خاطرات جنجالی شاهزاده
شاهزاده هری: کامیلا با پدرم رابطه داشت؛ من را قربانی کرد!
«شاهزاده هری ادعا کرد که کامیلا پس از رابطه طولانیمدتی که با پدرش داشته، مجبور شده تصویری را که مردم بریتانیا از او در ذهن خود ساختهاند بازسازی کند و هری را قربانی پوششهای خبری رسانهای قرار داده که به نفع خودش کار میکردند و به دلیل ارتباطاتی که با مطبوعات بریتانیایی ایجاد کرده به آدم خطرناکی تبدیل شده است.»
هری در کتاب خاطراتش با عنوان «Spare» (یدک، یدکی) که بهتازگی منتشر شده از مشاجرات و حتی درگیری فیزیکی با برادرش پرده برداشته، به اولین رابطه نامشروعش با زنی مسن در یک مزرعه اشاره کرده و همچنین از مصرف کوکائین و حشیش از سوی برادرش سخن گفته است. اما افشاگریهای او به این موارد محدود نمیشود.
یکی از جنجالیترین اعترافات هری مربوط به قتل ۲۵ سرباز طالبانی است. او این افراد را زمانی که خلبان یک هلیکوپتر آپاچی در افغانستان بوده، حین خدمت ۷۷ روزهاش در خط مقدم ارتش بریتانیا کشته است. این ادعا به شدت از سوی کهنهسربازان ارتش بریتانیا و حتی طالبان مورد انتقاد قرار گرفته است.
یکی از ترسناکترین تصاویر قرن بیستم، تصویر دو شاهزاده جوانِ اندوهگین و وحشتزده است که در ولز به دنبال تابوت مادرشان، پرنسس دایانا، در مقابل نگاه جهانیان به راه افتادهاند. میلیاردها نفر به این فکر میکردند که این دو شاهزاده اکنون چه احساسی دارند و از این به بعد چه سرنوشتی در انتظارشان خواهد بود. «Spare» (یدک یا یدکی) همان کتابی است که قرار است این ماجرا را شرح دهد.
جدایی از خاندان سلطنتی
شاهزاده هری، پسر کوچک چارلز سوم (پادشاه بریتانیا) و دایانا (شاهدخت ولز) و همچنین نوه ملکه الیزابت دوم است. هری پس از برادر بزرگترش، ویلیام، و برادرزادههایش، پنجمین نفر در فهرست سلطنتی بریتانیا به شمار میرود. او در سال ۲۰۱۸ با مگان مارکل، هنرپیشه آمریکایی، ازدواج کرد و از او صاحب یک دختر و یک پسر شد.
این زوج در ژانویه ۲۰۲۰ اعلام کردند به دلیل استقلال مالی و دوری از فشار شدید ناشی از توجه رسانهای بسیار زیاد در مورد زندگی شخصیشان تصمیم به جدایی از خانواده سلطنتی گرفتهاند. تصمیمی که ابتدا با مخالفت شدید خانواده سلطنتی روبهرو شد.
نگران رنگ پوست بچهام بودند!
در ماههای اخیر، اما شاهزاده هری از تصمیم خود برای افشای خاطراتی خبر داد که گفته میشد ممکن است شکافهای آشکاری در خانواده سلطنتی بریتانیا ایجاد کند. او گفته بود که این کتاب تلاشی است برای بیان «داستان خودم» آن هم پس از ۳۸ سال که آن را تحریف کرده و تغییر دادهاند. هری در مصاحبهای تلویزیونی با شبکه خبری CBC به جزییات خصوصی از آشفتگیهای عاطفی و اختلافات خانوادگی اشاره کرد.
او اعضای خانواده سلطنتی را متهم کرد که برای به دست آوردن نوعی از پوشش خبری که تصویری مطلوب از آنها به جهانیان عرضه کند با شیطان همدست شدهاند. همچنین ادعا کرد که کامیلا، نامادریاش، مکالمات خصوصی با ملکه را در اختیار رسانهها گذاشته و گفت که خانواده سلطنتی در آزار و اذیت همسرش «مگان» با یکدیگر همدست شده بودند.
هری ادعا کرد که کامیلا پس از رابطه طولانیمدتی که با پدرش داشته، مجبور شده تصویری را که مردم بریتانیا از او در ذهن خود ساختهاند بازسازی کند و هری را قربانی پوششهای خبری رسانهای قرار داده که به نفع خودش کار میکردند و به دلیل ارتباطاتی که با مطبوعات بریتانیایی ایجاد کرده به آدم خطرناکی تبدیل شده است.
از آنجا که خانواده سلطنتی سلسله مراتب خاص خود را دارد، کامیلا حاضر است هر کاری انجام دهد تا بتواند به مقام ملکه دست پیدا کند. هری این ادعا را نیز در مصاحبه با یک شبکه تلویزیونی مطرح کرد که خانواده سلطنتی پس از ازدواجش با مگان مارکل که یک بازیگر آمریکایی دورگه است، نگران «رنگ پوست» فرزندی بودند که هنوز متولد نشده بود و به این طریق از نگرشهای نژادی خانواده سلطنتی بریتانیا انتقاد کرد.
