دخترم را از داخل کمد لباس در خانه خواستگارش بیرون کشیدم!
مادر آن پسر نقش اصلی را در اغفال دختر 13 ساله ام دارد. او نتوانست زندگی خودش را حفظ کند و هم اکنون در یک خانواده از هم گسیخته ای زندگی می کند.
مادر آن پسر نقش اصلی را در اغفال دختر 13 ساله ام دارد. او نتوانست زندگی خودش را حفظ کند و هم اکنون در یک خانواده از هم گسیخته ای زندگی می کند که پسرش نیز از هیچ نظر تناسبی با خانواده ما ندارد با وجود این آن ها با ترفندهایی دختر 13 ساله مرا اغفال کرده اند و این گونه با آبروی خانوادگی ما بازی می کنند در حالی که این ازدواج آسیب های اجتماعی وحشتناکی را در پی خواهد داشت چرا که ...
این ها بخشی از اظهارات زن جوانی است که مدعی بود پسری با همدستی مادرش، دختر نوجوان او را از 19 روز قبل در مکان نامعلومی مخفی کرده اند.
این زن جوان درباره چگونگی وقوع این ماجرای تاسف بار به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: از حدود دو سال قبل پسرم پای یکی از دوستانش را به منزلمان باز کرد به همین دلیل «شیرزاد» مدام به منزل ما رفت و آمد می کرد و من هم برای آن که پسرم آزرده خاطر نشود و از سوی دیگر نیز دخترم سن و سال کمی داشت هیچ گاه به رفت و آمد او اعتراض نمی کردم چرا که این تصور را نداشتم که ممکن است او دختر نوجوان مرا اغفال کند.
اما چند ماه قبل متوجه ماجرایی شدم که دیگر دیر شده بود و او با همدستی مادرش دخترم را فریب داده بودند او هم که در این سن و سال هیچ اطلاعاتی از عاقبت این گونه روابط خارج از عرف نداشت اغفال شده بود با وجود این «شیرزاد» مادرش را به خواستگاری دخترم فرستاد اما دختر من نه تنها در کلاس ششم ابتدایی تحصیل می کرد وحتی معنی ازدواج را نمی فهمید بلکه خواستگار او نیز بیکار بود و از نظر اخلاقی و اجتماعی هیچ تناسبی با خانواده ما نداشت از سوی دیگر نیز او در یک خانواده از هم گسیخته زندگی می کرد که پدرش بعد از آن که مادر شیرزاد را طلاق داده با زن دیگری ازدواج کرده است و پسر او نیز به دلیل برخی کمبودهای عاطفی درگیر ناهنجاری های اجتماعی مانند اغفال دختر من شده است همه این عوامل باعث شد تا ما به خواستگاری آن ها جواب منفی بدهیم آن ها بعد از شنیدن پاسخ ما متاسفانه به دلیل همین کمبودهای عاطفی و اجتماعی دست به اعمال وحشتناکی زدند.
حدود یک ماه قبل شیرزاد دخترم را ربود و با انتشار تصاویر آن ها در فضای مجازی، موجی از نگرانی و آبروریزی در خانواده ما و اطرافیان مان به راه افتاد. با وجود این ما به دلیل آن که جلوی این آبروریزی را بگیریم از شکایتمان صرف نظر کردیم ولی متاسفانه آن ها دست از کارهای زشت شان برنداشتند و این بار حادثه Incident بدتری را رقم زدند.
شیرزاد که دخترم را اغفال کرده بود حدود 19 روز قبل او را با لباس راحتی از مقابل منزلمان ربود و به مکان نامعلومی برد در حالی که خانواده او مدعی بودند از دخترم خبری ندارند من با کمین مقابل منزلشان فهمیدم که دخترم را در خانه پنهان کرده اند این گونه بود که با پلیس Police110 تماس گرفتم ولی مادر شیرزاد فریاد می زد که ادعای شرف خواهد کرد! در همین حال من از فرصت استفاده کردم و با ورود به منزل آن ها دخترم را از داخل کمد کوچکی که رخت و لباس های زیادی روی آن ریخته شده بود بیرون کشیدم و در حضور پلیس از خانه آن ها بیرون آوردم همین موضوع منجر به درگیری و نزاع شد که حالا نیز از آن ها شکایت دارم ...
منبع:رکنا
1261
مامان پسره چه بی شرفی بوده از اوناش بوده ها باید اساسی به خدمتش برسن