شورش گروه واگنر برای پوتین، اوکراین، چین و سایر بازیگران و تحولات چه معنایی خواهد داشت؟
وقتی به یک پادشاه ضربه میزنید، باید او را بکشید!/ چرا پریگوژین باید بهای سنگینی بپردازد؟
در ظاهر ممکن است این یک پیروزی برای پوتین به نظر برسد اما او هم به خاطر این واقعیت که چنین وضعیتی رخ داد و هم آن که بحران تنها از طریق یک سازش با مذاکره حل شد و نه نمایش عمومی قدرت فیزیکی تضعیف شده است. ارتش که از لحاظ تاریخی بیش از هر نهاد دیگر مورد احترام مردم روسیه بوده بار دیگر در دوران پوتین تحقیر شده و نشان داده شده که فاسد و ناکارآمد است و توسط افراد نالایق رهبری می شود.
شورش پریگوژین چگونه به این حد رسید و پیامدهای آن چگونه بر قدرت پوتین و جنگ در اوکراین تاثیر خواهد گذاشت؟
به گزارش اندیشکده شورای آتلانتیک، کارشناسان اندیشکده "شورای آتلانتیک" تحلیل خود را در مورد آن که این تحولات وحشتناک در روسیه برای رژیم پوتین، ضد حمله اوکراین علیه نیروهای روس و شراکت مسکو و پکن چه معنا و تاثیری به دنبال خواهد داشت ارائه کرده اند:
اگر پریگوژین بهای سنگینی نپردازد؛ رژیم پوتین در معرض خطری جدی قرار خواهد گرفت
برایان ویتمور، کارشناس حوزه اوراسیا در شورای آتلانتیک: شورش پریگوژین باید در چندین زمینه بررسی شود. نخست آن که جنگ علیه اوکراین نخبگان روس را به دو دسته تقسیم کرده است: تندروهایی که چیزی جز اشغال کییف و رژه نظامی روسها در آنجا راضی شان نمیکند و دزدسالارانی که میخواهند به دنیای پیش از ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ میلادی بازگردند. البته قرار نیست خواستههای هیچ یک از دو گروه محقق شود. بنابراین، هیچ کس خوشحال نیست. از میان این دو جناح، تندروها به مراتب قدرتمندتر و تهدیدی جدیتر برای رژیم پوتین هستند. این امر پوتین را بدون توجه به آن که شورش پریگوژین چگونه حل و فصل میشود در موقعیت بسیار متزلزلی قرار داده است.
دوم آن که شورش پریگوژین سرمایه گذاری خطرناک پوتین در عرصه سیاست خارجی و واگذاری وظایف کلیدی به یک گروه شبه نظامی خصوصی را نشان میدهد. سیستم روسیه نه بر نهادها بلکه بر شبکههای حمایتی غیررسمی مرتبط با پوتین به عنوان داور نهایی استوار است. تا زمانی که پوتین قوی باشد این رویکرد تا حدی جواب میدهد، اما زمانی که او تضعیف شود احتمال خارج شدن کنترل از دست اش وجود دارد.
سوم آن که به نظر میرسد متحدان پریگوژین درون سیستم از جمله "سرگئی سوروویکین" و "رمضان قدیروف" پیشتر او را رد کرده اند. هم چنین، تصور این که یکی دیگر از متحدان ادعایی یعنی "ویکتور زولوتوف" فرمانده گارد ملی روسیه در در رویارویی پریگوژین با پوتین در کنار او باقی بمانند دشوار است. این موضوع احتمالا دلیل اصلی عقب نشینی تاکتیکی پریگوژین است. با این وجود، حتی اگر بحران به شکلی فوری حل و فصل شود علت اصلی آن باعث تداوم تضعیف رژیم خواهد شد.
