زهر «دلار مسافرتی» به کجا اصابت میکند؟
یارانه ۱۰۰ درصدی برای «پوشش هزینه سفر خارجی» که در قالب «۱۰۰۰ دلار ارزان» به مسافران مقاصد همسایه داده میشود، علاوه بر اختلالی که در بازار ارز ایجاد میکند، تیر خلاص به بازار گردشگری ایران است.
سیاستهای مستقیم و غیرمستقیم موثر بر نبض سفر، در عمده کشورها با اولویت «حمایت از رونق مسافرتهای داخلی» تنظیم و اجرایی میشود؛ اما در حال حاضر یک تصمیم ارزی در هفتههای اخیر باعث شده جذابیت «سفر خارجی» بر «گردشگری داخلی» مسلط شود. ماجرا از این قرار است که اختلاف قیمت نرخ ارز مسافرتی و دلار بازار آزاد از یکسو و افزایش سهمیه این نوع ارز از ابتدای اسفند از سوی دیگر، باعث شده هزینه سفر به برخی مقاصد همسایه برای توریستها تقریبا به شکل کامل پوشش داده شود. این یارانه ارزی به سفر خارجی صرفنظر از اینکه با ملاحظات مربوط به مصرف بهینه منابع محدود ارز ناسازگار است، از بعد بازار گردشگری نیز عاملی برای رکود بیشتر سفرهای داخلی و از مزیت افتادن سرمایهگذاری در بازار گردشگری کشورمان محسوب میشود. این در حالی است که «سهم سفر در سبد هزینه خانوارها» طی دو سال گذشته به نصف سالهای نیمه اول دهه۹۰ سقوط کرده و این بازار، بیش از قبل به سیاستهای محرک سفر (داخلی) نیازمند است.
یک تصمیم ارزی و یک اتفاق در بازار ارز طی هفتههای گذشته از ماه اسفند، در حکم «تیر خلاص» به بازار گردشگری ایران تمام شد. گزارش ما از وضعیتی که با «افزایش ناگهانی مبلغ ارز مسافرتی» آن هم درست در مقطع پایانی سال از یکسو و افزایش نرخ دلار در همین مقطع از سوی دیگر، برای بازار گردشگری ایران به وجود آمده، حاکی است، میزان عایدی مسافران سفرهای خارجی از «ارز مسافرتی» به سطحی رسیده که بخش قابلتوجهی از هزینه این سفرها بهخصوص «پرواز به مقاصد توریستی کشورهای همسایه» را پوشش میدهد که پیامد آن، «از سکه افتادن سفر داخلی» است.
یارانه ارزی، برای سفر به جایی مثل ترکــــیه، تقــــریبا ۱۰۰درصد هزینه مسافر را شامل میشود و حتی مبلغی هم به عنوان «پول توجیبی سفر» در اختیار او قرار میدهد. با نرخها و ارقام موجود، هزینه سفر به ترکیه بر اساس یک شب اقامت در هتل چهارستاره رقمی در حدود ۱۳ میلیون تومان است و برای کیش نیز حدود ۷ تا ۱۰ میلیون تومان؛ با احتساب «تخصیص ۱۰۰۰ دلار ارز مسافرتی» و مالیاتی در حدود ۵درصد برای این تخصیص و همچنین اختلاف بین قیمت مصوب این ارز با قیمت دلار در بازار آزاد که طی هفتههای گذشته حدود ۳۰درصد بوده است، رقمی نزدیک به ۱۵ میلیون تومان از این اختلاف قیمت، نصیب مسافر عازم ترکیه میشود که از هزینه این سفر بیشتر است.
سفر به مقصد کیش، اما به دلیل آنکه از هیچ نوع «یارانه مسافرتی» برخوردار نیست، در عمل از «مطلوبیت هزینه ای» نزد مسافران نیز برخوردار نمیشود بهطوری که با توجه به «تفاوت کیفیت و خدمات توریستی» که همواره بین مقاصد داخلی با برخی مقاصد خارجی مسافران وجود دارد، «شارژ ارزی مسافرت خارجی» به زیان کامل بازار گردشگری کشورمان تمام میشود. این در حالی است که طی سالهای عصر تورمی، یعنی از سال ۹۶ تاکنون، «سهم سفر در سبد هزینه خانوارها» به نصف سقوط کرده است. رشد هزینههای ضروری خانوارها بهخصوص در حوزه خوراکی، مسکن و خدمات درمانی، «سفر و تفریح» را از «برنامه روتین زندگی خانوارها» خارج کرده است. در چنین فضایی که «بازار گردشگری با کمترین حجم تقاضای سفر» در مقایسه با سالهای گذشته برخوردار شده است، «هر نوع سیاست یا محرک بیرونی در این بازار، به نفع سفر خارجی» باعث رکود بیشتر سفرهای داخلی و آسیب بیشتر به فعالان این بازار خواهد شد.
