پولیتکو گزارش داد
جهان چگونه خود را برای بازگشت ترامپ آماده می کند؟
جهان در سال 2016 برای ریاست جمهوریِ دونالد ترامپ آماده نبود. متحدان آمریکا در ناتو، این بار نمیخواهند همان اشتباه را تکرار کنند.
پاول مکلری، کریستوف شیلتز، استفانی بولزن، جاکوپو باریگازی و فیلیپ فریتز مقاله مشترکی در پولیتکو در هفتم جولای 2024 نوشتند که ترجمه بخشهایی از آن را می خوانید:
در بروکسل، مقامات ناتو طرحی را برای حمایت نظامی بلندمدت از اوکراین تهیه کردهاند تا دولت احتمالی ترامپ نتواند مانع آن شود. در آنکارا، مقامات ترکیه به مرور و ارزیابی گزارش بنیاد هریتیج با عنوان "نقشه راه سیاست ۲۰۲۵" سرگرمند تا سرنخهایی را از طرحهای دونالد ترامپ درباره سوریه بیابند. در آتلانتا، آستین و لینکلن، نبراسکا، وزرای ارشد آلمان و کانادا با فرمانداران جمهوریخواه دیدار کردهاند تا روابط خود را با جناح راست آمریکا تقویت کنند.
و در واشنگتن، بازگشت ترامپ موضوع اصلی جلسات صبحانه ماهانه سفیران کشورهای اروپایی است. در یکی از آن جلسات، نماینده ارشد یکی از کشورها از همکاران خود پرسید آیا سرگرم کار بیهوده ای نیستیم؟ آیا واقعاً میتوانیم برای (دوره) ترامپ آماده شویم؟ یا بهتر است منتظر بمانیم و ببینیم واقعیت تازه، چگونه خواهد بود؟"
چه این کار بیهوده باشد و چه نباشد، آمادهسازیها در حال انجام است.
بیش از شش ماه پیش از آنکه رئیسجمهور جدید آمریکا سر کار بیاید، تلاشی فوقالعاده پیشرفته در سراسر اتحاد ناتو و فراتر از آن برای مدیریت یک انتقال قدرت احتمالی در آمریکا در حال انجام است. با توجه به دشواری های جدی جو بایدن در تکاپویش برای انتخاب دوباره، بسیاری از متحدان پیشبینی میکنند که سال آینده در همین زمان، با دولت جدید ترامپ سروکار خواهند داشت - دولتی که با بدگمانی و تردید نسبت به اروپا، نوعی انزواگرایی تندروانهی راستگرا و ارادهای قوی برای اولویت دادن به رویارویی با چین بالاتر از دیگر اولویتهای جهانی، تعریف میشود.
در آستانه اجلاس این هفته ناتو در واشنگتن، پولیتیکو و روزنامه آلمانی دی ولت با هم به تهیه گزارشی پرداختند تا بررسی کنند که جهان چگونه برای بازگشت احتمالی ترامپ به کاخ سفید آماده میشود؛ خبرنگاران هر دو نشریه با بیش از ۵۰ دیپلمات، قانونگذار، کارشناس و راهبردگر سیاسی در کشورهای ناتو و جاهای دیگر مصاحبه کردند. بسیاری از این افراد به شرط ناشناس ماندن صحبت کردند تا درباره مسائل حساس دیپلماسی و امنیت بینالمللی گفتگو کنند.
آنچه از این گزارش به دست آمد، تصویر جهانی بود که به اراده ترامپ تن داده و برای جلوگیری از گسست ها و بحرانهایی که او می تواند ایجاد کند، در تکاپوی ایمن سازی خود است .
از بسیاری جهات، کشورهای عضو ناتو احساس میکنند که نسبت به زمانی که ترامپ برای اولین بار به عنوان یک فرد کاملاً مبتدی در صحنه جهانی به قدرت رسید، یعنی هفت و نیم سال پیش ، توانایی بسیار بیشتری برای مقابله با او دارند. دلیلش این است که کشورهای جهان، اکنون در حال آمادهسازی زمینه، برای مدیریت بازگشت سیاسی او هستند. این آمادهسازیها به سه دسته تقسیم میشود. نخست، تماسهای گسترده شخصی با ترامپ و مشاورانش با این امید که روابطی برقرار کنند که به کاهش درگیریها کمک کند. دوم، تغییرات سیاستی که هدف آن راضی کردن ترامپ و ائتلاف سیاسی او است، عمدتاً با تسکین شکایات ترامپ دربارهی هزینههای ناکافی دفاعی اروپا. سوم، اقدامات دیپلماتیک و قانونی خلاقانهای که در دست اجرا است تا اولویتهای ناتو را در برابر دخالتهای احتمالی دولت ترامپ مقاوم سازند.
