چرا ورود پول تداوم نیافت؟
شروط آشتی سهامداران
پُر تلاطم شدن بازارها اگر چه میتواند از منظر انتظارات تورمی، بورس را وارد مسیر افزایشی کند اما با توجه به اینکه سرمایهگذاران برای ورود به بازار سهام با تردیدهای بیشماری روبهرو هستند؛ میتواند در بورس روندی متفاوت نسبت به بازارهای موازی رقم بزند.
شنبه روز مهمی برای همه بازارها به ویژه بورس بود. پس از یک هفته پرهیاهو، بازار سهام به استقبال دومین هفته تابستان رفت و لباس سبز را برای ششمین روز پیاپی بر تن کرد؛ اما نتوانست ورود پول سهامداران حقیقی را ثبت کند.
یکی از نکاتی که از دید فعالان بازار سهام دور نمانده، دور دوم انتخابات ریاستجمهوری است. به همین دلیل کارشناسان بازار سرمایه معتقدند بورس متاثر از این اتفاق تا پایان هفته، احتیاط را در دستور کارخود قرار خواهد داد. به این ترتیب میتوان بیان کرد که «آشتی سهامداران با بورس» به چند شرط اساسی گره خورده است.
نخستین روز هفته در بازار سهام صعودی ادامه یافت و شاخص کل تا آستانه سطح ۲.۱ میلیون واحد بالا آمد، اما نتوانست این سطح را دوباره لمس کند. کانال ۲.۱ میلیون واحد پنجم خردادماه از دست رفت و بعد از آن دماسنج اصلی بورس تا مرز از دست رفتن کانال دو میلیون واحد نیز پیش رفت. در حالی طی هفته گذشته تمرکز معاملاتی اغلب بر سهام بزرگتر بود که به نظر میرسد با وضعیت کنونی انتخابات و رقابت نزدیک پزشکیان و جلیلی در دور دوم انتخابات، بازار سهام نوسانات کمافتوخیزی را تجربه کند.
کارشناسان بورسی میگویند اگرچه روز گذشته شاخص کل ۰.۵۲ درصد بر ارتفاع خود افزود، اما احتمال بازگشت احتیاط مضاعف به جریان دادوستدهای بورسی بر اساس سناریوهای انتخاباتی در این هفته بسیار محتمل است، بهطوری که در آخرین ساعات معاملاتی روز قبل شاهد خروج پول سهامداران حقیقی و فشار فروش صندوقهای اهرمی (که به عنوان شاخص انتظارات در بازار سرمایه شناخته میشوند) بودیم. این مساله همچنین به نزدیکتر شدن احتمالات سرخپوشی بازار در روزهای آتی منجر شد.
رشد ۰.۵۲ درصدی شاخص کل طی روز گذشته درحالی رقم خورد که بعد از دو روز ورود پول، سهامداران مجددا در صف فروش ایستادند. در واقع، تحرکات مثبت معاملهگران در روزهای سهشنبه و چهارشنبه هفته قبل جای خود را به فروش و خروج حقیقیها از بازار داد. این موضوع نشان میدهد وضعیت ورود خروج پول تا چه میزان به ریسکهای سیاسی وابسته است.
البته ورود سهامدار حقیقی به بورس در مقاطع مختلف متفاوت بوده است. مثلا در برخی دورهها تعیین سکاندار صندلی ریاستجمهوری حول محور ورود پول به بازار بوده است. در برخی مواقع تغییرات پیرامون ریاست سازمان بورس مدنظر اهالی بازار بوده است. معمولا روند آشتیجویانه سهامداران خرد همگرایی ویژهای با جریانات اقتصادی و سیاسی کشور داشته است.
با اینحال برخی از صاحبنظران اقتصادی بر این باروند که اگرچه بورس اکنون تحتتاثیر انتخابات ریاستجمهوری ممکن است واکنشهای آنی و هیجانی نشان دهد، اما در نهایت با مشخص شدن رئیسجمهور و تیم اقتصادی جدید، بازار مطالبات جدیتری دارد.
آنچه از رفتار سهامداران میتوان دریافت این است که اعتماد سرمایهگذاران تازهوارد، به دلیل عدم ثبات در قوانین و مقررات خدشهدار شده است. به بیانی سادهتر بسیاری از پیشنهادها که با نظر مثبت اهالی بازار به تصویب رسیده، برخلاف خواسته بازار منتفی اعلام شده است.
به عنوان مثال دامنه نوسان کنونی که قرار بود بهمرور افزایش یابد یا موضوع حجم مبنا از جمله مسائلی هستند که سرمایهگذار را از ورود به بازار منع میکند. در واقع با مشاهده آنچه در چند سال اخیر در بازار رخ داد، میتوان دریافت که ورودهای قدرتمند به بازار عموما بعد از برخی سیاستگذاریهای اقتصادی اثرگذار بر بازار صورت گرفته است.