چهارم آن که اگر پریگوژین بهای سنگینی برای شورش خود نپردازد رژیم پوتین را در معرض خطر جدی قرار خواهد داد. این بدان خاطر است که تغییرات سیاسی زمانی در روسیه رخ میدهند که سه عامل وجود داشته باشد: نخبگان تقسیم شده، مردم ناراضی و فقدان ترس. اگر ترس از این معادله حذف شود رژیم در معرض خطر قرار خواهد گرفت.
در نهایت، این بحران تواناییهای جنگی روسیه در اوکراین را بیش از پیش تضعیف میکند درست زمانی که کی یف در حال تشدید حملات متقابل خود است. نخبگان روسیه به گونهای رفتار نمیکنند که انتظار داشته باشند در این جنگ پیروز شوند.
۱۹۱۷ است یا ۱۹۹۱؟
دنیل فراید، از اعضای برجسته شورای آتلانتیک و سفیر سابق ایالات متحده در لهستان:شورش سریع و ظاهرا پایان یافته پریگوژین برای پوتین و جنگ روسیه علیه اوکراین چه معنایی دارد؟ آیا این لحظهای شبیه سال ۱۹۱۷ میلادی بود یا یک شکست تلخ مانند تلاشی برای کودتا علیه "میخائیل گورباچف" آخرین رهبر شوروی در آگوست سال ۱۹۹۱ میلادی؟ از نظر تعداد نیروهای موجود، پریگوژین شانسی نداشت. پوتین ارتش و نیروی هوایی منظم روسیه، گارد ملی و سایر گروههای مسلح را در اختیار داشت که از لحاظ نظری تحت فرمان دولت فرماندهی میشوند و عمل میکنند. با این وجود، تزار نیکلای دوم نیز زمانی که در فوریه ۱۹۱۷ میلادی از قدرت ساقط شد قدرت برتری داشت. دولت موقت نیز وضعیت مشابهی داشت.
مشکلی که تزار و الکساندر کرنسکی رئیس دولت موقت با آن مواجه بودند از لحاظ نظری نه با در دسترس بودن نیروها بلکه با عمل نیروها مرتبط بود. رژیم تزاری فرسوده بود و به دلیل بسیاری از موارد توخالی شده بود به ویژه به دلیل شکست آن در جنگ جهانی اول. دولت کرنسکی در آن جنگ ماندگار شد و هم چنین شکست خورد. تزار و کرنسکی زمانی که سرنگون شدند اعتماد جامعه روسیه و بخش بزرگی از مقامهای دولتی که در ظاهر تحت فرمان شان بودند را از دست داده بودند.
مشکل پوتین این بود: پریگوژین در اعتراض به جنگ شکست خورده علیه اوکراین شورشی به راه انداخت. اکنون پریگوژین اعلام کرده که نیروهای خود را از مسکو دور میکند. به نظر میرسد او به نوعی یک معامله را انجام داده است.
اما معامله را با چه کسی و برای چه چیزی انجام داده است؟ آیا این توافق شامل تغییر رهبری نظامی روسیه میشود؟ پریگوژین به "سرگئی شویگو" وزیر دفاع و "والری گراسیموف" رئیس ستاد کل ارتش به دلیل شکستهای شان در اوکراین حمله کرده است. پریگوژین هر امتیازی که گرفته باشد باعث کاهش اقتدار پوتین خواهد شد همان گونه که گورباچف پس از آن که "بوریس یلتسین" کودتاگران را در سال ۱۹۹۱ میلادی شکست داد با وضعیتی مشابهی مواجه شد. آن کودتا در سال ۱۹۹۱ میلادی شکست خورد، اما به نظر میرسد پریگوژین اکنون امتیازی گرفته است. شاید برای روسیه لحظه ۱۹۱۷ میلادی فرا نرسیده باشد، اما پوتین به شکست نزدیکتر میشود.