به نظر می رسد که این اقدامات در مجموع یک راهبرد معقول برای مدیریت آشفتگیهای ناشی از جهانِ تحت رهبری ترامپ باشد. با این حال، حتی رهبران ناتو که این رویکرد را هدایت میکنند، اذعان دارند که بخش زیادی از این پروژه ممکن است در نهایت قربانی امیال فردی ترامپ بشود.
یک دیپلمات کشوری از اعضای ناتو می گوید: "البته، بزرگترین چالش این است که ما نمیدانیم - و فکر میکنم هیچکس دقیقاً نمیداند - که او چه خواهد کرد."
وقتی ترامپ برای اولین بار به قدرت رسید، غرب در حالتی از آرامش نسبی بود و متحدان آمریکا عمدتاً امیدوار بودند که بتوانند چهار سال بحران سیاسی در آمریکا را پشت سر گذارند. این بار نگاه آنها متفاوت است، زیرا روشن است که ترامپیسم یک مد زودگذر نیست و اتحاد ناتو با تهدیدهای فوریتری برای امنیت اروپا روبرو است.
شاید به گونه ای شگفتانگیز، این بار نگرانی گستردهای دربارهی خروج ترامپ از ناتو وجود ندارد، هرچند که او در گذشته چنین تهدیدی کرده بود، اما حتی اگر متحدان ناتو چنین سناریویی را محتمل ندانند، این اتحاد همچنان در حالت اضطراب قرار خواهد داشت - حالتی از بیم و هراس که با افزایش قدرت راستگرایان بدگمان به ناتو در فرانسه و جاهای دیگر قاره اروپا، تشدید شده است.
کامیل گراند، معاون سابق دبیرکل ناتو و یک مقام دفاعی فرانسه، می گوید که اتحاد ناتو اکنون برخورد بسیار متفاوتی نسبت به سال ۲۰۱۷ با ترامپ دارد. گراند که با ائتلاف میانهروی امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه همسو است، گفت: "آن زمان، کار بسیار آسانتر بود زیرا جنگی وجود نداشت، اما اکنون، ما در محیطی هستیم که ماجرا واقعاً، واقعاً متفاوت است."
وقتی ترامپ برای اولین بار به قدرت رسید، غرب در حالتی از آرامش نسبی بود و متحدان آمریکا عمدتاً امیدوار بودند که بتوانند چهار سال بحران سیاسی در آمریکا را پشت سر گذارند
سیاستهای ترامپ "شخصی" است
دو هفته پیش از آنکه رهبران ناتو برای نشست به واشنگتن بروند، شایعهای در دنیای دیپلماتیک پخش شد: ترامپ برنامهای برای برقراری صلح در اوکراین دارد. گفته میشد که هنر این معامله بر تهدیدی جسورانه استوار بود: اگر ولادیمیر پوتین از مذاکره برای پایان دادن به جنگ خودداری کند، آمریکا اوکراین را با سلاحهای بیشتری اشباع خواهد کرد و اگر ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، از نشستن پای میز مذاکره با روسیه امتناع کند، آمریکا حمایت نظامی گستردهاش را قطع خواهد کرد.
اما یک مشکل بزرگ وجود دارد. این برنامه نه توسط خود ترامپ، بلکه توسط چندین نفر از متحدان و نمایندگان خودخواندهاش که در محافل سیاسی و دیپلماتیک رفتوآمد میکنند، مطرح شده بود - هر یک مدعی بودند که به نمایندگی از رئیسجمهور سابق سخن میگویند و به نوبه خود ارتباط مستقیم با او را تبلیغ میکردند. با بررسی دقیقتر، مشخص شد که هیچ نقشه محرمانهای که توسط ترامپ برای پایان دادن به جنگ تأیید شده باشد، وجود ندارد.
با نزدیک شدن انتخابات، متحدان آمریکا تمام وقت خود را صرف شناسایی و تفکیک نمایندگان واقعی ترامپ از کسانی کرده اند که ادعای نمایندگی او را دارند. عضو یکی از سفارتخانه ها تأیید کرد که با چندین نفر که ادعای سخن گفتن به نمایندگی از ترامپ را داشتند، تماس داشته، «اما هیچگاه مشخص نیست که این افراد چقدر به او نزدیک هستند." وی با این حال می گوید که «ما باید این دیدارها را انجام دهیم."
نتیجه این تلاشها، جستجویی پرشتاب برای دسترسی به افراد نزدیکتر به ترامپ - و به خود او - بوده است. یکی از مقامات دفاعی اروپا گفت: "این یک رقابت است برای اینکه آخرین نفری باشید که با او قبل از یک تصمیم صحبت کنید."
