رفع بیکاری یا تقدیم دودستیِ نخبگان به خارجیها؟!
ایرانیها تاریخ طولانی مهاجرت برای کار را پشت سر دارند؛ اما چیدمان و بافت مهاجرت شغلی در سالهای اخیر تغییر کرده؛ امروز چرا کارگران ایرانی به کورواسی و یا آلمان میروند؟!
هرچند آمار دقیقی از تعداد ایرانیان متقاضی کار در خارج از کشور وجود ندارد، اما قرائن و شواهد نشان میدهد افراد زیادی به دلایل مختلف دنبال کار در بیرون مرزها هستند. نرخ دو رقمی بیکاری، پایین بودن دستمزد و شرایط کاری که از نظر بسیاری عادلانه نیست، به داغ شدن بازار مهاجرت کاری در ایران انجامیده است.
به تازگی مدیرکل کاریابیهای وزارت کار از مذاکره با کشورهای رومانی، بلغارستان، کره جنوبی و ژاپن برای اعزام نیروی کار به این کشورها خبر داده است. آنطور که محمد اکبرنیا عنوان میکند برای امسال اعزام پنج هزار نیروی کار هدفگذاری شده است. این برای اولین بار نیست که یک مقام مسئول از اعزام نیروی کار به خارج از کشور سخن میگوید و از آن با عنوان راهکاری برای کاهش بیکاری در کشور یاد میکند.
نرخ بیکاری در ایران در سالهای اخیر و به رغم تلاش برای کاستن از تعداد بیکاران همچنان افزایشی بوده است. بر اساس اطلاعات مرکز آمار ایران، این نرخ در سال ۹۷ به بیش از ۱۲ درصد رسیده و نسبت به سال ۹۶ یک دهم درصد بیشتر شده است.
ایجاد شغل در ایران به چنان موضوع مهمی تبدیل شده که مقابله با بیکاری در دورههای مختلف شعار انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری و حتی مجلس و شورای شهر بوده است. بسیاری از مسئولان بهرغم اینکه حوزه کاریشان ارتباط مستقیمی با مقوله ایجاد اشتغال و مقابله با بیکاری ندارد، حداقل در حرف به این موضوع واکنش نشان میدهند و از دغدغه خود در مورد رفع بیکاری سخن میگویند. این وضعیت نشان دهنده اهمیت فوقالعاده زیاد اشتغال در ایران است. خارج از شعارهای مطرح شده در ارتباط با ایجاد شغل، به صورت مشخص دولتها فعالیتهایی برای کنترل و کاهش بیکاری انجام میدهند. یکی از کارویژههای دولتهای یازدهم و دوازدهم برای کاهش بیکاری، اعزام نیروی کار به خارج از کشور عنوان شده است.
شغل خوب، رویای مهاجران
بر اساس گزارشی که سازمان بیـنالمللی کار در سال ۲۰۱۷ منتشر کرده از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷ بیش از ۴۰ میلیون نفر به تعداد مهاجران جهان اضافه شده است. هرچند برخی از این مهاجرتها برای تحصیل، زندگی یا به دلایلی دیگر اتفاق افتاده، اما درصد بالایی از مهاجران در سودای یافتن شغل یا ارتقای موقعیت شغلی جلای وطن میکنند. حدود پنج درصد از کارگران جهان مهاجرند. روند مهاجرت شغلی در یک دهه گذشته افزایشی بوده و پیشبینی میشود این روند افزایشی ادامه داشته باشد.
کارگران ایرانی هم مانند کارگران سایر کشورها تمایل زیادی به مهاجرت نشان میدهند. بر اساس نتایج یک نظرسنجی که شرکت تلنت انجام داده، بیش از ۸۰ درصد از ایرانیانی که در نظرسنجی شرکت کردهاند به کار کردن در خارج از کشور تمایل نشان دادهاند. هر چند این رقم به معنای تلاش عملی یا حتی داشتن برنامه برای کار کردن در خارج مرزها نیست، اما نشان دهنده رویایی است که خیلیها در سر میپرورانند. ایرانیان در دورههای مختلف بنا به شرایطی که در آن قرار داشتهاند به این رویا جامه عمل پوشاندهاند. از کار کردن در روسیه تزاری در زمان قاجار گرفته تا مهاجرت به کویت، ژاپن، کره و امارات در دهههای میانی قرن حاضر، همه تلاشهایی برای یافتن شغل خارج از جغرافیای زادگاه خود بوده است. در سالهای اخیر مقاصد مهاجرت برای یافتن شغل تغییر کرده و از قطر، ترکیه و عمان گرفته تا کشورهای کوچک اروپایی پذیرای ایرانیان جویای کار شدهاند. این مهاجرتها در بسیاری موارد به صورت فردی یا با هماهنگی و تشویق شرکتهای خصوصی است که در این زمینه فعالیت دارند. در سالهای اخیر مسئولان تلاش کردهاند مهاجرت برای یافتن شغل را سر و سامان داده و برای کاریابی در خارج کشور برنامهریزی کنند.
