لیورپول، رئال مادرید را هم روسفید کرد!/وقتی قهرمانی در اروپا از قهرمانی داخلی آسان تر است
لیورپول در حالی در 14 سال اخیر دو بار قهرمان اروپا شده که 30 سال است در حسرت قهرمانی لیگ میسوزد.
لیورپول شنبه شب موفق شد تاتنهام را 2-0 شکست دهد تا برای ششمین بار (دومین بار در فضای لیگ قهرمانان اروپا) بر برام اروپا بایستد.
لیورپول که برای آخرین بار در سال 1990 قهرمانی در لیگ انگلیس را تجربه کرده (زمانی که هنوز لیگ برتر به وجود نیامده بود و این مسابقات، لیگ دسته اول نام داشت) در سال 2005 اولین قهرمانی خود در لیگ قهرمانان اروپا را جشن گرفت و همان زمان، رکورد بیشترین فاصله بین آخرین قهرمانی در لیگ و قهرمانی اروپا را با 15 سال به نام خود ثبت کرد.
14 سال گذشت و لیورپول در این سال ها هرچند در 3 فصل (09-2008، 14-2013 و 19-2018) بسیار به قهرمانی در لیگ برتر نزدیک شد، اما باز هم موفق به کسب جام لیگ برتر نشد تا در فضایی که حتی تیم هایی نظیر بلکبرن و لسترسیتی هم قهرمانی در آن را تجربه کرده اند، تعداد جام های لیورپول صفر باشد. قرمزهای مرسی ساید با قهرمانی در فصل 19-2018، رکورد 14 سال قبل خود را هم ارتقا دادند و اکنون فاصله آخرین قهرمانی لیگ و آخرین قهرمانی اروپایی را به 29 سال رسانده اند؛ رکوردی که بعید به نظر میرسد به این زودی ها شکسته شود.
البته باید این را هم در نظر داشت که در صورت پیروزی تاتنهام، این رکورد (بیشترین فاصله بین آخرین قهرمانی لیگ و قهرمانی اروپایی) در اختیار اسپرز قرار میگرفت. چرا که از آخرین قهرمانی تاتنهام در سطح اول فوتبال انگلیس، 58 سال میگذرد!
لیورپول در حالی این رکورد ویژه را ثبت کرده که پیش از این، انتقادات در خصوص ترجیح قهرمانی اروپایی بر قهرمانی داخلی بر رئال مادرید وارد بود. رئال که با 7 قهرمانی در فضای جدید (از فصل 93-1992 تاکنون) رکورد دار است، تنها در یکی از این 7 فصل توانسته همزمان با قهرمانی اروپایی خود، در لالیگا نیز قهرمان شود و در بعضی از قهرمانی های اروپایی خود، نتوانسته در لالیگا عنوانی بهتر از چهارمی و پنجمی را کسب کند.
اما آیا کسب این دوگانه و قهرمانی همزمان در لیگ داخلی و اروپا همیشه اینقدر دشوار بوده و تیم ها مجبور بوده اند از بین این دو، یکی را انتخاب کنند؟ در ادامه نگاهی خواهیم داشت به تیم هایی که در فصل قهرمانی اروپایی خود، در لیگ های داخلی نیز قهرمان شده اند:
مارسی (93-1992)/ آث میلان (94-1993)/ آژاکس (95-1994)/ منچستریونایتد (99-1998)/ بایرن مونیخ (01-2000)/ پورتو (04-2003)/ بارسلونا (06-2005)/ منچستریونایتد (08-2007)/ بارسلونا (09-2008)/ اینترمیلان (10-2009)/ بارسلونا (11-2010)/ بایرن مونیخ (13-2012)/ بارسلونا (15-2014)/ رئال مادرید (17-2016)
این آمار نشان میدهد که در 27 دوره برگزار شده از رقابت های لیگ قهرمانان اروپا، تنها در 14 دوره (51.8 درصد) تیم های قهرمان اروپا در لیگ های داخلی خود نیز به قهرمانی رسیده اند. در این بین شاید موفق ترین تیم ها بارسلونا، منچستریونایتد و بایرن مونیخ باشند که در تمامی فصل های قهرمانی خود در اروپا، در لیگ های داخلیشان نیز به قهرمانی رسیده اند.
