سخنرانی «جفری ساکس» چگونه توهم «فانوس دموکراسی» آمریکا را از بین برد؟
اخیراً برخی رسانهها سخنرانی «جفری ساکس» اقتصاددان معروف آمریکایی را منتشر کردند که وی در آن ریاکاری دموکراسی غربی را تقبیح کرد و گفت که از سال ۱۹۵۰ به این سو، ایالات متحده ظالمترین کشور جهان بوده است.
ساکس که در پایان ماه سپتامبر به عنوان مهمان در مجمع دموکراسی یونان سخنرانی میکرد، گفت: «فرض کنیم کشورهای دموکراتیک خوب هستند، اما تا قرن نوزدهم، وحشیانهترین کشور جهان و هم شاید دموکراتیک ترین کشور آن زمان، بریتانیا بود که نظام دموکراسی را در داخل اجرا کرد، اما در عین حال در خارج از کشور بیرحمانه از چاقوی سلاخی امپریالیسم استفاده میکرد. از سال ۱۹۵۰ تا به امروز ظالم ترین کشور جهان آمریکا بوده است.»
آقای ساکس همچنین اشاره کرد که آمریکا کشوری با سیستم بردهداری و نسل کشی بوده که بومیان آمریکای شمالی را به نفع سفیدپوستان ذبح میکرد.
در اینجا مجری مجمع سعی کرد دو بار سخنرانی ساکس را قطع کند، اما او اصرار داشت که سخنانش را به طور کامل ایراد کند. این سخنرانی به گرمی مورد تحسین تماشاگران حاضر قرار گرفت و در فضای مجازی تمجیدهای بیشتری را از آن خود کرد.
میتوان گفت اظهارات آقای ساکس آشکارا توهم «فانوس دموکراسی» آمریکا را از بین برد. سیاستمداران آمریکایی اغلب خود را «مدافعان حقوق بشر» دانسته و اتهاماتی بیاساس به کشورهای دیگر وارد کردهاند. به عنوان مثال، آنان بارها ادعا کردهاند که در شین جیانگ چین «جنایت ضد انسانی مانند نسل کشی» وجود دارد. آنان معتقدند دروغی که هزار بار تکرار شود، واقعی میشود. اما دادهها منعکسکننده همه چیز است چرا که ظرف بیش از ۶۰ سال گذشته، جمعیت اویغورهای شین جیانگ از ۲.۲ میلیون نفر به حدود ۱۲ میلیون نفر افزایش یافته، امید به زندگی در آنجا از ۳۰ سال به ۷۴.۷ سال فزونی یافته است. آیا تا به حال کسی چنین نسل کشی را دیده است؟
در مقابل، نسل کشی بومیان در آمریکای شمالی توسط دولت آمریکا یک واقعیت شناخته شده است. بر اساس دادهها، پیش از ورود استعمارگران سفیدپوست در سال ۱۴۹۲، پنج میلیون بومی (سرخ پوست) در آمریکای شمالی زندگی میکردند، اما تا سال ۱۹۰۰ این عدد به 237 هزار نفر کاهش یافته بود. از آن زمان دولت آمریکا نیز بومیان را به زور عقیم کرده است. در اوایل دهه ۷۰ قرن بیستم بیش از ۴۲ درصد زنان سرخپوست در سن فرزند آوری عقیم شدند. دولت آمریکا برای رسیدن به اهداف دوگانه اشتغال فرهنگی و محرومیت از سرزمینهای بومیان، کودکان بومی را به زور در مدارس شبانه روزی قرار داد، آنها را از صحبت کردن به زبانهای قومی، پوشیدن لباس محلی و انجام فعالیتهای قومی محروم و به هر طریقی آنها را شکنجه کرد.
«پرستون مک براید» محقق آمریکایی تخمین میزند که تعداد کل مرگ و میر مدارس شبانه روزی ممکن است ۴۰ هزار نفر باشد و «تقریباً در هر مدرسه شبانه روزی گورستانی وجود دارد.»
دولت ایالات متحده نه تنها علیه بومیان آمریکای شمالی اقدام به نسل کشی کرده، بلکه بی رحمانه چاقوهای سلاخی خود را در خارج از کشور به کار برده، درگیری و خشونت را در همه جا تحریک کرده و رنجهای بیپایانی را برای مردم کشورهای مختلف به بار آورده است.
بر اساس پروژه «هزینه جنگ» در دانشگاه براون ایالات متحده، تنها در جنگ افغانستان ۱۷۴ هزار نفر از جمله ۴۷ هزار نفر غیر نظامی بیگناه مستقیماً جان خود را از دست دادند. به گزارش کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد، جنگ نزدیک به ۲۰ ساله در افغانستان باعث شد که ۲.۶ میلیون افغان به خارج از کشور فرار کرده و ۳.۵ میلیون آواره شوند. سال گذشته آمریکا عجولانه سربازان خود را از افغانستان خارج کرد و بعد از آن کشتارهای گوناگون غیرنظامیان افشا شد اما از غرامتی که ایالات متحده وعده آن را داده بود، خبری نشد.
در سالهای اخیر، آمریکا همچنین از طریق تحریمههای تجاری و مالی دیگر ابزارها، سرکوبهای ظالمانهای علیه بسیاری از کشورها انجام داد.
مردم جهان اصرار آمریکا بر اعمال تحریمها حتی در جریان همه گیری کرونا را جلوهای از رفتار ضدانسانی و مطابق با جنگِ ایالات متحده تلقی کردهاند.
«حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه ایران چندی پیش در بازدید از مرکز حامی بیماران «اپیدرمولیزیس بولوزا» یا EB در تهران از مشکلات ناشی از تحریمها در فروش پانسمانهای ویژه این بیماری ابراز تاسف کرد.
بیماران EB یا بیماران پروانهای نیاز به پانسمان ترمیم زخم Mepilex دارند که از یک شرکت سوئدی وارد شده است. متأسفانه تحریمهای آمریکا مانع از صادرات پانسمان آتروماتیک به ایران شده است. دولت سوئد حتی اخیراً درخواست حامیان بیماران پروانهای برای صدور مجوز وادار کردن شرکت سوئدی Molnlycke به صادرات باندهای مخصوص بیماران ایرانی را رد کرد.
اظهارات آقای ساکس که «آمریکا ظالم ترین کشور جها از سال ۱۹۵۰ به این سو است» در واقع در دل مشترک بسیاری از مردم جهان است اما جرأت گفتن آن را ندارند.
در واقع هم از نظر داخلی و هم از نظر خارجی سیاستبازان آمریکایی به «حقوق بشر» توجهی نمیکنند. آنها به جوسازی علیه مسئله «حقوق بشر» کشورهای دیگر میپردازند و اهمیت واقعی به مساله حقوق بشر نمیدهند، بلکه میخواهند با پرچم حقوق بشر، در امور داخلی کشورهای دیگر مداخله و با تخریب کشورهای دیگر از سلطه و استکبار خود دفاع کنند.