سهیلا جلودارزاده:
کالابرگ در گذشته به همه داده میشد/ با این مقدار یارانه، نمیتوان مشکلات زندگی را برطرف کرد
یک نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی گفت: هنگامی که میگوییم یک دهک حذف میشود؛ شامل چند میلیون نفر آدم است و نمیشود به راحتی با این قضیه برخورد کرد، زیرا شرایط بسیار سختی پیش خواهد آمد.
سهیلا جلودارزاده درباره اظهارات رئیسجمهور مبنی بر اینکه ممکن است برای بیماریهای اقتصادی تصمیمات سختی در کشور گرفته شود، گفت: شاید یکسری از گروهها با توجه به وعده و وعیدهایی که داده شده یک مقداری احساس نگرانی کمتری داشته باشند اما آنهایی که کار ندارند و یا گروهی که در کسب و کارهای راکد قرار گرفتهاند نگران هستند که این نگرانیشان به حق است.
این نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه با یارانه و مقدار کمکی که داده میشود نمیشود مشکلات زندگی را برطرف کرد، ادامه داد: اولا یارانهای که قرار است داده شود باتوجه به گرانیهایی که در همه بخشها صورت گرفته است، کفاف نمیدهد. ثانیا مسئله بعدی پائین آمدن ارزش پول ملی است که امروز به خاطرش مبلغ قابل توجهی را از دست میدهیم.
وی درباره اینکه طی چند روز شاهد اصلاح پرداخت نظام یارانهها بودیم که با حواشی زیادی هم همراه بود، حال صحبت از این میشود بعد از این مرحله به برخی از مردم «کالابرگ الکترونیکی» داده خواهد شد، آیا این راه حل مناسبی است، بیان کرد: یک روش رو به عقبی است، حال ممکن است شرایط ایجاب کند و کار دیگری نتوانیم انجام دهیم، اما هیچ وقت در کشور اینگونه نبوده که کالابرگ به یک عده خاصی داده شود بلکه عمومی بود و همه را در بر میگرفت.
نماینده مردم تهران در مجلس دهم یادآور شد: هنگامی که میگوییم یک دهک حذف میشود؛ شامل چند میلیون نفر آدم است و نمیشود به راحتی با این قضیه برخورد کرد زیرا شرایط بسیار سختی پیش خواهد آمد.
وی ادامه داد: من میتوانم خودم را به خوشبینی بزنم و بگویم شرایط خوبی به وجود میآید اما هنگامی که به عنوان یک مسئول به قضیه نگاه کنم اگر زیاد خوشبینی داشته باشم در واقع خودم را راحت کردهام.
جلودارزاده در خصوص اینکه دولت سیزدهم بسیار امیدوار بود در قضیه برجام به سرانجامی برسد اما امروز مشاهده میکنیم مذاکرات به تعویق افتاده است، گفت: به اعتقاد من همانطور که حضرت امام صلح را پذیرفت و به خاطر بهبود شرایط کشور، مردم و گسترش صلح در جهان مسائلی را تحمل کرد امروز مسئولان باید به عنوان یک راهکار به این قضیه نگاه کنند و به خاطر رفاه ملت و ملتها نرمشی را داشته باشند.
چشم انداز ایران ۱۴۰۰ را هم دیدیم
سخن این است انان نمی خواهند ملت زندگی کند انان می گویند این طور زنده بمانند
مردم ايران رها شده اند ،روزى كه ايران ومسؤلين به آنها احتياج داشتند با جان ودل ومال واولاد فدا كارى كردند اما اكنون رها شده اند ومسؤلين بى خيال ملت ،آخر بى وجدانها چگونه ميتوان با اين يارانه وگرانى همه چيز وحقوق پايين زندكى كرد ،اى لعنت بر،،،،،،،،،،،،،،
تو خودت از همه بدتری دو زاری
در قدیم هم که مردم سواد نداشتند هر که دو کلاس سواد داشت بهش ملا میگفتند این ملا همه کاره بود.