هیولای فرانکنشتاین کودتا درست میکند
داگ کلاین، عضو ارشد حوزه اورسیا در شورای آتلانتیک:پس از شورش اخیر واگنر سربازان روسیه با بحران اعتماد مواجه شدند. واضح است که تشخیص آن چه بر روی زمین در جریان شورشی بیست و چهار ساعته فرضی پریگوژین رخ داد دشوار است. رژیمهایی مانند رژیم پوتین بر ایجاد حس آسیب ناپذیری تکیه میکنند و چالشهای جنگ سالارانی مانند پریگوژین این افسانه را زیر سوال میبرد.
در حالی که پریگوژین ادعا میکند از نیروهای خود خواسته تا برای جلوگیری از ریختن خون روسها از قدرت کنار بروند این احتمال وجود دارد که رئیس گروه واگنر امتیازات قابل توجهی را شخصا دریافت کرده باشد. رژیم پوتین ممکن است از چالش پریگوژین جان سالم به در برده باشد، اما تقریبا همه جنبههای این قسمت نشان میدهد که سیستم روسیه شکنندهتر از همیشه است. همه این موارد به این دلیل رخ داد که روسیه در جنگ خود خوب عمل نمیکند و تلاش اصلی اوکراین در ضد حمله هنوز در راه است.
اوکراین میتواند از سردرگمی روسیه به نفع خود استفاده کند
جان باس بارانکو، یکی از اعضای تفنگداران دریایی آمریکا در مرکز استراتژی و امنیت مرکز اسکوکرافت در شورای آتلانتیک:
انگیزههای واقعی پریگوژین هر چه باشد و فارغ از نتیجه شورش او واضح است که اعتماد سربازان روس به رهبری شان کاهش یافته است. هنگامی که یک ارتش اعتماد خود را به رهبران اش از دست میدهد روحیه اش فرو میریزد و ارادهای برای مبارزه نخواهد داشت.
گروه واگنر تقریبا به طور قطع به زودی از بین خواهد رفت، اما اعضای آن موثرترین واحدی بودند که برای روسها در اوکراین میجنگیدند این که آیا اعضای واگنر در ارتش روسیه جذب میشوند یا خیر بعدا مشخص خواهد شد. با این وجود، تصور این که پریگوژین ارتش خصوصی یا زندگی اش را حفظ کند دشوار است.
در حالی که پریگوژین ادعا میکند از نیروهای خود خواسته تا برای جلوگیری از ریختن خون روسها از قدرت کنار بروند این احتمال وجود دارد که رئیس گروه واگنر امتیازات قابل توجهی را شخصا دریافت کرده باشد
"وقتی به یک پادشاه ضربه میزنید باید او را بکشید"
ویلیام اف. وشلر، مدیر ارشد مرکز رفیق حریری و برنامههای خاورمیانه در شورای آتلانتیک و معاون دستیار پیشین وزیر دفاع امریکا در عملیات مبارزه با تروریسم:
برخی چیزها در این دنیای در حال تغییر ثابت هستند و یکی از آنها این است که تنها تعداد نسبتا کمی از افراد تمام تصمیمات مهم را در روسیه اتخاذ میکنند و هر یک از آن تصمیم گیرندگان پول زیاد و اسلحههای بسیار یا هر دو را همراه با یکدیگر دارند. در برهههای خاصی از تاریخ این نخبگان برای تعیین آن که چه کسی رهبری میکند با یکدیگر رقابت کرده اند که در نتیجه آن برخی کشته میشوند و دیگران در صف قرار میگیرند.
رویدادهای اخیر را باید آخرین اپیزود در این خط سیر داستانی چند قرنی قلمداد کرد. با این وجود، توافقی که تهدید فوری واگنر برای مسکو را متوقف کرد و پریگوژین را به بلاروس فرستاد احتمالا پایان این داستان نیست بلکه صرفا آغاز آن است.
در ظاهر ممکن است این یک پیروزی برای پوتین به نظر برسد، اما او هم به خاطر این واقعیت که چنین وضعیتی رخ داد و هم آن که بحران تنها از طریق یک سازش با مذاکره حل شد و نه نمایش عمومی قدرت فیزیکی تضعیف شده است. ارتش که از لحاظ تاریخی بیش از هر نهاد دیگر مورد احترام مردم روسیه بوده بار دیگر در دوران پوتین تحقیر شده و نشان داده شده که فاسد است و توسط افراد ناکارآمد رهبری میشود.
