ایرانیها در چه سنی از بازار کار خارج میشوند؟
جدیدترین آمارها از بازار کار نشان میدهد مشارکت اقتصادی افراد پس از پنجاهسالگی به سرعت کاهش مییابد.
نمودار بالا که بر اساس جدیدترین آمارهای منتشره بازار کار به دست آمده است، نشان میدهد نرخ مشارکت اقتصادی یعنی نسبت افراد فعال (شاغلان به اضافه کسانی که به دنبال شغل هستند) به کل جمعیت هر بازه سنی چقدر است. این موضوع که نرخ مشارکت زنان در بازار کار ایران بسیار پایین است، بسیار بررسی شده و در این نمودار هم مشخص است. اما در بازههای سنی چه تفاوتهایی وجود دارد و از نمودار بالا چه برداشتهایی میتوان داشت؟
اوج و فرود مشارکت در بازار کار در چه سنینی است؟
یک نکته نمودار بالا این است که نرخ مشارکت در حوالی ۲۵ تا ۲۹سالگی به حدود حداکثر خود میرسد و پس از آن در مردان تا حداقل دو دهه حفظ میشود. اما در زنان این سن معادل است با بیشترین مشارکت اقتصادی و پس از آن روندی کاهشی دارد. یک معنای این وضعیت این است که زنان نسلهای جدیدتر تمایل بیشتری به مشارکت در بازار کار دارند، در مقابل زنان مسنتری قرار دارند که شاید از ابتدا به بازار کار ورود نکرده بودهاند. همچنین بازه سنی ۲۵ تا ۲۹ سال نشان از نقش تحصیل در دانشگاه برای ورود بخشی از افراد به بازار کار دارد.
در رابطه با مردان که بعید است میزان مشارکتشان با تغییرات نسلی و فرهنگی تغییر بنیادی کرده باشد، نرخ مشارکت تا پنجاه سالگی در حوالی ۹۰ درصد باقی میماند. اما پس از آن با سرعت قابل توجهی کم میشود به طوری که برای مردان ۵۵ تا ۵۹ ساله از ۶۰ درصد هم کمتر میشود. نهایتاً تنها ۳۷٫۶ درصد از مردان ۵۵ تا ۵۹ ساله در بازار کار فعالاند. این در حالی است که در ادبیات بازار کار معمولاً سنین ۱۵ تا ۶۵ سال به عنوان سن کار محسوب میشوند و در محاسبه نرخ مشارکت تمام این سنین در نظر گرفته میشوند.
عامل دوم نرخ پایین مشارکت اقتصادی
بنابراین در کنار مشارکت اقتصادی پایین زنان در بازار کار، مشارکت اقتصادی پایین مردان بالای پنجاه سال هم از جمله عوامل نرخ پایین مشارکت در ایران است. اتفاقی که میتواند تحت تأثیر بازنشستگیهای زودهنگام رخ داده باشد. بر اساس گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس، میانگین سن بازنشستگی در ایران به ۵۱ سال رسیده که اختلاف بالایی با سایر کشورهای جهان و امید به زندگی در ایران دارد.
البته فراموش کردید بگید مقامات گرانقدر مادام العمری هستند وفقط خاک گور از مشارکت آنها را کنارمیگذارد
سن امید به زندگی چه ربطی داره به سن سلامتی.طرف ۴۵ سال به بالا کمردرد و آرتروز و دیابت و هزار درد دیگه میگیره روز ۱۰ تا قرص و بلکا بیشتر باید بخوره.این که همه باید بره دکتر و دنبال درمان.زندگی نمیشه که.در اصل فقط زنده ایم به خدا.هر کی رو میبینی هزار تا درد داره.وون هم با حقوق وزارت کاری و مستاجری و اوارگی
بعد از مرگ دیگه کار نمیکنند چقد بدم میاد با این اراجیف گفتن
از میزان حقوق در دنیا ومقایسه آن با ایران کسی حرفی ندارد
آیا در کشورهایی که ما فاصله زیاد از نظر سن بازنشستگی با آنها داریم هم مردم برای اتوبوس حدود یک ساعت در ایستگاه منتظر میمانند ؟