چرا آمریکا از موج آشتی در خاورمیانه ناخشنود است؟
اخیرا عربستان سعودی و ایران بر اساس نقشه راه و جدول زمانی تعیین شده در «توافقنامه پکن»، کارگروه هایی را به طرف مقابل برای بازگشایی سفارتها اعزام کردهاند که گامی واقعی در جهت بهبود روابط دوجانبه تلقی میشود.
بهبود روابط دو کشور که با میانجیگری چین صورت گرفته، موج «آشتی» در منطقه خاورمیانه را به راه انداخته است. انتظار میرود اوضاع یمن به سمت صلح پیشرفت کند؛ سوریه نیز جایگاه شایسته خود در اتحادیه عرب را بازیابی کرده و از سوی دیگر آینده احیای روابط ایران و بحرین نیز تابناک شده است.
چین که خود را دوست و شریک همه کشورهای خاورمیانه معرفی میکند، تمایل شدیدی برای ایجاد کانالهای ارتباطی میان کشورهای خاورمیانه نشان داده است. دلیل امکانپذیری ایفا چنین نقشی برای چین، بی طرف بودن آن در قبال همه کشورهای منطقه به شمار میاید.
البته این طور نیست که همه کشورها از روند این تحولات در خاورمیانه خوشنود باشند. مثلا در مورد بازگشت سوریه به اتحادیه عرب، باید گفت این تحولی است که از هر زاویه که نگاه کنیم، رویدادی خوشایند محسوب میشود. اما مقامات آمریکا و انگلیس علنا اظهار کردهاند که سوریه نباید به اتحادیه عرب بازگردد. واشنگتن گویا نمیخواهد شاهد استقلال و خودمختاری واقعی خاورمیانه باشد. ضمنا باید دید اکثر فاجعهها در سوریه و کل منطقه خاورمیانه، ناشی از سیاستهای آمریکا برای اختلاف افکنی در خاورمیانه بوده است.
اما تحولات مثبت کنونی در خاورمیانه ثابت کرده که اقدامات آمریکا به منظور کسب منافع و تضمین امنیت خود از طریق ایجاد شکاف و تقابل در خاورمیانه محکوم به شکست است، چون رویکرد اصلی کنونی جهان، همچنان صلح و توسعه است و این نیز همان چیزی است که مردم در هر کشوری که باشند، خواهان آن هستند.
در آخر لازم به ذکر است که چین حتما به تلاشهای مثبت خود برای ایجاد آرامش و صلح هرچه بیشتر در خاورمیانه میانه ادامه میدهد چون این رویکرد با همان «ابتکار امنیت جهانی» که توسط رهبر آن کشور مطرح شده، مطابقت دارد.