در جستوجوی کار؛ از استرالیا تا اروپا
پیش از اینکه اطلاعیه تازه وزارت کار درباره اعزام نیروی کار به آلمان و کرواسی منتشر شود، بارها درباره هدفگذاری دولت برای فرستادن کارجویان به کشورهای مختلف و ثبتنام از افرادی که در جستوجوی کار در خارج مرزها هستند، صحبت شده بود. آذر سال ۹۳ وزیر وقت تعاون، کار و رفاه اجتماعی از هدفگذاری در مورد اعزام۱۰۰ هزار نیروی کار ایرانی به کشورهای دیگر خبر داد. آن زمان علی ربیعی عنوان کرد که کشورهای حاشیه خلیج فارس، آسیای جنوب غربی، اقیانوسیه و استرالیا متقاضی پذیرش نیروی کار ایرانی هستند. مسئولان هر بار اعزام نیروی کار به خارج از کشور را منوط به رایزنیهای دو جانبه میکردند. در این زمینه رایزنیهایی با کشورهای مختلف انجام شد، اما در نهایت به نظر میرسد درصد پایینی از اهداف این طرح محقق شده است.
وزارت کار سعی داشت با ساماندهی افرادی که در جستوجوی کار بیرون مرزها هستند، از مشکلات مختلفی که برای نیروی کار ایرانی در خارج ایجاد میشد، جلوگیری کند. کار کارگران ساده ایرانی در برخی موارد، در بسیاری از کشورها از جمله کشورهای حاشیه خلیج فارس، ترکیه و کشورهای اروپایی مصداق بارز بیگاری کشیدن است. کارگران ایرانی در بسیاری مواقع در این کشورهای مشاغل سیاه دارند و هر چند شاید با توجه به تفاوت ارزش پول ایران نسبت به داخل دستمزد بیشتری دریافت کنند، اما در بسیاری از اوقات، خبری از بیمه و دیگر مزایای کارگری نیست.
یک کارگر ایرانی که در ترکیه مشاغل موقت مانند کار شستن ظرفها در رستوران را دارد، عنوان میکند که هنوز نتوانسته مجوز اقامت دائم در ترکیه و به تبع آن کار در این کشور را دریافت کنند. او اهل خوی از توابع آذربایجان شرقی است و تسلط نسبیاش به ترکی استانبولی او را به این شهر کشانده است.
این کارگر ایرانی عنوان میکند که کارگران خارجی زیادی در شهرهای مختلف ترکیه به ویژه آنکارا و استانبول به صورت غیرقانونی کار میکنند. این کارگران عمدتا از کشورهای سوریه، عراق و افغانستان به ترکیه میآیند، اما تعداد ایرانیانی که برای کار به این کشور میروند هم کم نیست.
او وضعیت ایرانیان را به نسبت بهتر از مهاجران دیگر کشورها میداند، چراکه بر اساس توافق دو کشور، ورود ایرانیان به ترکیه نیاز به ویزا ندارد و با هر بار خروج از مرزهای این کشور و بازگشت مجدد به آنجا مدت زمان مجاز ماندن خارجیها تمدید میشود.
این کارگر مهاجر وضعیت خودش را موقتی میداند و میگوید:« من خودم قصد گرفتن اقامت دائم از ترکیه را دارم، اما اغلب مهاجران به ویژه ایرانیها ترکیه را راهی برای رسیدن به دیگر کشورها میدانند. آنها در انتظار گرفتن پذیرش از یک کشور اروپایی، آمریکا یا کانادا در ترکیه به سر میبرند و معمولا برای امرار معاش به مشاغل زیرزمینی با درآمد کم و بدون هیچگونه مزایای دیگر تن میدهند.»