ترکیه و امارات، طی دو دهه اخیر جزو مقاصد پرسفر بوده اند؛ این جذابیت، فارغ از کیفیت توریستی، در مقاطعی که سیاست ارزی در مسیر تثبیت نرخ دلار حرکت کرده، بیشتر مورد توجه توریستهای ایرانی قرار گرفته است. الان هم، بار دیگر با «یارانه پنهان در ارز مسافرتی که با قیمت حدود یکسوم کمتر از دلار بازار آزاد» دست مسافر میرسد، بار دیگر «روند خروج ارز از این مسیر» در حال تکرار است. در حال حاضر، نهتنها هزینه سفر به ترکیه که به مقصد امارات (دبی) نیز با «یارانه ارز مسافرتی»، تقریبا به طور کامل پوشش داده میشود. روند سیاستهای مستقیم و غیرمستقیم مرتبط با بازار سفر خارجی برای همین دو مقصد کفایت میکند تا نیروی لازم برای «ضربه اساسی به بازار سفرهای داخلی» تامین و وارد شود. در سالهای اخیر، حجم سفر ایرانیها به ترکیه، به صورت میانگین ۲۵درصد بیشتر از مسافران عازم کیش بوده است؛ سالی حدود ۲ میلیون و ۵۰۰هزار نفر. این در حالی است که سیاستگذاران گردشگری در کشورهای با کارنامه موفق توریستی، پیکان تصمیمات و برنامه ریزیهای مرتبط با نبض سفر را همیشه به سمت «رونق سفر داخلی» تنظیم کرده اند.
در عصر کرونا، بهرغم آنکه نبض سفرهای خارجی در جهان در سال اول این پاندمی، تا ۹۰درصد سقوط کرد، اثر پایدار «ریل گذاری سفر داخلی» در اغلب کشورهای غربی، در نقش «سپر رکود گردشگری» عمل کرد که نتیجه اش، جهش «گردشگری طبیعت» در سالهای کرونا بود. در شرایط کنونی بازار ارز کشورمان، استدلال سیاستگذار آن است که «اگر ارز مسافرتی» تخصیص پیدا نکند، افزایش تقاضا در بازار ارز از محل «سفرهای خارجی» باعث افزایش بیشتر قیمت خواهد شد. کارشناسان، اما هشدار میدهند، «تخصیص دلار مسافرتی با قیمت حدود ۴۰ تا ۴۲هزار تومان» در شرایطی که قیمت دلار در بازار، در مرز ۶۰هزار تومان است، «نوعی تحریک تقاضای سفر خارجی» و حتی «تقاضای کاذب» ایجاد میکند که اثر نهایی آن، نه تنها به نفع منابع محدود ارزی نخواهد بود که در آرام سازی بازار دلار هم بی اثر است. تامین ارز مسافرتی میتواند به شکل «مداخله بازارساز در بازار ارز» به شکل عرضه ارز از طریق صرافیها متناسب با روند افزایش تقاضا باشد.
این مهم، بهویژه در مقاطعی که نوسان در بازار آزاد دلار افزایش پیدا میکند، از اهمیت اجرایی بالا برخوردار است. سیاستگذار گردشگری در این دو سال بارها و بارها روی دو موضوع به عنوان محور فعالیتهای خود تاکید کرده است؛ برنامه ریزی سفر ارزان و توسعه گردشگری داخلی! با این حال در عمل آنچه مشاهده میشود حمایت هدفمند از رقیب سفر داخلی یعنی گردشگری خارجی و توریسمکشی داخلی با افزایش هزینهها در این بخش است. همین رویکرد حمایتی هم سبب شده است روزنامه حریت چاپ ترکیه در اسفند ۱۴۰۲ یعنی همین ماه جاری اعلام کند گردشگران ایرانی، رتبه دوم را به خود اختصاص دهند.
