ترس از ویروس کرونا و آثار پیدا و پنهان آن
تنها ما نیستیم که از ویروس کرونا می ترسیم، همه مردم جهان از آن می ترسند و هیچ کس را از این بابت نمیتوان و نباید ملامت کرد.
رضا داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم ایران در یادداشتی نوشت:
تنها ما نیستیم که از ویروس کرونا می ترسیم، همه مردم جهان از آن می ترسند و هیچ کس را از این بابت نمی توان و نباید ملامت کرد.
وقتی همه از چیزی می ترسند، آن چیز قاعدتا باید ترسناک باشد. ولی بیایید چند لحظه در باب این ترس همه جایی بیندیشیم.
1. هر ترسی با وهمی پیوسته است، منتها اوهام ترساننده متفاوتند و شدت و ضعف دارند. بعضی از آنها هم مثل ترس از ویروس دست از سر مردمی که در معرض هجوم آنند بر نمی دارند. تا آنجا که یک لحظه مجال فراغت از سودای ویروس نمی یابند که بتوانند بیندیشند چرا مثلا از مرگ بر اثر ویروس کرونا بیش از مرگ بر اثر تصادف در جاده ها می ترسند. مگر نه این است که تلفات جاده ای در بعضی کشورها کمتر از ویروس کرونا نیست؟ پس چرا از آن نمی ترسند و از کرونا این همه واهمه دارند؟
2. اختلاف میان دو ترس، ترسی که به آسانی از آن غافل می شویم و ترسی که از آن غفلت نمی توانیم کرد. هر چه باشد در آثار و نتایج آنها به نحوی طاهر می شود. ترسی که از آن غافل می شویم اگر بماند شاید صاحبش را به احتیاط وا دارد یا او را از خطر حفظ کند. اما ترسی مثل ترس از کرونا که می ماند خطر را بیشتر و شدیدتر می کند. برای اینکه بهتر بتوان با خطر ویروس مقابله کرد، باید فرصتی باشد که در آن بتوان به دفع خطر اندیشید. اندیشیدن مستلزم رهایی و انقطاع جزئی یا کلی از ترس است و با این رهایی شاید بعضی چاره های مقابله با خطر پیدا شود. ولی شاید اثر بزرگتری هم داشته باشد.
3. فیلسوفان اگزیستانس آدمی را موحودی ترس آگاه می دانند. ترس آگاهی با ترس تفاوت دارد. ترس از بیرون و از شیی معین است ولی ترس آگاهی احساس ترس توام با درد است و دردمند نمی داند ترس و دردش از کجاست. این ترس، ترس از نیستی است. اگر ترس از کرونا به ترس آگاهی برسد، می تواند مایه تذکر موثر و راهگشا باشد. بشر همواره این استعداد را داشته است که به غرور میتلا شود، اما عصر جدید به خصوص آنجا که ناتوانی با توانایی اشتباه می شود، آدمی بر مرکب سرکش غرور نشسته است و می تازد، بی آنکه از خطرهای راه چیزی بداند. اگر ویروس کرونا ناتوانی ما را به ما بنماید و موحب شود که زمام مرکب غرور را نگاه داریم و از دعوی های بیهوده اندکی رو بگردانیم درس بزرگی به ما داده است.
4. تمدن تکنولوژیک جدید، تمدن عظیمی است که وجود و آثارش به یک معجزه می ماند. اما این قدرت عظیم و بی مانند نمی داند و نمی خواهد بداند که یک ویروس جهش یافته بیرون آمده از آزمایشگاه یا به قولی جداشده از جسم یک پرنده مفلوک، می تواند نظم عظیم و حیرت انگیزش را بلرزاندو دچار بحران و خلل و اختلال کند. در نظام بزرگ تمدن کنونی و در عظمت بشر تردید نمی کنیم، اما از ناچیزی و ناتوانی انسان و از دچار شدنش به غرور همه توانی و همه دانی نیز نباید غفلت کرد. پاسکال می گفت آدمی بی نهایت بزرگ و بی نهایت کوچک است. می توان گفت که با این عظمت و حقارت، مهربانی و دانایی و بی رحمی و نادانی نیز قرین می شوند، تا آنجا که کسانی ممکن است چندان نادان باشند که دانشجوی چینی را به جرم اینکه کشورش منشا ویروس کرونا بوده است مقصر بدانند و با مشت و لگد مجازات کنند.
ولی کرونا به کشور و قوم خاصی تعلق ندارد و همه یکسان در معرض ابتلای آن قرار دارند. کاش این پیشامدها به ما می آموخت که به جای دشمنی با یکدیگر همدردی و همراهی کنیم. آدمیان همچنانکه یکسان در معرض خطر قرار دارند، از حقوق یکسان نیز بهره دارند. یکی از نشانه های رو کردن به دانایی و بزرگی این است که همه و مخصوصا صاحبان قدرت و آنها که بیشتر دچار غرورند و احیانا غرور را فضیلت و بزرگی می دانند، حدود و حقوق مردمان را رعایت کنند و سخن ناصر خسرو را از یاد نبرند که: خلق سراسر همه نهال خدایند، هیچ نه بشکن از این نهال و نه برکن و این همه مشروط به گذشتن از ترس خانه کرده در سراسر خودآگاهی ما و رسیدن به درد ترس آگاهی است.