اما عملکرد قهرمانان 13 دوره دیگر به چه شکل بوده است؟ ابتدا بیایید و به ضعیف ترین قهرمانان اروپایی (از نظر رتبه در لیگ داخلی) اشاره کنیم. ضعیف ترین قهرمان اروپا چلسی در فصل 12-2011 است که در فصلی که به قهرمانی اروپا رسید، در لیگ برتر در رده نازل ششم قرار گرفت و تنها به لطف سهمیه قهرمانی اش توانست در رقابت های فصل بعد حاضر باشد؛ سهمیه ای که به قیمت حذف تاتنهام (تیم چهارم فصل 12-2011 لیگ برتر) از مسابقات فصل بعد لیگ قهرمانان تمام شد.
بعد از چلسی 12-2011، نوبت به رئال مادرید فصل 00-1999 و لیورپول فصل 05-2004 میرسد که در شرایطی قهرمان اروپا شدند که نتوانستند در لیگ هایشان، عناوینی بهتر از پنجمی را کسب کنند.
یوونتوس در فصل 96-1995 و در قهرمانی اروپا، تیم دوم سری آ بود. بوروسیا دورتموند اوتمار هیستفلد در شرایطی قهرمان سال 97 اروپا شد که در بوندسلیگا با فاصله ای 8 امتیازی نسبت به بایرن مونیخ در رده سوم قرار گرفته بود و رئال مادرید یوپ هاینکس در سال 98 در شرایطی طلسم 32 ساله خود در اروپا را میشکست که با 11 امتیاز اختلاف نسبت به بارسلونا، تیم چهارم لالیگا شده بود. وضعیتی که بهانه خوبی به لورنزو سانز برای اخراج مربی آلمانی میداد.
رئال دلبوسکه در سال 2002 و در فصل قهرمانی رئال در گلاسکو، تیم سوم لالیگا شده بود و یک فصل بعد، میلان کارلو آنچلوتی نیز دقیقا همین وضعیت را تکرار میکرد. درباره لیورپول سال 2005 نیز پیش از این مطالبی بیان شد. تیم رافائل بنیتس که در پایان فصل لیگ برتر با 37 امتیاز اختلاف نسبت به چلسی در رده پنجم حضور یافته بود، توانست به لطف قهرمانی اش در اروپا، مسابقات فصل بعد لیگ قهرمانان را از مرحله اول انتخابی آغاز کند.
میلان در فصل 07-2006 و دو سال بعد از ناکامی در فینال استانبول، در آتن از لیورپول انتقام گرفت و برای سومین بار در لیگ قهرمانان اروپا به قهرمانی رسید، آن هم در شرایطی که فصل سری آ را در رده چهارم به پایان برده بود. درست است که میلان فصل را به دلیل نقش خود در کالچو پولی با 8 امتیاز منفی آغاز کرده بود، اما برگرداندن این امتیازات هم میلان را قهرمان سری آ نمیکرد تا آنچلوتی در هیچ کدام از قهرمانی های اروپایی خود، سری آ را نبرده باشد.
با گذر از چلسی روبرتو دیمتئو، به رئال مادرید میرسیم. رئال آنچلوتی در فصل 14-2013 طلسم "لادسیما" را شکست و برای دهمین بار قهرمان اروپا شد اما آن ها نتوانستند در لالیگا به عنوانی بهتر از سومی برسند. (البته فاصله رئال با اتلتیکوی قهرمان تنها 3 امتیاز بود) قهرمانی های یازدهم و سیزدهم رئال با زیدان در فصل های 16-2015 و 18-2017 نیز در شرایطی رقم خورد که رئال در لالیگا به ترتیب دوم و سوم شده بود.
این درست است که این تیم ها نتوانستند همزمان قهرمان لیگ قهرمانان و لیگ های داخلی خود شوند، اما باید این را هم در نظر داشت که از آخرین قهرمانی های این تیم ها در لیگ های داخلیشان زمان زیادی نمیگذشت و مانند لیورپول، انتظارهایی 15 و یا 30 ساله برای قهرمانی در لیگ نکشیده بودند.
