تحلیل Responsible Statecraft از سیاست تحریمی آمریکا علیه ایران و روسیه و آینده روابط تهران- مسکو؛
تحریمهای آمریکا علیه ایران و روسیه اثراتی معکوس و خطرناک در پی خواهد داشت؟
ایران و روسیه که هر دو تحت تحریمهای آمریکا قرار گرفتهاند چنین شرایطی را فرصتی قلمداد کردهاند تا روابط خود را قویتر نمایند. اما همکاری روسیه و ایران میتواند زنگ خطری برای منافع آمریکا و غرب در نظر گرفته شود.
تجربه سالها ادامه سیاستهای یکجانبهگرایانه از سوی آمریکا و اعمال تحریمهای یکجانبه و تبعیضآمیز در سالهای اخیر، همراه با استدلال پژوهشگران حوزه حقوق تحریمها مبنی بر غیر کارآمد بودن این تحریمها حاکی از آن است که این سیاست اتخاذی نه تنها موثر نیست بلکه پیامدهای حقوق بشری هم دارد. ایران و روسیه که هر دو تحت تحریمهای آمریکا قرار گرفتهاند چنین شرایطی را فرصتی قلمداد کردهاند تا روابط خود را قویتر نمایند. اما همکاری روسیه و ایران میتواند زنگ خطری برای منافع آمریکا و غرب در نظر گرفته شود. ترجمه و انتشار این مطلب به نقل از Responsible Statecraft به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و تنها به منظور آشنایی بیشتر مخاطبان ایرانی با آرا و دیدگاههای کارشناسان و رسانههای بینالمللی صورت میگیرد.
واشینگتن به منظور رفع نگرانیهای امنیتی خود در برابر ایران و روسیه تحریمهای اقتصادی شدیدی را علیه دو کشور تحمیل کرده است، اما این اقدامات مجزا به گونهای با هم مرتبط بوده و ممکن است به جای بهبود امنیت ایالات متحده و منطقه اثراتی معکوس را در پی داشته باشد.
تحریمهای ایالات متحده باعث تضعیف و ایجاد اختلال در اقتصاد تهران شده، به طور ناخواسته زمینه مخالفت داخلی نسبت به ادامه مذاکرات جاری را فراهم کرده و مانع پیشبرد اقدامات دیپلماتیک و ایجاد محدودیت برای برنامه هستهای مورد منازعه شده است.
تحریمهای روسیه نیز که در پی حمله به اوکراین بر این کشور تحمیل شد، در ابتدا باعث کاهش تدریجی نرخ تولید ناخالص داخلی آن شد، اما پس از تصمیم مسکو مبنی بر یافتن متحدان و بازارهای جدید، به تدریج از فشار تحریمها کاسته شد و روابط کرملین با شرکای متعهد و خواهان تضعیف اقدامات کشورهای غربی در راستای انزوای این کشور افزایش یافت.
ایران
دولت ترامپ در سال ۲۰۱۸ (۱۳۹۷) تحریمهای جامع ایالات متحده علیه برنامه هستهای ایران را تمدید کرد و در سال ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ (۱۳۹۸ و ۱۳۹۹) اقداماتی را در راستای افزایش شدت تحریمها انجام داد، میلیاردها دلار از داراییهای خارجی ایران را مسدود کرد و باعث کاهش شدید میزان درآمدهای نفتیای شد که دولت ایران به شدت به آن نیاز داشت و زمینه رکود موقت اقتصاد ایران را فراهم کرد.
با این وجود، این فشارها به جای به زانو در آوردن جمهوری اسلامی ایران، باعث تقویت قدرت سیاسی تندروهای داخلی تهران و افزایش دامنه پشتیبانی مردم از فعالیتهای هستهای خطرناکی شد که بر اساس توافق هستهای سال ۲۰۱۵ (۱۳۹۴)، موسوم به برجام، ممنوع اعلام شده بود. نتایج نظرسنجی انجامشده از سوی مرکز مطالعات بینالمللی و امنیتی دانشگاه مریلند حاکی از این است که سهچهارم مردم ایران از فعالیتهای هستهای رو به رشد تهران حمایت میکنند و این مساله، روند افزایش میزان غنیسازی هستهای و ذخیره آن را برای تهران در شرایط مواجهه با فشارهای بینالمللی آسانتر کرده است.
