چهارمین سالگرد قتل «فلوید»؛ مشکلات ساختاری لاینحل و افول قدرت نرم آمریکا
چهار سال پس از فاجعه قتل «جرج فلوید» سیاهپوست آمریکایی به دست پلیس، به نظر میرسد که مساله خشونت پلیس، یا همان مساله «اول تیراندازی و بعداً بازجویی» در ایالات متحده هنوز حل نشده است.
یک افسر پلیس در اوایل ماه جاری میلادی در فلوریدا، به سمت مردی که با اسلحه در را برای پلیس باز کرد، 6 گلوله شلیک کرد و به قتل رساند. بعداً مشخص شد که مقتول یک خلبان سیاهپوست نیروی هوایی آمریکا بوده که از روی احتیاط در حالی که اسلحه در دست داشته باز کرد و پلیس نیز اتفاقا به اتاق اشتباهی رفته است. کل قضیه یک سوء تفاهم کامل بود، اما به بهای جان یک فرد بیگناه تمام شد.
پس از وقوع فاجعه فلوید، حزب دموکرات مدعی انجام «انقلاب» شد و قول داد که اصلاحات را در دستگاههای پلیس کشور انجام خواهد داد. اما مرور این روند پس از روی کار آمدن حزب دموکرات نشان داد که سیاستمداران فقط از این حادثه استفاده ابزاری کردند و به فکر حل مشکل واقعی نبودهاند.
دمکراتها از این موضوع به عنوان ابزاری علیه ترامپ استفاده کردند اما پس از روی کار آمدن خود، زمانی که لازم دانستند، پلیس را برای سرکوب دانشجویان حامی فلسطین، به داخل محوطه دانشگاههای آمریکا فرستادند.
البته حل نشدن مساله خشونت پلیس تنها یکی از مظاهر حاکمیت بی کفایت آمریکاست. به غیر از آن، مسائل دیگری مانند تیراندازی دسته جمعی، سوء مصرف مواد مخدر، استیصال در مقابل جنایات خرد و نژادپرستی نیز پس از روی کار آمدن دمکراتها لاینحل ماندهاند. این مشکلات روزبروز جدیتر میشود و در حال به نظر میرسد هیچ کس نمیخواهد مسئولیت حل آنها را بر عهده بگیرد.
آمریکاییهای بیش از پیش به این امر واقف شدهاند که نمیتوانند از طریق اعمال حقوق دموکراتیک، منافع خود را تامین کنند. این امر نیز باعث شده که آنها به ویژه گروههای حاشیهای جامعه آمریکا از سیستمها و سیاستهای فعلی کشور خود ناامید و سرخورده شده و این نوع نالمیدی در نهایت به سکوت آنها انجامید و آنها نیز به «اکثریت ساکت» تبدیل شدهاند. این امر در نهایت منجر به کاهش شهرت و جذابیت آمریکا در جهان شده است.
«جفری تاکر»، منتقد اجتماعی مشهور آمریکایی، درک عمیقتری از این موضوع دارد. او گفت که مفهوم «آزادی» که آمریکا به آن میبالد، دیگر در فرهنگ آن کشور حاکم نیست و به جای آن، در طول چند دهه گذشته، فرهنگ قلدری، تسلیم، تعصب ایدئولوژیک و نیهیلیسم (هیچ انگاری) در ایالات متحده حاکم بوده است. او تاکید کرد اگر خود آمریکاییها اعتمادشان را به نهادهای کشور از دست بدهند، جای تعجب نیست که بقیه دنیا، ایالات متحده را بدتر از گذشته ببیند.
لازم به ذکر است که این نوع تضعیف قدرت نرم آمریکا ناشی از رقبای ایالات متحده نیست، بلکه آمریکا با انباشت و لاینحل نگه داشتن مشکلات خود قدرت نرم خود را متلاشی کرده است. این در حالیست که سیاستمداران آمریکایی ظاهراً به این موضوع اهمیت نمیدهند و فقط به دنبال آن هستند که رای دهندگان را متقاعد کنند که مشکلات ایالات متحده توسط «رقبایی» مانند چین ایجاد شده است.
منظورتان مهمونی که فیلمی.... بازی می کرد و می خواستید یک میدان را با مجسمه اش در تهران ایجاد کنید
خخخخخ جالبه
موندم عمو جانی اگه اتفاق براش بیفته ما چه جوری براش عزاداری کنیم حیف نیست این مرد بزرگ همکار فلوید کبیر
یه نفری بود که بخاطرفحاشی با پاروگلو قتل کرد وزندانی وجریمه هم شد اینجا این ششششششششششششششششششششششششششد
دوستان همیشه در صحنه که همین فعال هستند تو نظر دادن
بعدشم مسئله اونجا سر ۲۰ دلار بود یه پول تقلبی کسی کشته شد.!
بعدشم کسی نخواست مجسمه بسازه مسئله سر کشتن یه انسان سر یه ۲۰ دلار تقلبی بود حالا اون فلان کاره بوده ربطی به این موضوع نداره که ظلمی شده!
اخی توایران که ازاین خبرانیست که مردم توتاریکی بدوند توخیابون وصدای تیراندازی بیاد وقلبت ازدهانت بزنه ازترس بیرون وبا موتورپلیس بزنن بهت وبگیرنت وفحش ناموسی بهت بدن وبصدمرگ بزنندت وبیان ازتودانشگاه با لگد ببرنت ازاینا مدیون خودشونیم اگه ندیده باشیم