سیاست «نگاه به شرق» ایران نتایج ثمربخشی به همراه خواهد داشت
ایران در آغاز سال نو میلادی، به عنوان یکی از بازیگران مهم خاورمیانه، در بازی شطرنج دیپلماتیک بسیار فعال شده است.
در وین، تهران به دنبال شکستن بن بست در مذاکرات ازسرگیری برجام است؛ در کشورهایی مانند چین، عربستان سعودی و عمان، مقامات ارشد ایرانی سفرهای فشردهای داشتهاند؛ «سید ابراهیم رئیسی» رئیس جمهور ایران روز 19 ژانویه (29 دی) به روسیه رفت و با توجه به اینکه این اولین سفر یک رئیس جمهور ایران به مسکو پس از گذشت پنج سال است، نشان دهنده اهمیت ویژه این سفر در دستور کار دیپلماتیک ایران است.
در روز جمعه اول بهمن، رئیس جمهور رئیسی پس از بازگشت از روسیه در فرودگاه مهرآباد درباره توافقات صورت گرفته با مقامات روس درباره گسترش روابط در زمینههای مختلف اقتصای و سیاسی توضیحاتی ارائه کرد و گفت: ایران و روسیه توافقهای خوبی در زمینههایی مانند نفت و امور دفاعی امضا کردند.
رئیسی با بیان اینکه در این سفر همچنین درباره مساله پولی و بانکی بین دو کشور گفتوگو شده است، اظهار داشت: دو کشور میتوانند در جهت شکست سلطه دلار بر روابط پولی و بانکی گام بردارند و مبادلات خود را با پول ملی انجام دهند.
گزارش های پیشین حاکی از آن بود که رایزنی رودرروی سران دو کشور درباره برنامه همکاری 20 ساله ایران و روسیه بزرگترین نقطه برجسته در سفر رئیسی محسوب میشود.
ایران و روسیه در مواجهه با فشار غرب به سرکردگی ایالات متحده و با لحاظ اپیدمی کرونا و تغییر محیط جغرافیایی، به تقویت رایزنی و همکاری نیاز فوری دارند. انتظار میرود از طریق این سفر، سیاست «نگاه به شرق» ایران و طرح «مشارکت بزرگ اوراسیا»ی روسیه بیش از پیش به هم متصل شده و پربارتر شود.
حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران 14 ژانویه (24 دی) به چین سفر کرد و پکن و تهران مشترکا از آغاز اجرای برنامه همکاری جامع 25 ساله بین دو کشور خبر دادند. این دیدار نیز توجه گستردهای را در دنیا به خود جلب کرد. امیرعبداللهیان پس از این دیدار در توئیتی به زبان چینی ابراز امیدواری کرد که روابط دو کشور وارد 50 سال دوم پویا و امیدبخش خود شود و بهترینها را برای بازیهای المپیک پکن در سال ببر و با وجود اپیدمی آرزو نمود.
در دو سال گذشته، به دلیل شیوع اپیدمی، تبادلات حضوری بین کشورها به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. اما در آغاز سال جدید، رئیس جمهور و وزیر امور خارجه ایران به ترتیب از روسیه و چین بازدید کردند و این موضوع نشان میدهد که دولت جدید ایران در اجرای سیاست «نگاه به شرق» گامهای محکمی برداشته است. به مفهوم دقیق کلمه، «نگاه به شرق» به توسعه روابط با چین و سایر کشورهای آسیای شرقی اشاره دارد، اما به صورت گسترده، شامل تعمیق روابط مشارکت جامع با روسیه نیز میشود.
شایان ذکر است که هم درباره طرح همکاری جامع 25 ساله چین و ایران و هم آنچه رسانهها از آن به عنوان قرارداد همکاری 20 ساله ایران و روسیه یاد میکنند، شایعات و انتقادات زیادی در فضای مجازی وجود دارد. برخی حتی این توافقنامهها را به عهدنامه «ترکمانچای» تشبیه کردهاند.
اپیدمی قرن به همراه فشار حداکثری آمریکا دلیل اصلی مشکلات معیشتی کنونی مردم در ایران است. به بیان سادهتر در حالی که رسانههای غربی به شدت نسبت به آینده اقتصاد ایران بدبین هستند، اما به ریشه این مشکل یعنی خروج یکجانبه آمریکا از برجام اشاره نمیکنند و در عوض همکاری عادی ایران با چین، روسیه و سایر کشورها را مورد حمله قرار میدهند. البته پی بردن به انگیزه آنها کار دشواری نیست، زیرا از دیدگاه ایالات متحده، هرکشوری که باوجود این فشارها جرأت همکاری با ایران را داشته باشد، تأثیر تحریمهایش را کاهش میدهد.
از زمان شروع مذاکرات احیای برجام، اقدامات دیپلماتیک ایران بارها مورد توجه قرار گرفته است. اگرچه در مذاکرات هستهای اجماعهایی حاصل شده، اما دستیابی به موفقیت همچنان دشوار است و پر واضح است که ایران تمام امید خود را به لغو تحریمهای آمریکا نمیبندد.
ساختار سیاسی داخلی ایالات متحده پیچیده است و مانع تراشیهای فراوانی در این خصوص وجود دارد. حقایق بارها ثابت کرده که حتی اگر دولت آمریکا توافقی را امضا کند، میتواند به راحتی از آن خارج شود. همچنین بعید است که بعد از تغییر رئیس کاخ سفید، توافقنامههای بینالمللی که از سوی دولت گذشته امضا شده، همچنان اجرا شود.
چگونگی در هم شکستن محاصره و کاهش فشار ناشی از تحریمها، نگاه واقعبینانهتری است که دولت جدید ایران را لحاظ کرده است. ایران از یک سو تعامل خود را با کشورهای منطقه تقویت بخشیده و به تنشزدایی با کشورهایی مانند عربستان سعود پرداخته و از سوی دیگر روابط خود را با چین و روسیه به عنوان اهرمهایی قدرتمند برای شکستن تحریمها تقویت میکند.
به زعم نویسنده، این اقدامات بسیار مثبت است چرا که ایران و سایر کشورهای منطقه مسئولیت سنگین توسعه خود را برعهده دارند و از سوی دیگر هیچ اختلاف حل نشدنی بین این کشورها وجود ندارد ، بنا بر این تنشهای خاورمیانه و منطقه خلیج فارس بی معناست. چین، ایران، روسیه و سایر کشورها در مخالفت با هژمونی و قلدری و حفظ چندجانبه گرایی اراده مشترک و مواضع یکسانی دارند. در واقع باید گفت تقویت همکاریهای متقابل به نفع مردم خود این کشورها و نیز به سود صلح و توسعه منطقه و جهان خواهد بود.
بله اما برا کی ؟