سفر رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین به چین و انتظارات جهان عرب از پکن
«محمود عباس»، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین صبح روز 13 ژوئن (23 خرداد) وارد پکن شد و سفر رسمی خود به چین را آغاز کرد. وضعیت کنونی خاورمیانه دستخوش تغییرات اساسی و عمیق است و سفر عباس به چین در این زمینه توجه گستردهای را به دنبال داشته است.
چین به عنوان یک قدرت مسئول، همواره حامی عدالت در قبال مسئله فلسطین بوده، گفتگوهای صلح را فعالانه ترویج کرده، کمکهای بشردوستانه، توسعهای و ضد اپیدمی به فلسطین ارائه داده و از نقش مثبت و سازنده سازمان ملل متحد حمایت کرده است. چین دائماً در خاورمیانه فعالیت میکند و بارها پیشنهادهای چینی را برای پیشبرد حل مسئله فلسطین، پیشبرد قاطعانه روند حل و فصل سیاسی مبتنی بر «طرح دو کشور» و حمایت از راهحلهای منطقهای برای اختلافات منطقهای ارائه کرده است.
بر خلاف موضع منصفانه و رویکرد مثبت چین، ایالات متحده به عنوان میانجی اصلی مسئله فلسطین و اسرائیل، همواره سیاست جانبداری از اسرائیل و نادیده گرفتن کامل حقوق مشروع مردم فلسطین را در پیش گرفته به گونهای که بیشتر کشورهای جهان عمیقاً از این موضوع ناامیدند.
همین هفته گذشته، مراسم تشییع جنازه تاماری، مرد فلسطینی که توسط پلیس نظامی اسرائیل به شهادت رسید، در کرانه باختری رود اردن برگزار شد و همسر و دخترش بسیار غمگین بودند. وقتی خاک تابوت را پوشانده بود، دخترش هنوز با دستانش خاک را میکند و سعی می کرد پدرش را بازگرداند. چنین فجایعی تقریباً هر هفته در فلسطین رخ میدهد، اما سیاستمداران و رسانههای غربی به رهبری ایالات متحده سکوت کامل را حفظ میکنند و اینجاست که میبینیم حقوق بشری که آنها از آن دم میزنند، موضوعی کاملا گزینشی است.
موضوع فلسطین از دیرباز هسته اصلی مسئله خاورمیانه بوده، اما در سالهای اخیر قضیه فلسطین به طور جدی حاشیه رانده شده است. با هیاهوی سیاستمداران آمریکایی و رسانههای غربی، موضوع هستهای ایران در 20 سال گذشته به سوژه داغ جدید در خاورمیانه تبدیل شده است و مناقشات ایران و اعراب جایگزین درگیری فلسطین و اسرائیل شده و به موضوع اصلی مسئله خاورمیانه تبدیل شده است. در ژانویه 2020، «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور سابق ایالات متحده، طرحی موسوم به «معامله قرن» را برای ترویج حل و فصل مسئله فلسطین و اسرائیل اعلام کرد؛ این توافقنامه به بخشی از منافع فلسطین خیانت کرد و موضوع فلسطین را بیشتر به حاشیه راند.
ماه جولای سال گذشته، زمانی که «جو بایدن»، رئیس جمهور آمریکا از خاورمیانه بازدید کرد، به رهبر فلسطینی گفت که ایالات متحده به «طرح دو کشور» پایبند است و تلویحا گفت که سفارت آمریکا به تل آویو باز خواهد گشت. اما بایدن پس از بازگشت به کشور هیج کاری انجام نداد، نه نقل مکان سفارت آمریکا را عملی کرد و نه به رسمیت شناختن اورشلیم به عنوان پایتخت اسرائیل توسط ترامپ را لغو کرد. با گفتن یک چیز و انجام یک چیز دیگر، چنین کشوری چگونه میتواند اعتماد دیگران را جلب کند؟
با حمایت و تشویق نیروهای بینالمللی مثبت مانند چین، اخیراً یک سری تغییرات مثبت در خاورمیانه رخ داده است. همکاری، گفتگو و آشتی به «کلمات داغ» تبدیل شده است. عربستان سعودی و ایران روابط دیپلماتیک خود را از سر گرفتند؛ سوریه پس از 12 سال به اتحادیه عرب بازگشت؛ قطر و بحرین درخصوص از سرگیری رسمی روابط دیپلماتیک به توافق رسیدند؛ یمن که سالها درگیر جنگ داخلی بود، به آتشبس دست یافت... واقعیتها نشان میدهد که تلاش برای توسعه صلحآمیز در کنار هم چیزی است که مردم کشورهای خاورمیانه میخواهند.
غیبت ایالات متحده در این دور از آشتی خاورمیانه نشان دهنده شرمندگی تنها ابرقدرت امروز است. البته نمیتوان گفت کاملاً غایب بوده چرا که واشنگتن همچنان نقش ایفاء کرده اما نه مثبت؛ مثلاً تلاش کرد جلوی بازگشت سوریه به اتحادیه عرب را بگیرد اما موفق نشد. جهان عرب بیش از پیش پی برده است که ایالات متحده تنها کشور بزرگ امروز در جهان نیست و آمریکای خودخواه به عنوان یک میانجی قابل اعتماد نیست.
پس از میانجگیری موفق پکن بین ایران و عربستان سعودی، نتایج یک نظرسنجی نشان داد که 80 درصد فلسطینی ها از نقش چین در مذاکرات صلح فلسطین و اسرائیل حمایت میکنند. علاوه بر این، رهبران و افراد مشهور بسیاری از کشورها امیدوارند که چین در حل و فصل مسائل مهم جهانی مشارکت بیشتری داشته باشد.
مناقشات فلسطین و اسرائیل بسیار پیچیده است و میانجیگری بین دو کشور نیز بسیار دشوارتر از میانجیگری بین ایران و عربستان است. اما به هر حال، چین از هیچ تلاشی برای کمک خرد چینی به حل مسئله فلسطین دریغ نخواهد کرد و به کمکهای خود برای ارتقای صلح و ثبات در خاورمیانه ادامه خواهد داد.
نقش چین بهعنوان حامی راهحلهای سیاسی بحرانها و پیشروی مذاکرات صلح، به طور فزایندهای توسط اکثر کشورهای جامعه بینالمللی به رسمیت شناخته شده و مورد حمایت قرار گرفته است.
گداها ولو هستند در دنیا و از ایران شروع می کنند . عرب اول زیر شکم است بعد شکم