او در این مصاحبه به خانواده سلطنتی توصیه کرد که بهتر است رشد کنند و یاد بگیرند به جای اینکه بخشی از مشکل باشند، بخشی از راه حل مشکلات باشند. در غیر این صورت تبدیل شدن این تعصب ناخودآگاه به نژادپرستی دور از ذهن نخواهد بود.
مرگ دایانا
هری در این کتاب به اندوه عظیمی اشاره میکند که در سال ۱۹۹۷ پس از مرگ مادرش، پرنسس دایانا، تجربه کرده بود. بخش بزرگی از این رنج و عذاب ناشی از اقدامات وارث بزرگ خانواده سلطنتی، یعنی شاهزاده ویلیام، برادر بزرگش، بوده است. هری در کتابش از مشاجرات و حتی درگیری فیزیکی با برادرش پرده برداشته، به اولین رابطه نامشروعش با زنی مسن در یک مزرعه اشاره کرده و همچنین از مصرف کوکائین و حشیش از سوی برادرش سخن گفته است.
اما افشاگریهای او به این موارد محدود نمیشود. یکی از جنجالیترین اعترافات هری مربوط به قتل ۲۵ سرباز طالبانی است. او این افراد را زمانی که خلبان یک هلیکوپتر آپاچی در افغانستان بوده، حین خدمت ۷۷ روزهاش در خط مقدم ارتش بریتانیا کشته است. این ادعا به شدت از سوی کهنهسربازان ارتش بریتانیا و حتی طالبان مورد انتقاد قرار گرفته است.
هری به خبرنگار ITV گفت که فقط یکبار در عمرش گریه کرده و آن هم هنگام خاکسپاری مادرش بوده است. از زمانی که هری و مگان اعلام کردند که قصد دارند از خانواده سلطنتی جدا شوند، شایعات پیرامون این خانواده شدت گرفت و به گمانهزنیها در دنیای رسانه دامن زد. اما درست پس از آنکه گاردین برخی از افشاگریهای جنجالی این کتاب را فاش کرد، صف طویلی برای رزرو کتاب شکل گرفت.
بازی با اخبار
ذهنیت ایجادشده از خانواده سلطنتی فقط در صورتی میتواند در میان مردم دنیا دوام داشته باشد که مرتبا از سوی رسانهها شکلدهی و تغذیه شود. شاهزاده هری معتقد است که مطبوعات در پرداختن به نمایش خانواده سلطنتی به جای آنکه متمرکز بر جنایات تکاندهنده، بدعتهای آشکار، آزارهای غیرقابل تحمل و نژادپرستی آنها باشند، به شیوهای با اخبار بازی میکنند که حاصل جمع صفر از این روایات به دست آید. به این صورت که سخنگوی خانواده سلطنتی تلاش میکند با هزینه دیگران و به نفع خود، شایعات شکلگرفته را با این رسانهها مبادله کند.
استدلال هری این است که در این بازی به عنوان یک «یدک» مصرفی، قربانی این روند بوده؛ تعبیری که به وضوح در عنوان کتاب به آن اشاره کرده است. او میگوید: «برای مردم، من به عنوان یک عضو خانواده سلطنتی گویی بشر نبودم. قرنها پیش زنان و مردان سلطنتی، الهه تلقی میشدند، اما اکنون زمین بازی تغییر کرده است. خدایان جدید دیگر نه پادشاهان هستند، نه موجوداتی بهشتی؛ خدایان جدید پاپاراتزیها و گزارشگران هستند.»
جنجالیترین خاطرات یک سلبریتی
نظرسنجیها نشان میدهد که هماکنون اشتیاق فراوانی برای خریدن این کتاب به وجود آمده و در حال حاضر هم رکورد فروش در بریتانیا را شکسته است. بهمنی از پوشش مطبوعاتی رسانهای نیز در راه است که منجر به فروش چندین میلیون نسخه از این کتاب خواهد شد.
«یدکی» میتواند تفرقهانگیزترین خاطرهنگاری جهان از زبان یک سلبریتی باشد. البته پیش از این، مستندی ۶ قسمتی از سوی نتفلیکس به نام «هری و مگان» منتشر شده بود که در آن هری اتهامات تحریکآمیزی علیه خانوادهاش مطرح کرده بود و بازتاب گستردهای در رسانههای لندن داشت.
گرچه شاهزاده هری اعلام کرده که عواید حاصل از فروش کتاب را به موسسات خیریه تحت نظارت خانواده سلطنتی اعطا خواهد کرد، اما به نظر میرسد این فقط یک هیستری مطبوعاتی برای کشاندن مردم به کتابفروشیها باشد.