* رئیس فرهنگستان علوم ایران
منبع: خبرآنلاین
66
نقش خدا و قرآن و عقل را در حل سازمان یافته ی مشکالات هرگز نباید فراموش کرد --- سلام جناب استاد محترم ؛ آقای رضا داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم پیش از سخن از عظمت سئوال بر انگیز تمدن بشر که در واقع با دانش محدود و ناچیز خود به کمال هیچ حقیقتی دست نیافته و بنا بتاکید خداوند در قرآن هرگز نمی تواند و نباید به این کمال دست بیابد که اگر دست یافت با غرور شیطانی که دارد ادعای خدایی می کند ؛ آی کاش در باره ی حقایقی که خداوند در قرآن در باره ی توان و دانش محدود و ناچیز بشر و ضرورت غفلت ناپذیر نیاز همیشه هر همت بشری مثبت و سازنده برای احراز کامیابی به تکیه ی صادقانه و عالمانه به توکل به توان و علم وحکمت و مهربانی مطلق بی کران خداوند که آفریننده ی عظمت و نظم بی مانند جهان هستی است و در حقیقت حلال همه ی مشکلات و قادربه انجام همه کارها و جلوگیری از همه ی مصیبتها است اندکی مشروح و رسا سخن می گفتیم. آی کاش ما با الهام گیری از رهنمودهای محکم و مفصل و سرشت نشین بی نقص قرآن کریم و کمک از اصول استدلال عقلی مردم را به حقایق غیر قابل انکار فوق همیشه یاد آوری و پیوسته آگاه می ساختیم. آی کاش این رهنمودها را با کمک قرآن و عقل پیوسته مو شکافی می نمودیم که بی تردید اگر مردم آنها را به یاد آورند و مجددا به این رهنمودهای انکار ناپذیر آگاه گردند و با سرشت خویش به این حقایق آشکار انکار ناپذیر ایمان آورند یقینا درک خواهند کرد که هر چند بشر و جهان طبیعت ظاهرا عامل شکل گیری سرنوشتها هستند و لی بحکم قرآن و عقل این تنها اراده و علم و حکمت خداوند اند که جهان را در سلطه ی خود فرا گرفته نتیجه ی نهایی هر سرنوشتی را به سود مؤمنان راستین شکیبا و به زیان کافران دروغ گوی دستپاچه رقم می زنند ؛ آنگاه هیچ بیم و ترس و هراسی از آینده ی مجهول هرگز آنان را گرفتار خود نخواهد کرد. در حقیقت این آموزش ناقص روش گریز و سازمان نیافته و علم ستیز دین و مذهب است که با آلوده شدن به من در آوردیها و خرافات قرآن ستیز و خرد گریز و گمراه کننده ی ذهن بشر ، مردم را در تمامی نیازهای زندگی از خدا و قرآن و اصول عقلی دور می کند و برای آسان سازی کارها و حل مشکلات بجای همت متکی به توکل صادقانه به خداوند توانا مردم را تنها به رویکرد جاهلانه به دانش ناچیز و توان بی نهایت محدود خود وابسته می سازد.
چرا قرآن و عقل را قربانی باورهای اثبات ناپذیر خود می کنیم؟؟؟!!! --- « فَوَرَبِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ مَا أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ » ﴿آیه ۲۳ سوره ذاریات﴾. چرا و با چه دلیل انکار ناپذیر ظاهرا اکثریت بشر از قرآنی و عقلی کردن باورهای خود که به دین و مذهب نسبت می دهند ، با نادیده گرفتن هشدارهای شدید و آشکار آیات محکم و مفصل و سرشت نشین فراوان قرآن کریم ، این باورهای موروثی اثبات ناپذیر را ، که بعلت تکیه به منقولات متضاد با محکمات مفصل قران و متعارض با اصول استدلا عقلی به پوچی و بطلان و تزویر مخدوش اند ، با اصرار بر قرآن و عقل ترجیح می دهند و چرا قرآن و عقل را با تن دادن به پیامدهای شوم هشدارهای مذکور قربانی باورهای بی پایه غیر قابل اثبات خود می کنند؟؟؟!!! بشر که از توان دادن پاسخ وحیانی و عقلی آشکار قاطع و انکار ناپذیر به این چراها در این دنیا محروم است در آخرت نیز که با این چراها بی تردید رو به رو خواهد شد با تکرار محرومیت از توان مذکور بنا به حکم قرآنی خداوند یکتا دانای مطلق سرنوشت خود را تباه خواهد دید و در محضر خداوند و خلایق در روز رستاخیز قیامت بی شک از پذیرفتن سر انجام شوم این تباهی ابدی تغییر ناپذیر گریزی نخواهد داشت. « وَوُضِعَ الْكِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَيَقُولُونَ يَا وَيْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْكِتَابِ لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا وَلَا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا » ﴿آیه ۴۹ سوره کهف﴾.