بنیاد علوی، بنیاد برکت، کمیته امداد و بسیج سازندگی که حداقل در شعار همراه و همگام با تیم مدیریتی کنونی هستند در افقی تقریباً ۸ ساله موارد سه گانه فوق را از سطح چالش به سطحی قابل قبول و همسان با سایر استانها رساند که اگرچه امکان نمایش و روبان پاره کردن ندارند ولی رضایت مردم استان و دعای خیر آنها را در پی خواهد داشت.
مطمئنا اگر از نخبگان و دلسوزان استان استمزاج شود حتما بیان خواهند کرد تا زمانی که بیکاری در استان و علی الخصوص شمال خوزستان رایج است ، مردم ما رنگ شادی به خود نمی بینند .
مستدام و برقرار باشید.