تلاش پوتین از زمان شکست اش در تصرف کی یف از سال گذشته تقلا برای حفظ جایگاه اش و در نتیجه بقای خود در میان نخبگان روس از طریق نمایش قدرت بوده است. بنابراین، کسانی که سرسختانه به راه حلی از طریق مذاکره برای جنگ پوتین در اوکراین امیدوارند هم چنان ناامید خواهند شد. در مورد پریگوژین او باید به توصیه معروف "رالف والدو امرسون" نویسنده امریکایی فکر میکرد: "وقتی به یک پادشاه ضربه میزنید، باید او را بکشید. "
سقوط روسیه به معنای انزوای بیشتر برای چین است
جان کی کالور، افسر ارشد اطلاعاتی سابق آژانس اطلاعات مرکزی (سیا) و بیش از سه دهه تحلیلگر برجسته در امور شرق آسیا:"شی جین پینگ" رئیس جمهور چین به این دلیل مشهور است که اعلام کرده "جهان دستخوش تغییراتی است که در یک قرن گذشته دیده نشده است! " با این وجود، احتمالا پیش بینی او پریگوژین آشپز و مزدور پوتین را شامل نمیشد.
پکن نیاز راهبردی دارد تا روسیه را از آشفتگی داخلی یا شکستهای بین المللی که میتواند منجر به ظهور رژیمی شود که با چین تخاصم دارد دور نگه دارد. اگر پوتین سقوط کند پکن منتظر خواهد ماند تا گرد و غبار فرو نشیند و ساختار قدرت جدید را پرورش دهد تا شاید با ایجاد فرصتی تازه روسیه خود را از اوکراین بیرون کشیده و دوباره بر رقابت طولانی مدت با ایالات متحده و اتحاد غرب تمرکز کند. با این وجود، برای شی و چین آشفتگی داخلی روسیه و زمین خوردن آن کشور در مواجهه با مخالفتها و تحریمهای نظامی موفق اوکراین با حمایت غرب تهدید انزوای بیشتر را به همراه خواهد داشت. یک گزینه عملگرایانه کاهش تنش با ایالات متحده و اروپا خواهد بود، اما شی ثابت کرده که بیشتر از اسلاف اخیر خود نگاهی ایدئولوژیک به مسائل دارد.
بدون واگنر پوتین بخش قابل توجهی از جایگاه خود را در آفریقا از دست میدهد
راما یاد، وزیر پیشین حقوقبشر فرانسه و مدیر ارشد مرکز آفریقا در شورای آتلانتیک:پریگوژین هنوز شکست نخورده است. آیا پوتین باید پریگوژین را بدون دستگیری او رها کند؟ در مورد اقدامات و نفوذ او در آفریقا جایی که او عملیات نظامی مداوم دارد چه تاثیری خواهد گذاشت؟ بدون شک شورش اخیر بر صحنه آفریقا به ویژه مالی، جمهوری آفریقای مرکزی، لیبی و سودان تاثیر خواهد گذاشت.
در حالی که تاکنون منافع دولت روسیه و گروه واگنر همسو بود اکنون لازم است این کشورها با دو بازیگر روس با منافع رقیب معامله کنند. این رقابت متحدان آفریقایی آنان را در موقعیت نامناسبی قرار میدهد. قیام پریگوژین منجر به روشن شدن ماهیت مشارکت روسیه با این کشورهای آفریقایی خواهد شد. مسکو که میداند واگنر تا چه اندازه در آن کشورها تاثیرگذار است ممکن است وسوسه شود و ارائه منابع خود به آن قاره را پایان دهد.