بر اساس گزارش این تعداد نشان دهنده افزایش چشمگیر ۸۷ درصدی نسبت به آمار مدت زمان مشابه سال گذشته است، در حالی که معاون گردشگری سازمان منطقه آزاد کیش در دی ماه سال گذشته اعلام کرده بود رشد ورود توریستها به این جزیره تنها ۸درصد افزایش یافته است. گزارشی هم که مرکز آمار ایران در سال گذشته منتشر کرد نشان میداد که ۷۰درصد مردم امکان سفر را از دست داده و تنها ۳۰درصد از ایرانیها توانسته اند فرصت سفر داخلی داشته باشند، گرچه بخش بزرگی از این ۳۰درصد اقامت خود را در خانه اقوام و آشنایان در نظر گرفته اند. گزینهای که باعث میشود بخشهای مختلف صنعت توریسم نظیر اقامت، حملونقل و... از تبعات مثبت همین توریسم محدود داخلی نیز بهرهمند نشده و رکودی دنباله دار را تجربه کنند.
چالشهای سفرهای مناسبتی حل نشده است
ارشک مسائلی پژوهشگر گردشگری معتقد است در کنار سیاستگذار گردشگری شاهدیم که بانک مرکزی نیز در موضوع تخصیص ارز وارد میشود. او میگوید: در تعطیلات نوروز شاهد رشد سفرها هستیم که همین موضوع باعث میشود با تقاضای فراتر از نرمال برای دریافت ارز مسافرتی مواجه باشیم. او با اشاره به اینکه برای تحلیل آنچه در بازار سفر اتفاق میافتد، باید برآوردی از تعداد گردشگرانی که قصد سفر به سایر کشورها را دارند به دست آوریم، میافزاید: استدلال بانک مرکزی از این اختصاص ارز، کاهش اثرگذاری دلالان و واسطهها به واسطه افزایش تقاضا برای ارز است. در روزهای آتی ما شاهد افزایش قیمت ارزهای خارجی در کشور بودیم که به نظر میرسد به ثبات رسیده و بانک مرکزی قصد دارد این ثبات را حفظ کند. در عین حال همین اختصاص ارز باعث میشود گروهی از توریستها بتوانند سفر خارجی رایگان داشته باشند یا فرصتهای ویژهای در اختیار گروهی قرار داده شود تا بتوانند در این حوزه کاسبی کنند. به این صورت که به هوای دریافت «یارانه ارز مسافرتی» بلیت سفر خارجی تهیه کنند و سپس با کنسل کردن بلیت و پرداخت جریمه، همچنان از این یارانه بهرهمند شوند.
او بار دیگر با تاکید بر اینکه رونق توریسم داخلی به مجموعهای از سیاستها وابسته است، میگوید: اصلیترین چالش گردشگری داخلی به افزایش سفرها در تعطیلات مناسبتی برمیگردد. این پژوهشگر گردشگری با بیان اینکه در تعطیلات مناسبتی شاهد سیل سفرها به مقاصد گردشگری هستیم، میافزاید: به واسطه تعطیلات یکروزه و محدودیت سفرهای هفتگی شاهدیم که ایرانیها برنامههای سفرشان را با تعطیلات مناسبتی تنظیم میکنند. همین موضوع سبب ایجاد اختلالاتی در مقاصد سفر شده است. به عنوان مثال در نیمه دوم اردیبهشت ۱۴۰۱ و همزمان با عید سعید فطر در کاشان شاهد گردشگری انبوه در این شهر بودیم. مورد دوم هم ازدحام جمعیت در قشم و استان هرمزگان در سالجاری بود. به شکلی که ستاد اجرایی خدمات سفر جزیره قشم در میانه تعطیلات نوروز امسال اعلام کرد که به قشم سفر نکنید و عملا اجازه ورود خودروهای غیر بومی به قشم داده نشد.
به گفته مسائلی هرساله ستاد مرکزی هماهنگی خدمات سفر در معاونت گردشگری وزارت میراث فرهنگی و گردشگری و ستادهای استانی و شهرهای مختلف به منظور مقابله با بحرانهای احتمالی تشکیل شده و همکاری و هماهنگی خوبی شکل گرفته است. او میافزاید: طی سالهای اخیر نیز «شهرهای گردشگری» و «مکملهای این شهرها» به عنوان جاذبههای گردشگری و منابع اقامتی همواره مورد اطلاع رسانی ستاد خدمات سفر در سطح مرکز و استانها قرار گرفته است که شایسته تقدیر است، اما نگاه فعلی بیشتر از آنکه نگاه پیشبینی پذیری از قبل داشته باشد، بیشتر نگرش بحران زدایی دارد. از این رو تا زمانی که تعطیلات ساماندهی نشود، شاهد عدمرونق توریسم داخلی یا گردشگری انبوه در چند مقصد محدود خواهیم بود.