نتایج به دست آمده حاکی از این است که پس از اعمال دوباره تحریمها، میزان ذخیره اورانیوم غنیسازیشده ایران افزایش یافته و همین مساله باعث افزایش قابلیتهای ایران در حوزه غنیسازی و تولید سوخت بیشتر و جایگزینی رهبران میانهروی تهران با تندروهای سیاسی که چندان مایل به صلح با واشینگتن نیستند شده است. شرایط سیاسی ایران و مخالفت فزاینده مردم با تحریمها باعث ایجاد فرصتی برای روسیه در راستای استفاده از همکاریهای دوجانبه و همکاری در حوزه انرژی، توافق بر سر یک مسیر تجاری جدید و انتقال فناوری نظامی شد، مسالهای که باعث دور زدن تحریمها و تضعیف اقدامات ایالات متحده در هر دو جبهه خواهد شد.
اگر چه همکاری میان تهران و مسکو، حتی همکاری هستهای آنها، از ماهیتی جدید برخوردار نیست، اما این همکاریها طی سالهای اخیر از اهمیت کمتری برخوردار بوده است
روسیه
کمی پس از آغاز دور جدید مذاکرات میان گروه ۱+۵ (ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، چین و روسیه، به علاوه آلمان) با ایران در شهر وین، روسیه به اوکراین حمله کرد و باعث ایجاد بحرانی ظاهراً نامرتبط میان طرفین اصلی توافق برجام شد. سپس، ایالات متحده به منظور تحمیل تحریمهای وسیع و دشوار علیه مسکو، اقدامی بینالمللی را با پشتیبانی ۴۰ کشور از سراسر جهان آغاز کرد.
هماهنگی تحریمهای ایالات متحده و تحریمهای چندجانبه اتحادیه اروپا علیه روسیه در ابتدا باعث کاهش ۱۱ درصدی نرخ تولید ناخالص داخلی روسیه و کاهش چشمگیر ارزش روبل شد. در بدو امر، چنین اقداماتی با سرعتی قابل توجه پیش رفت و متحدان صنعتی در غرب مخالفت خود را نسبت به این حمله اعلام و احتمالاً مانع اقدامات جنگی روسیه شدند.
با این وجود، روسیه پس از ضربههای اولیه ناشی از تحریمها در ماه فوریه (بهمن) روند تثبیت شرایط اقتصادی- اکنون ارزش روبل به شرایط پیش از آغاز حمله روسیه به اوکراین بازگشته- و درآمدهای نفتی خود (مهمترین صادرات کشور روسیه) را تا حدودی به واسطه دور زدن محدودیتهای ناشی از تحریمها مدیریت کرد.
مسکو به منظور تعدیل اثرات ناشی از تحریمهای جدید که به دلیل بحران اوکراین با آن مواجه بود به دنبال سرمایهگذاری بر موضع خود در مذاکرات ایران و اهرم اقتصادی منطقهای بود. کشور روسیه که در پی حمله به اوکراین با تحریمهای ایالات متحده مواجه شده و این مساله کرملین را ملزم به یافتن فرصتهای دیگر برای رهایی از بند تحریمها کرده بود، به منظور اطمینان از تاثیر تحریمهای ایالات متحده بر روند همکاری مسکو با ایران، درخواست ارائه «تضمین کتبی» از سوی ایالات متحده را پیشنهاد کرد.
همکاری با ایران نه تنها برای اقدامات ضدتحریمی روسیه مفید است، بلکه با منافع امنیتی مسکو نیز هماهنگی دارد. حمله نظامی روسیه به اوکراین به دلیل افزایش تعداد تلفات و عدم پیشبینی روسیه از اتحاد کشورهای عضو ناتو، بسیار پرهزینهتر و ناموفقتر از چیزی بود که پوتین انتظار آن را داشت. روسیه با فهرستی از شرکای احتمالی رو به کاهش به شدت به دنبال تقویت روابط با سایر کشورهایی است که منافعی مشترک با یکدیگر دارند.
همکاری خطرناک
اگر چه همکاری میان تهران و مسکو، حتی همکاری هستهای آنها، از ماهیتی جدید برخوردار نیست، اما این همکاریها طی سالهای اخیر از اهمیت کمتری برخوردار بوده است. در واقع، بنا بر گزارشهای رسیده، همکاری روسیه در مورد تحریمهای گروه ۱+۵ علیه ایران در سال ۲۰۱۲ (۱۳۹۱) در ایجاد زمینه توافق برجام نقشی مهم و اساسی ایفا کرده بود. همچنین، نمونههای تاریخی دیگری وجود دارد که حاکی از عدم تعهد کامل روسیه به یک توافق هستهای بینالمللی با ایران بوده و تغییر فشارهای ژئوپلیتیک (جغرافیای سیاسی) علیه روسیه ممکن است باعث ایجاد زمینهای برای افزایش مشکلات ایران با واشینگتن بر سر همکاری دوستانه با کشورهای غربی شود.