یوونتوس مارچلو لیپی و دورتموند اوتمار هیستفلد یک سال قبل از قهرمانی های اروپاییشان، قهرمان لیگ های داخلی شده بودند و در حقیقت به عنوان قهرمان لیگ های ایتالیا و آلمان، توانسته بودند پای به عرصه اروپایی بگذارند.
رئال مادرید در سال های 98 و 2000 قهرمان لالیگا نشد اما این تیم آخرین قهرمانی لالیگایی خود را در فصل 97-1996 جشن گرفته بود و قبل از قهرمانی 2002 نیز، قهرمانی فصل 01-2000 را کسب کرده بود. قبل از قهرمانی فصل 14-2013 لیگ قهرمانان نیز، رئال برای رجوع به آخرین قهرمانی داخلی اش نیازی به رجوع به کتاب های تاریخ نداشت، چرا که در فصل 12-2011 با ژوزه مورینیو قهرمانی 100 امتیازی خود را جشن گرفته بود.
در زمان قهرمانی میلان در فصل 03-2002، از آخرین قهرمانی این تیم در سری آ 4 سال میگذشت و میلان در هنگام برپایی جشن قهرمانی اروپا در سال 2007، حسرتی 3 ساله برای فتح سری آ داشت. چلسی نیز تنها 2 فصل قبل از قهرمانی اروپاییش قهرمانی لیگ برتر انگلیس را تجربه کرده بود.
دلایل زیادی برای این اتفاقات میتوان برشمرد. بسیاری از طرفداران رئال تیمشان را تیمی اروپایی میدانند و معتقدند این تیم حتی در بدترین روزهای داخلی اش، راه نتیجه گرفتن در مسابقات قاره ای را به خوبی بلد است. این نکته را درباره میلان کارلو آنچلوتی نیز میتوان ذکر کرد. نکته دیگر آن که برخی از تیم ها در مقطعی از فصل، زمانی که میدانند نباید امیدی برای فتح لیگ داشته باشند، تمرکز خود را معطوف رقابت های اروپایی کرده و به نتایج درخشانی نیز دست مییابند.
برای مثال ویسنته دل بوسکه در نوامبر 1999 در شرایطی پای به رئال گذاشت که این تیم با جان توشاک نتایج کابوس واری میگرفت. این وضعیت برای روبرتو دیمتئو و چلسی که او از آندره ویاش بواش تحویل گرفت نیز صادق است. (چلسی به دنبال شکست مقابل ناپولی در بازی رفت مرحله یک هشتم، حتی در آستانه حذف از اروپا هم بود) لیورپول رافائل بنیتس در فصل 05-2004 نیز خیلی زود متوجه شد که قهرمان فصل لیگ برتر، تیمی غیر از چلسی ژوزه مورینیو نخواهد بود.
خیلی از طرفداران لیورپول در همین فصل و در شرایطی که لیورپول بیش از همیشه به قهرمانی در لیگ برتر نزدیک بود، ترجیح میدادند تیمشان در اروپا حذف شود و به قهرمانی در لیگ برتر برسد. اما این اتفاق رخ نداد تا در فصلی که لیورپول بر بام اروپا ایستاد، حسرت طرفداران لیورپول برای قهرمانی در سطح اول فوتبال انگلیس 30 ساله شود.
شاید فصل 20-2019 بهترین آزمون برای لیورپول و یورگن کلوپ باشد. آن ها در این فصل دیگر دغدغه ای برای بازی های اروپایی نخواهند داشت و میتوانند تمرکز خود را معطوف لیگ برتر کنند. اگر ناکامی لیگ برتری لیورپول امتداد یابد، این سوال به شکل جدی تری مطرح خواهد شد که: آیا لیگ برتر انگلیس، رقابتی چالشی تر از لیگ قهرمانان اروپاست؟ لیورپول 20-2019 پاسخ روشنی به این سوال خواهد داد.
منبع: نود
2034