حاج خانم شما که بحمدالله مشکلی نداری . گور پدر ملت صلوات . ملتی که قدر این همه سال زحمات شبانه روزی شما رو برای رفع مشکلاتشون ندونسته و نمی دونه . انشالله پیش پسر حضرت زهرا روسفید باشید .
حالا چی میشه به جای اینکه هفته ای سه شب به حاج آقا چلو ماهیچه و گوشت بدی یه وعده در هفته نوش جان کنند . گوشت قرمز کلسترول داره . میگو و ماهی سفید هم سلامتی میاره هم شبها غذای سبکی محسوب میشه . البته بعدش حتما چایی نبات بهشون بدید تا سردی نکنند خدای نکرده
انقدر گوشت خورده نقرس گرفته . قیافه اش داد میزنه .
در گذشته ( دوره جنگ 8 ساله ایران و عراق) فاصله بین غنی و فقیر بسیار ناچیز بود و اصلاً اختلاف فاحش طبقاتی وجود نداشت به همین لحاظ بین اقشار مختلف جامعه دهک بندی درآمدی مطرح نبود. نتیجه اینکه کوپن به همه اقشار جامعه تعلق می گرفت!
جلودار زاده ی بی پیشینه....
این تورم و گرانی و... بلایی بوده که امثال شما و حزب و جناح بیشرف شما سر ملت آوردید.
پس بهتره خفه بشید.
بدبخت هنوز در جناح ها گیر کردی
میگویند "اسکندر مقدونی" پس از فتح ایران، در اداره مملکت، سخت درمانده و مستأصل شده بود. ازمشاوران خود پرسید: چگونه باید بر مردمی که از مردم من بیشتر میفهمند حکومت کنم؟ یکی از مشاوران میگوید: «کتابهایشان را بسوزان. بزرگان و خردمندانشان را بکش و دستور بده به زنان و کودکانشان تجاوز کنند». اما یکی دیگر از مشاوران (که بنا به روایتی ارسطو بوده) پاسخ میدهد:
«نیازی به چنین کاری نیست. از میان مردم آن سرزمین، آنها را که نمیفهمند و کمسوادند، به کارهای بزرگ بگمار. آنها که میفهمند و باسوادند به کارهای کوچک و پست بگمار. بیسوادها و نفهمها همیشه شکرگزار تو خواهند بود و هیچگاه توانایی طغیان نخواهند داشت. فهمیدهها و باسوادها هم یا به سرزمینهای دیگر کوچ میکنند یا خسته و سرخورده، عمر خود را تا لحظه مرگ، در گوشهای از آن سرزمین در انزوا سپری خواهند کرد...».
داستان اسکندر مقدونی حال و روز این روزهای کشور ماست!
گل گفتی واقعاً در باره این روزهای کشور ما صدق میکند و هیچ شکی توش نیست
خلایق هر چه لایق
همينکه ملت رو اسکل گير اورديد کافيه دست مريزاد
بررگترین نتیجه انست حکومت نباید دست صنف روحانی باشد در قدیم هم نبوده و یا به این گستردگی نبوده چون انها غالبا انسانها خوبی هستند واگر کار خراب بشود لعن و نفرین مردم اخرش به مقدسات و دین اسلام خواهد شد اگرصنف غیر روحانی باشد مردم راحت میتوانند لعن و نفرین به افراد کنند روحانیت اگر حب دنیا ندارد احساس شایستگی و خذها به قوه نکند و به امر بسیار مهم امر به معروف و نهی از منکر بپردازد اگر هم حب دنیا دارد که فقط جناب عزارئیل میتواند انها را از مناصب سیاسی و اجرا یی جدا کند چه کردند روحانیون با دین و دنیای ما مردم و چه جوابی به خدا خواهند داد ؟خیلی خراب شد کسی امریکا را نمیبیند همه از چشم روحانیت میبینند روحانیت محترم و معزز صحبت شخص شما نیست صحبت اسلام است به اسلام رحم کنید و مایه شرمساری دین را فراهم نکنید