به عنوان نمونه، ارزیابی سازمان اطلاعات ایالات متحده حاکی از آن است که روسیه در دهه ۱۹۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی (دهه ۱۳۷۰ و اوایل دهه ۱۳۸۰ شمسی) در پوشش انرژی غیرنظامی، فناوری هستهای دوگانه (یا فناوری هستهای قابل استفاده در ساخت تسلیحات هستهای) را- شامل ساخت رآکتور هستهای بوشهر که نگران تبدیل آن به برنامه ساخت جنگافزارهای هستهای بود- تامین کرده بود. کشور روسیه همچنین در هنگام امضای توافق برجام در سال ۲۰۱۵ (۱۳۹۴) در مورد نتیجه آن تردید داشت.
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه پیشین ایران، طی مصاحبهای محرمانه که صوت آن به صورت پنهانی منتشر شد، اعلام کرد: «کشور روسیه خواهان موفقیت مسالمتآمیز این توافق [برجام] نبود، زیرا عادیسازی روابط ایران با کشورهای غربی به نفع مسکو نبود.» در ماه مارس (اسفند) سال جاری میلادی، روسیه بار دیگر ثابت کرد تعهد به ایرانِ غیرهستهای برای روابط سیاسیاش، به ویژه وقتی که با کاهش تحریمهای بینالمللی به دلیل جنگ اوکراین در ارتباط باشد، مصلحت بیشتری دارد.
اکنون که رویدادهای اخیر، روسیه و ایران را در کانون تحریمهای ایالات متحده قرار داده، هر دو کشور به دنبال یافتن فرصتهای جدیدی برای همکاری هستند که باعث دور زدن تحریمهای ایالات متحده و جامعه بینالمللی و تضعیف اهرم قدرت واشینگتن در هر دو جبهه شده و در صورت تغییر اولویتهای هستهای، فرصتی را برای روسیه در راستای بر هم زدن توافق برجام فراهم میکند.
دامنه همکاریهای جدید میان تهران و مسکو طی ماههای اخیر بیش از پیش آشکار شده است. هر دو کشور در اواخر ماه می (اوایل خرداد) اقدام به امضای توافقنامهای کردند که باعث توسعه دامنه همکاری آنها در حوزه انرژی میشود. روند تجارت دوجانبه دو کشور در طول چهار ماه اول سال ۲۰۲۲ (۱۴۰۱) بیش از ۱۰ درصد افزایش داشته است. همچنین، این دو کشور بیش از پیش در مورد همکاری هستهای، همانند الگوی مشابه نیروگاه بوشهر، با یکدیگر مذاکره کردهاند. سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، در طول سفرش به تهران در ماه گذشته اعلام کرد، هر دو کشور در معرض تحریمهای تاثیرگذار ایالات متحده قرار دارند و گسترش دامنه همکاریها موجب مقابله با «اثرات منفی اقدامات خودخواهانه ایالات متحده و متحدانش» خواهد شد.
پس از اینکه ایران، بنا بر گزارشهای رسیده، با تامین صدها پهپاد تهاجمی و شناسایی برای روسیه در ماه جولای (تیر) موافقت کرد، ابعاد نظامی این روابط بیش از پیش آشکار شده است. این مساله حاکی از این است که روند همکاری مورد اشاره لاوروف تنها به بخشهای غیرنظامی مسالمتآمیز محدود نخواهد بود.
همکاری میان مسکو و تهران بر مبنای ارادهای متقابل در راستای مقابله با نفوذ کشورهای غربی بنا نهاده شده و ممکن است تهدیداتی جدی علیه منافع امنیتی ایالات متحده و غرب، به ویژه در منطقه غرب آسیا (خاورمیانه)، از جمله گسترش جنگافزارهای هستهای ایجاد کند. این خطر وجود دارد که تحریمهای اعمالشده واشینگتن به منظور مقابله با این تهدیدات امنیتی در عمل باعث ایجاد فرصتهایی جدید شود که به طور ناخواسته زمینه تضعیف اهداف آتی این کشور را فراهم کند.
تحریمها، همگام با خطر گسترش تسلیحات هستهای و وجود یک ابرقدرت متجاوز هستهای، به آغاز روند همکاری بیثباتکنندهای کمک کرده که خنثی کردن آن بسیار دشوار خواهد بود.
به شخم مسئولین