باید به داد مناطق آزاد رسید
در حال حاضر هم در دولت و هم در حاکمیت و هم در جامعه دو دیدگاه نسبت به مناطق آزاد وجود دارد، عده ای آن را نیروی محرکه اقتصادی و سکوی پرتاب اقتصاد کشور به اقتصاد آزاد می دانند و برخی دیگر این مناطق را به دلیل وارادت کالا مخرب می دانند.
قطعا با یک نگاه سطحی می توان به این مهم پی برد که تفکر دوم تفکر باطلی است، و با نیم نگاهی به پیشینه مناطق آزاد در جهان عملکرد آنها را در اقتصاد کشور مثبت ارزیابی کرد. ازجانب دیگر با نگاهی به اوضاع اقتصادی کشورهایی که به درستی ازاین ظرفیت استفاده کرده اند موفقیت آنها ثابت شده است.
شاید بهترین نمونه آن چین باشد که با کمک مناطق آزاد خود توانست اقتصاد بسته و کمونیستی خودرا با کمک این مناطق شکوفا کرده و توسعه دهد. امروز در بحث مدیریت در جهان واستفاده از ظرفیتهای موجود برای هر فرایند اقتصادی مناطق نقش کلیدی دارند. دریا، زمین، کویر و بیابانها پتانسیل های قدرتمندی هستند که با مدیریت صحیح می توان حداکثر بهره را ازاین منابع برد. برخی مدیریتها برای بهره وری هرچه بیشتر کشور استفاده می کنند که می توان از دبی و جبل علی امارات متحده عربی به عنوان نمونه در مدیریت موفق نام برد. جذب سرمایه در مناطق بیایانی که در آن آب وجود نداشت، آن را یکی از زیباترین شهرهای دنیا بدل کرده است. به زعم نگارنده در سالیان گذشته به دلیل مدیریت درست ما از عهده آبادکردن زیباترین شهرهای ومناطقی که دارییم بر نیامدیم.
لازم به یاد آوری است که قانون در این بین نقش تعیین کننده ی دارد. امروزه در برخی از کشورها خود قانون سرمایه است به این معنا که قانون به قدری شفاف و آسان است که برای کشورها اعتبار و در پی آن سرمایه جذب میکند. یقینا با یک بررسی اجمالی دریک فراینده بیست ساله باتوجه به حاکمیت حوزه سیاسی بر اقتصاد در کشور مناطق آزاد به طور کلی در سرزمین ما هنوز جا نیفتاده است و این مناطق در مواردی محروم و مظلوم واقع شده اند و هنوز این اندیشه نادرست که مناطق به سکوی وارادت کالا تبدیل شده اند وجود دارد. متاسفانه این اندیشه القایی به آن سوی آبها تعلق دارد چون آنها به صورت غیر رسمی میلیاردها دلار کالا ترانزیت می کنند. حال اگر مناطق آزاد ما فعال باشند این پول به جیب آنها نمی رود. پس باید آنها این تفکر غلط را دامن بزنند ؛ هر منطقه آزادی هم صادرات دارد هم وارادت پس نمی توانگفت وارادات به این مناطق نباید صورت گیرد؛ متاسفانه باز هم تاکید میکنم این اندیشه از بیرون مرزها القا شده است.
به صورت کلی می توان نقش و کارکرد مناطق آزاد را چنین برشمرد .
۱- مناطق آزاد بهترین و مناسبترین مکان و ابزار برای جذب تکنولوژی نوین است
۲- مناطق آزاد بهترین وسیله برای انتقال دانش فنی از کشورهای پیشرفته است
۳- این مناطق بهترین مکان برای انتقال وسایل صنعتی ازکشورهای صنعتی ودر حال رشد است
۴- مناطق با امعان نظر به قانون چگونگی اداره مناطق آزاد بهترین راه جذب سرمایه های خارجی به کشور است
از نکات دیگر، مناطق آزاد این ظرفیت را دارند که به عنوان نیروی مولد برای اشتغالزایی درنظر گرفته شوند و همین طور این مناطق می توانند درتولید ثروت ملی نقش بسزایی داشته باشند. شاید اشاره به چنین مواردی چند بار در نوشتارهای مختلف اشاره شده است ولی باید پذیرفت مدیریت درست در مناطق آزاد ایران باتوجه به ظرفیتهای خدادادی که دراین مناطق وجود دارد می تواند به اهرمی موثر و قدرتمند در تولید ثروت ملی تبدیل شود و این امر می تواند به در آمد سرانه کشور نیز کمک خواهد کرد. و در آخر باید گفت در این میان وارادات یکی از نیازهای اساسی کشور است ؛ عده ای بر این باورند که مناطق آزاد دروازه وارادت شده است؛ البته اینان باید با این پرسش روبروشوند که سالانه چند میلیارد دلار ملزومات کشور ازکجا باید وارد شوند ؟ پس چه بهتر بخشی از این وارادت ازطریق همین مناطق صورت پذیرد.