این وضعیت برای کارگران ایرانی در بسیاری از دیگر کشورها هم وجود دارد. در امارات، قطر، عمان و حتی گرجستان و ارمنستان مهاجران ایرانی به صورت مجاز یا غیرمجاز مشغول کار هستند. در بسیاری موارد آنها نیروی کار ارزانی به حساب میآیند که امکان نپرداختن حقوق و مزایا به دلیل اشتغال مخفی، استخدام آنها را برای کارفرمایان خارجی بهصرفهتر هم کرده است. شاید به همین دلیل است که وزارت کار میکوشد به کاریابی خارج از مرزها نظم و ترتیب بدهد و امکان حمایت از حقوق کارگران ایرانی مهاجر را فراهم کند. با وجود این، ادارههای کاریابی مجاز به اعزام نیروی کار به خارج جایگاه مناسبی پیدا نکردهاند. یکی از دلایل آن را میتوان نبود تناسب در تعداد کارجویان و عرضه کار در کشورهای خارجی دانست.
شرایط اعزام به آلمان و کرواسی
تازهترین اطلاعیه وزارت کار درباره اعزام نیروی کار به خارج مربوط به نیاز آلمان و کرواسی به کارجویان است. آنطور که در اطلاعیه وزارت کار آمده آلمان به ۲۵۰ هزار نیروی کار خارجی نیاز دارد و در این زمینه محدودیتی برای ایران در نظر گرفته نشده است. علوم کامپیوتر، حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، مکانیک، الکترونیک، پرستاری و پیرا پزشکی اولویتهای آلمان برای پذیرش نیروی کار است. حداکثر سن ۴۰ سال، داشتن مدرک زبان آلمانی حداقل در سطح B۱، داشتن حداقل مدرک کارشناسی، موفقیت در مصاحبه و تطبیق مدارک تحصیلی و انعقاد قرارداد با دفتر هدایت و حمایت نیروی کار ایرانی در آلمان پس از تایید نهایی مدارک تحصیلی و زبان از اصلیترین شرایط پذیرش برای کار در آلمان است. شرایط برای اعزام به کرواسی نیز تقریبا مشابه شرایط آلمان است، با این تفاوت که رفتن به این کشور با تسلط نسبی به انگلیسی و داشتن گواهینامه مهارتی هم امکانپذیر است. امور ساختمانی، حمل و نقل، صنایع غذایی، چاپ و انتشارات، صنایع کامپیوتری، کادر پزشکی و ... برخی از مشاغل مورد نیاز کرواسی اعلام شده است.
البته کرواسی در این مرحله تنها ۳۰۰ نیروی کار ایرانی میخواهد. نکته مهم که میتوان از آن به عنوان پاشنه آشیل کاریابی در خارج از کشور یاد کرد تعداد محدود افرادی است که موفق به پذیرش میشوند. این موضوع با توجه به هزینههایی که ثبتنام برای اعزام به خارج از کشور نیاز دارد، میتواند این شائبه را به وجود بیاورد که چنین طرحی به محلی برای درآمدزایی کاریابیها و در نهایت متضرر شدن کارجویانی تبدیل شود که شاید مبالغ بسیار کم هم برایشان مهم باشد. برای ۳۰۰ فرصت شغلی ارائه شده از طرف کشور کرواسی حدود ۱۰ هزار نفر ثبت نام کردند تا در نهایت مسئولان وزارت کار با اعلام تکمیل ظرفیت سایت ثبت نام را ببندند. این به معنای از دست رفتن هزینه اولیه بیش از ۹ هزار و ۵۰۰ نفر است. این هزینه گاهی تا حدود ۵۰۰ یورو یعنی نزدیک به هشت میلیون تومان میرسد که پول زیادی برای یک جویای کار به حساب میآید. به نظر میرسد تاثیرگذاری طرح مربوط به اعزام نیروی کار به خارج مستلزم رایزنیهای بیشتر و به وجود آمدن امکان پذیرش تعداد بیشتری از کارجویان باشد.
آلمان دنبال ایرانی بیکار نیست!
یک فعال کارفرمایی معتقد است به رغم شعارهایی که در این باره داده میشود که اعزام نیروی کار به خارج از کشور در کاهش بیکاری موثر است، این طرح تاثیر چندانی در این زمینه ندارد.
جمشید عدالتیان ( از پیشکسوتان اتاق بازرگانی ایران و مدرس دانشگاه) عنوان میکند: «تعداد افرادی که میتوانند جذب کشورهای اروپایی شوند محدود است، چراکه کشورهایی مانند آلمان دنبال متخصصان میگردند و تنها افرادی که مهارت و توانایی خاصی دارند جذب شرکتهای این کشور میشوند.»