دولتهای آفریقایی که عمدتا از طریق کودتاهای نظامی به قدرت رسیده اند در برابر گروههای تندرو به مزدوران واگنر متکی هستند. واگنر معاملات بسیار سودآوری را در مالی، سودان بر روی همه چیز از طلا گرفته تا قهوه و شکر و الماس انجام داد. شورش رئیس واگنر و نیاز پوتین به نشان دادن اینکه هنوز اوضاع را تحت کنترل دارد میتواند رهبران مالی و سودان را وادار کند که از پریگوژین فاصله بگیرند تا اتحاد خود را با مسکو حفظ کنند. با این وجود، اکنون که قدرت پوتین تضعیف شده از دید دولت آفریقایی احتمالا روسیه دیگر شریک قابل اعتماد سابق نخواهد بود.
تلاش پریگوژین برای کودتا چه معنایی برای ضدحمله اوکراین دارد؟
جاکوب مزی، تحلیلگر دفاعی شورای آتلانتیک: شورش کوتاه پریگوژین علیه وزارت دفاع روسیه در نهایت چه تاثیری بر ضد حمله جاری اوکراین خواهد داشت؟ در خط مقدم بسیاری از موانع پیش روی نیروهای اوکراینی مانند مینها، استحکامات و نیروهای روسی که از آنها دفاع میکنند بدون تغییر باقی خواهند ماند. با این وجود، اخلال واگنر در فرماندهی نظامی و شبکه لجستیکی روسیه ممکن است احتمال موفقیت اوکراین در میدان نبرد را افزایش دهد.
تصرف مقر منطقه نظامی جنوب در روستوف آن دون توسط واگنر که تا حد زیادی به عنوان مرکز فرماندهی پیشروی تلاشهای جنگی روسیه عمل کرده فرماندهی و کنترل به موقع نیروهای روسی را کاهش خواهد داد. یک زنجیره فرماندهی مغشوش یا مختل شده به طور قابل توجهی بر توانایی ارتش روسیه به منظور انجام یک دفاع موثر در عمق و جلوگیری از پاسخ هماهنگ به تلاشهای تهاجمی اوکراین تاثیر میگذارد.
موانع جادهای ایجاد شده توسط دولت روسیه و حتی آسیب عمدی به بزرگراه M۴ که برای مهار گروه واگنر طراحی شده توانایی ارتش آن کشور را برای جابجایی نیروها و تدارکات بین جبههها در اوکراین محدود خواهد کرد.
گزارشهایی مبنی بر اینکه برخی از واحدهای روسی با پیشروی اولیه اعضای واگنر مخالفت نکردند ممکن است اعتماد مسکو به وفاداری نیروها و افسران خود را کاهش دهد. در حالی که شورش پریگوژین در نهایت ممکن است کوتاه مدت باشد اقدامات او ضعفهایی را در ساختار فرماندهی ارتش روسیه ایجاد میکند که اوکراین میتواند از آن در میدان نبرد به نفع خود استفاده کند.
این آغاز پایان جنگ اوکراین است
ولادیسلاو دیویدزون، عضو مرکز اوراسیا در شورای آتلانتیک:این که نیروهای شورشی حتی توانستند با مخالفت اندک پیشروی کرده و روستوف را که مقر جنگ روسیه علیه اوکراین نیز هست به تصرف خود درآورند نشان میدهد که رژیم پوتین ضعیف و نامنسجم است. در نتیجه او احتمالا مشروعیت خود را از دست خواهد داد.
پوتین هنگامی که وضعیت را با سال ۱۹۱۷ مقایسه کرد ترس خود را ابراز کرده بود اگرچه ممکن است وضعیت فعلی با تحولات ۱۹۰۵ شباهت بیش تری داشته باشد. مطمئنا این آغاز پایان جنگ خواهد بود. جمعیت روسیه و نخبگان پوتین این جنگ را زمانی که خیلی دور از خانه بود تحمل کرده بودند با این وجود، مطمئنا پس از پایان بحران اخیر بار دیگر به این موضوع فکر خواهند کرد.
نگید پادشاه بگید حمال دیکتاتور برازنده پوتینه