در شرایط فعلی فارغ از آنکه نتیجه انتخابات ریاستجمهوری چه باشد، سیاستگذار باید بداند آنچه برای بازار سرمایه بعد از سال ۹۹ رخ داده است بهراحتی قابلجبران نخواهد بود؛ بنابراین به نظر میرسد چرخش انتظارات در بورس به مسائل گوناگونی گره خورده باشد. همگرایی رفتار معاملهگران بورسی با ریسکهای گوناگون، گویای این نکته است که فعالان اقتصادی خرد در این مقطع حاضر نیستند صرفا با وعدهووعید، پول خود را وارد بازار کنند. همانطور که در معاملات روز قبل مشاهده کردیم، خروج پول ثبت شد این در حالی است که بازارهای دلار و طلا افزایشی بودند.
پرتلاطم شدن بازارها اگر چه میتواند از منظر انتظارات تورمی، بورس را وارد مسیر افزایشی کند، اما با توجه به اینکه سرمایهگذاران برای ورود به بازار سهام با تردیدهای بیشماری روبهرو هستند، میتواند در بورس روندی متفاوت نسبت به بازارهای موازی رقم بزند.
آیا بورس جذاب میشود؟
اکنون یک سوال مهم مطرح میشود: چه عاملی اولویتهای فعالان تالار سهام را تغییر خواهد داد؟ آیا سهامداران با بورس آشتی میکنند؟ در همین رابطه، فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه، اظهار کرد: وضعیت ورود پول در کوتاهمدت تفاوتهایی با بازه میانمدت دارد. بهطور کلی دو متغیر خاص در روزهای اخیر بازار سهام را احاطه کردهاند و سرنوشت ورود پول را رقم خواهند زد. تداوم روند صعودی نرخهای ارز و عبور مجدد نرخ دلار از مرز ۶۱ هزار تومانی و تلاش برای تثبیت در این کانال از عوامل تعیینکننده در معادلات کنونی بورس تهران است و همچنان از تقاضای عمومی سهام حمایت میکند. البته پایداری نرخ دلار در این محدوده و حتی بالاتر از نیروهای موثر بر سهام شرکتهای کامودیتیمحور است که محصولاتشان بر حسب متغیرهای دلاری ارزشگذاری میشود و درآمد و سود این طیف از شرکتها را مستقیما متاثر میکند. از این رو، طبیعی است که اقبال احتمالی اخیر به سمت این دسته از سهام هدایت شود.
یکی دیگر از نکاتی که در این خصوص از دید فعالان بازار سهام دور نمانده است، انتشار قریبالوقوع گزارش فعالیت شرکتهای بورسی در خرداد است که طی روزهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است؛ بهطوریکه بررسی عملکرد بهار شرکتها نشان میدهد که گزارشهای اولین فصل از سال ۱۴۰۳، بهتر از زمستان است. مرسوم است در بهار، فشار هزینه شرکتها بهخصوص بهای انرژی بهشدت کاهش مییابد، به طوری که احتمالا حاشیه سود شرکتها بهتر از زمستان به ثبت خواهد رسید.
در میان گزارشهای انتشار یافته، عمدتا صنایع بزرگ و دلاری عملکرد بهتری داشتند. رشد دلار نیما و رشد ارزش معاملات در بورس کالا بر عملکرد این صنایع موثر واقع شده است. همانطور که در اردیبهشت، درآمد شرکتها رکورد جدیدی را به ثبت رساند، احتمال آن وجود دارد که با گزارشهای خوب خردادماه، کارنامه سبز بهاری در انتظار صنایع بورسی باشد.
اگر فرض بهبود حاشیه سودها محقق شود، احتمال آنکه بازار قبل از انتشار صورتهای مالی بهار رونق نسبی را تجربه کند، بسیار بالاست. با روی کار آمدن چهرهای معتدل در مسند ریاستجمهوری، انتظار میرود سرمایهگذاران P/E بالاتری را نسبت به سود بازار نسبت داده و با رشد ارزش بازار شرکتها شاخص کل نیز به روند صعودی بازگردد.
اما اگر چهره متفاوت با رویکرد بازار، در پاستور کار خود را آغاز کند، با تصمیمات نابجا و یکشبه، میتواند نسخه بورس را برای چند ماه بپیچد. این بدین معناست که بورس دوباره وارد فاز رکودی خواهد شد. علاوه بر این، با روی کار آمدن ترامپ در کوتاهمدت ریسک سیاسی به بازار تحمیل میشود. هرچند در بلندمدت تا پایان سال رشد نرخ ارز به کمک بازار میآید. البته اگر سیاستگذار به این فهم رسیده باشد که فاصله دلار نیما با دلار آزاد را در محدوده خوبی حفظ کند.