او با تاکید بر اینکه کشورهای اروپایی دنبال نخبگان ما هستند، ادامه میدهد: «از این نظر طرح اعزام نیروی کار به خارج از کشور به سود ما نیست. وقتی کشوری عقلا و نخبگان خود را به دیگر کشورها میفرستند در واقع دارد به اقتصاد خود ضربه میزند.»
به گفته او، کشوری مانند آلمان به دنبال بیکاران ایرانی نیست. تفاوت دستمزد پرداختی بین ایران و این کشور برای نخبگان ما وسوسهکننده است. یک فرد نخبه و متخصص ممکن است در ایران ۵۰۰ دلار در ماه حقوق بگیرد، حال آنکه شرکتهای آلمانی پنج هزار دلار به او حقوق میدهند. اینجا دیگر بحث رفتن بیکاران به خارج از کشور مطرح نیست، بلکه بیشتر، کسانی جذب چنین طرحهایی میشوند که در ایران مشغول کار هستند، اما به هر دلیل از موقعیت خود رضایت ندارند.
این استاد دانشگاه عنوان میکند که به هر ترتیب نخبگان ما دارند میروند و باید به فکر ساماندهی مهاجرتهای شغلی بود.
عدالتیان در این باره که در سالهای اخیر شاهد مهاجرت ایرانیان به خارج و اشتغال برخی از آنها در مشاغل سیاه بدون دریافت حقوق و مزایای مناسب بودهایم، میگوید: «نباید تصور شود که اعزام دولتی میتواند چنین مشکلاتی را حل کند. ما قبلا در مورد نیروهای ایرانی در کشوری مانند کره جنوبی شاهد بودیم که دخالت دولتی نه تنها نتوانست گرهی از کار کارگران ایرانی باز کند که عملا مشکلات آنها را دو چندان کرد.»
به اعتقاد او، تنها راه برخورداری کارگران مهاجر ایرانی از حقوق و مزایای مناسب این است که آنها آموزشهای لازم را فرابگیرند و حدی از تخصص را برای تصاحب شغلها داشته باشند.
این فعال کارفرمایی عنوان میکند: «برای مثال پاکستان یا فیلیپین به کارگران خود آموزشهای اولیه را میدهد و کارگران این کشورها تسلط نسبی به زبان خارجی دارند یا در مورد کارهای کوچک و سطح پایین آموزش میبینند. مسئولان دولتی باید این آموزشها را مدنظر قرار دهند، یعنی اینکه وقتی عنوان میشود متقاضی اعزام به آلمان باید به زبان آلمانی تسلط نسبی داشته باشند عنوان نکنند کسانی که آلمانی بلدند ثبتنام کنند، بلکه به متقاضیان آلمانی یاد بدهند.»
عدالتیان همچنین درباره هزینه اولیه ثبت نام برای اعزام به خارج و این شائبه که چنین طرحهایی «تله پول» است، میگوید: «چنین برداشتی صحیح نیست. شاید اگر چنین طرحهایی ویژه بیکاران یا افرادی غیرمتخصص با درآمد پایین بود چنین چیزی درست بود، اما همانطور که عنوان شد اروپاییها به دنبال متخصصان و نخبگان ایرانی هستند و آنها نیز حاضرند برای یافتن موقعیت شغلی بهتر هزینه ۲۰۰ یا ۵۰۰ یورویی را تقبل کنند.»
مهاجرت به خارج از کشور برای کار کردن غیرقابل انکار و اغلب خسارتآور است. به صورت کلی کارجویان ایرانی که تمایل به کار کردن در خارج مرزها را دارند به دو دسته افراد متخصص و غیرمتخصص تقسیم میشود که فرستادن هر گروه به خارج میتواند با اهدافی خاص صورت پذیرد و تبعات متفاوتی داشته باشد. اگر نیروی فاقد مهارت به خارج از کشور اعزام شود، میتوان عنوان کرد که این طرح به کاهش بیکاری در کشور کمک میکند. البته به شرط اینکه کارگران ساده ایرانی به صورت رسمی به کشورهایی بروند که نیاز به نیروی کار دارند و آنجا از حقوق و مزایای مناسب برخوردار باشند. این در حالی است که عمده تلاش کاریابیهای مجاز پیدا کردن و گزینش نیروهای متخصص برای اعزام به خارج از کشور علیالخصوص کشورهای صنعتی و اروپایی در جهان پیشرفته است. در چنین شرایطی، فرستادن نیروی کار به خارج در واقع مجاز کردن فرار مغزهاست که کشور ما دهههای متوالی است از آن رنج میبرد.
منبع: ایلنا
1981
Ramaal va daa nevisan iran raa raha koniid!