انتقاد تند از مصوبه دولت برای افزایش تعرفه گمرکی
جوان ایرانی نباید خودرو و موبایل و لپ تاپ خوب داشته باشد؟
افزایش نرخ سود بازرگانی واردات خودروهای بنزینی به حدود ۱۰۰ درصد است که با اضافه شدن دیگر هزینههای سربار، هر خودرو وارداتی حدود ۱۳۰ درصد گرانتر از قیمت کارخانه سازنده برای مصرف کننده ایرانی تمام خواهد شد.

هیات وزیران دیروز فهرست اصلاحات تعرفهای وتغییرات سود بازرگانی ۲۴۰ قلم کالا برای سال جاری را منتشر کرد. لیست منتشره حاوی کالاهایی است که بیشتر آن مصرف عمومی دارند؛ مانند چای، سیگار، خودرو، تلفن همراه، کلاه ایمنی خودروسازان، تراکتور و مانند آن.
نگاهی به تغییرات تعرفهای ایجاد شده نشان میدهد که سود بازرگانی و حقوق ورودی بیشتر کالاهایی که مصرف عمومی داشته (به جز کالاهای اساسی و دارو) و مستقیما در رفاه عمومی و استانداردهای زندگی مردم نقش دارند، در سال جاری افزایش یافته و طبیعتا این افزایش بر سطح عمومی قیمتها اثر گذاشته و در نهایت فشار بیشتری بر مردم و سفره هایشان وارد خواهد کرد.
این افزایش تعرفهای در حالی صورت میگیرد که نرخ ارز مورد استفاده در محاسبات گمرکی هم از ۲۸۵۰۰ تومان به حدود ۷۰ هزار تومان افزایش یافته که این تصمیم به طور مضاعف و شدیدی باعث گرانی اقلام مصرفی مردم – که بیشتر آن وارداتی است – خواهد شد.
نمونه بارز این موضوع، افزایش نرخ سود بازرگانی واردات خودروهای بنزینی به حدود ۱۰۰ درصد است که با اضافه شدن دیگر هزینههای سربار، هر خودرو وارداتی حدود ۱۳۰ درصد گرانتر از قیمت کارخانه سازنده برای مصرف کننده ایرانی تمام خواهد شد و این موضوع دسترسی مردم عادی به خودروهای با کیفیت خارجی را در حد آرزوهای دور دست قرار خواهد داد.
مردم مظلوم و تحت فشار ایران که بسیاری شان با وجود کار و تلاش فراوان و طاقت فرسا اکنون در تامین اولیه نیازهای خوراک و پوشاک و مسکن و درمان وا ماندهاند، دائما مشغول حذف این کالا و آن کالا از زندگی خود و خانواده هایشان هستند، از بسیاری از حقوق اولیه و بدیهی و ضروری خود مانند دسترسی به پزشک و دندانپزشک محرومند، رفتن به رستوران و تفریح برایشان آرزو شده است، لوازم خانگی شان در حال کهنه شدن است و قدرت خرید بسیاری از چیزهایی که در گذشته خریدهاند را ندارند، دائما برای تامین هزینه هایشان استرسی جانفرسا میکشند، شاهد کمرنگ شدن امید خود و بخصوص جوانانشان بوده و توان پاسخگویی به خواسته هایشان را ندارند و... به روشنی از دولت مستقر میپرسند چرا این همه مالیات و تعرفه و سود بازرگانی و ... و ... به طور مستمر بر گردهشان تحمیل و باعث تولید گرانی مضاعف میشود؟
چرا این چرخه نامیمون پایان نمییابد؟ مردم با چه زبانی به دولت و حاکمیت بگویند که ندارند؟ با چه زبانی بگویند که محل جبران کسر بودجه انباشته دولت و سالها سوءمدیریت، جیب مردم نیست؟ با چه زبانی بگویند دولت چرا به جای فشار آوردن به مردم سراغ مفسدین اقتصادی، باندهای افزایش دهنده قیمت ها، صنایع رانتی در اختیار بنیادها و نهادها و مانند آن نمیرود وکسر بودجه اش را از آن طریق تامین نمیکند؟
مردم میپرسند چرا حقوق دریافتی مدیران دولتی و خصولتیهای فولاد و پتروشیمی و سیمان و خودروسازان و دهها جای دیگر صدها میلیون تومان است و حقوق کارگران و کارمندان ۲۰ میلیون تومان؟ مردم و جوانان میپرسند چرا دولت با افزایش تعرفههای تجاری در همین سال باز هم در حال کاهش استانداردهای زندگی مردم و دور از دسترس شدن بسیاری از لوازم و وسایل است؟ مگر زندگی مردم فقط برنج، پنیر و روغن است که با یک کالابرگ ۵۰۰ هزار تومانی مرحلهای و با دهها محدودیت، آن را به مردم بدهیم وآن گاه هزاران برابر آن را با اعمال تعرفه و مالیات از جیب آنها برداریم؟
مردم میگویند چرا شان ما رعایت نمیشود؟ مگر جوان ایرانی چه چیزی از جوان اماراتی یا ترکیهای و عراقی کم دارد که او بهترین خودرو روز را سوار شود و خرید فلان لپ تاپ برایش مثل آب خوردن باشد، اما جوان ایرانی حتی حسرت خرید دست دوم آن را داشته باشد؟ مردم میپرسند چرا در ایران ما با این همه امکانات همه چیز یا گران است یا ممنوع؟
حرف و سخن در این باره فراوان است و درد بسیار؛ اما هر چه هست باید دلسوزانه به دولت و حاکمیت هشدار داد که طاقت مردم از تحمیل این همه گرانی سرآمده و لذا بر دولت است که با جستن راههای جدید، این تعرفههای جدید ظالمانه را لغو و کسر بودجه خودش را از جایی دیگر و مثلا با حذف بودجههای غیرضروری برخی بودجه بگیران بی خاصیت جبران کرده و از رویکرد گران سازی دست بشوید که داستان آن به آخر رسیده است.
فقط میشه آه کشید..من ۳۶ سالمه قبل ۸۹ همچی گل و بلبل بود ولی از ۸۹ به بعد اصلا نفهمیدیم چجوری گذشت انقد که وضع شخمی بود