آیا تعطیل کردن بورس تصمیم درستی است؟
شاخص بورس ایران بعد از آغاز درگیریهای جدید منطقه یعنی از ۱۵ مهر ماه تاکنون در حدود ۵ درصد افت داشته و از ۲ میلیون ۶۹ هزار واحد به کمتر از ۱ میلیون ۹۷۰ هزار واحد رسیده است که به تبع آن سرمایه گذاران و فعالان بازار را کلافه کرده است.
شاخص بورس ایران بعد از آغاز درگیریهای جدید منطقه یعنی از ۱۵ مهر ماه تاکنون در حدود ۵ درصد افت داشته و از ۲ میلیون ۶۹ هزار واحد به کمتر از ۱ میلیون ۹۷۰ هزار واحد رسیده است که به تبع آن سرمایه گذاران و فعالان بازار را کلافه کرده است.
واکنش منفی بازار سهام کشور تنها واکنش منفی نبوده و بررسیها نشان میدهد که شاخص بازار سهام ۴ کشور ترکیه، عربستان، قطر و کویت نیز به ترتیب ۹، ۵، ۱۰ و ۶ درصد افت را در سه هفته اخیر تجربه کردهاند.
این موضوع در حالی است که بازار سرمایه ایران سوای از التهابات جدید منطقه از ابتدای سال تاکنون روند سینوسی را طی کرده و حتی با وجود پیشروی تا کانال ۲ میلیون ۳۰۰ هزار واحد مجددا به کانال ۱ میلیون ۹۰۰ هزار واحد برگشته است.
در روزهای اخیر برخی از فعالان بازار سرمایه با انتقاد از عملکرد سازمان بورس، خواستار استفاده از ماده ۳۲ قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران و توقف بازار بودهاند.
بر اساس این ماده سازمان بورس و اوراق بهادار مجاز است با تشخیص شرایط اضطراری، دستور تعطیلی و یا توقف انجام معاملات هر یک از “بورس”ها را، حداکثر به مدت سه روز کاری صادر نماید. در صورت تداوم شرایط اضطراری، مدت مزبور با تصویب “شورا عالی بورس” قابل تمدید خواهد بود.
این در حالی است که در مورد تصمیمات چون تعطیلی بازار سهام باید به چند نکته دقت داشت. اولین این مورد اینکه چنین افتهای صرفا شامل بازار سهام ایران نبوده و به طور مثال بازار سهام قطر نیز در مدت مذکور ۱۰ درصد افت را تجربه کرده است.
بازار سهام ترکیه از شاخص ۸۴۸۱ به شاخص ۷۷۰۶ رسیده که افت بیش از ۹ درصدی را تجربه کرده و بازار سهام کویت و عربستان نیز به ترتیب ۶ و ۵ درصد کاهش داشتهاند.
ریزش بازار سهام کشورهایی که هیچ ارتباط مستقیمی با درگیری بین فلسطین و رژیم اشغالگر نداشتهاند، نشان مید هد که بازار سهام هیچ کشوری در تنشهای ژئوپلتیکی جای امنی برای سرمایهگذاری و ... نیست.
دومین مورد نیز به وضعیت داخلی بازار سهام کشور اشاره دارد که در ماههای اخیر نیز چندان جالب نبوده است. حدودا دو سالی است که بورس تهران دچار بیش واکنشی شده و نوسانات زیادی را تجربه کرده و اقدامات سازمان بورس نیز در کنترل این نوسانات موفق نبوده است.
بخش بزرگی از این موضوع به اتفاقات سال ۹۹ و عدم اعتماد عمومی به بازار منتج می شود که نه تنها جلوی ورود سرمایههای جدید را گرفته بلکه کوچکترین اتفاقات داخلی و خارجی ( چه رسد به تنش اخیر که بسیار مهم و ژئوپلتیک است) نیز با واکنشهای شدیدی از سوی فعالان رو به رو میشود.
مشکل اصلی بورس ورشکستگی دولت است که دست در جیب سهامداران می کند و مرتبا سود شرکت ها را کاهش می دهد و حق الناس نمی فهمند . قیمت زمین چند ده برابر شده و کسی حق تعدی به مالک ندارد ولی سهامداران پولشان را از توی جوب آورده اند