یکی از درسهایی که متحدان آمریکا از اولین دوره ریاستجمهوری ترامپ آموختند این بود که روابط شخصی با رئیسجمهور سابق و نزدیکترین افراد او بسیار مهم است. ترامپ به عنوان رئیسجمهور با طیف متنوعی از رهبران، از شینزو آبه و جئر بولسونارو گرفته تا بوریس جانسون و کیم جونگ اون، روابط گرمی برقرار کرد که همگی از این ارتباط شخصیِ مستقیم، به سود خود استفاده کردند.
از زمانی که ترامپ نامزدی جمهوریخواهان را به دست آورده، رئیسجمهور لهستان، آندژی دودا، و نخستوزیر سابق ژاپن، تارو آسو، به صورت حضوری به او ادای احترام کردهاند. همینطور دیوید کامرون، وزیر خارجه و نخستوزیر پیشین بریتانیا، که از یک دیدار در مار-ئه-لاگو استفاده کرد تا برای ترامپ به سود حمایت از تلاش جنگی در اوکراین استدلال کند.
زمینه سازی هایی نیز در بخشهای دیگر حزب جمهوریخواه در حال انجام است: فرانسوا-فیلیپ شامپاین، وزیر کانادایی که به زمینه سازی برای انتخابات آمریکا کمک میکند، با فرمانداران جمهوریخواهی مانند هنری مکمستر از کارولینای جنوبی و جیم پیلِن از نبراسکا دیدار کرده و بر اهمیت ثبات بینالمللی به عنوان یک نگرانی مشترک تأکید کرده است، بر اساس گفته یک فرد آگاه از محتوی این دیدارها.
پاییز گذشته، آنالنا بربوک، وزیر امور خارجه آلمان، به تگزاس سفر کرد تا با فرماندار گرگ ابت، یک حامی قدرتمند ترامپ، ملاقات کند و ضمن ایجاد یک رابطه دوستانه، اختلاف شدید خود با ابت بر سر حقوق سقط جنین را نیز مطرح کند.
در هفتههای اخیر، چندین دیپلمات از کشورهای عضو ناتو به صورت مخفیانه به واشنگتن سفر کرده اند تا با دانشگاهیان محافظهکار و افرادی مرتبط با اندیشکدههایی که به نظر میرسید میتوانند بر سیاست ترامپ تأثیر بگذارند، دیدار کنند. یکی از سفرا گفت که این دیدارها به نظر سازنده بود. اما نوعی حال و هوای مشروط آنها را احاطه کرده است.
یکی از مقامات ناتو در گفتگویی در مقر ناتو در بروکسل گفت: "ما نمیدانیم آیا افرادی که با آنها دیدار میکنیم، پس از انتخاب ترامپ به عنوان رئیسجمهور، واقعاً هنوز در اطراف وی خواهند بود یا نه."
شاید چشمگیرترین تلاش برای نزدیک شدن به ترامپ و ائتلاف MAGA بهار گذشته توسط دیوید لمی، وزیر خارجه دولت سایه بریتانیا در آن زمان، انجام شد، همانی که هفته گذشته پس از انتخابات تازه بریتانیا، به عنوان وزیر خارجه منصوب شد. در جریان یک بازدید از واشنگتن در ماه مه، لمی با متحدان ترامپ و چهرههای برجسته MAGA، از جمله سناتورها لیندسی گراهام و جِی.دی. ونس، دیدار کرد. لمی در اظهارات عمومی خود گفت که اغلب "برداشت اشتباهی" از انتقاد ترامپ به ناتو وجود داشته است و اینکه رئیسجمهور سابق آمریکا عمدتاً میخواست که اروپا بیشتر برای دفاع از خود هزینه کند.
این تغییر موضعی دراماتیک برای لمی بود که قبلاً ترامپ را به عنوان یک نژادپرست و "جامعهستیز همدست نئونازیهای متنفر از زنان" توصیف کرده بود. اما سفر او به واشنگتن به نظر میرسید هدف مشخصی داشته باشد: راه را برای ایجاد رابطه با ترامپ در دولت خود باز کند - و مطمئن شود که رایدهندگان بریتانیایی از این کار او باخبر هستند.
ملاقات او با کارزارِ ترامپ، نتیجهی تلاشهای مداوم و بی سر و صدای او بود. کریس لاچیویتا، مشاور ارشد کارزار ترامپ، برنامه خود را تغییر داد تا با لمی در دفاتر کمیته ملی جمهوریخواهان ملاقات کند.
به گفته افراد آگاه از این نشست، گفتگوها به راحتی پیش رفت. لمی نقش خود به عنوان وزیر خارجه دولت سایه بریتانیا را توضیح داد، جایگاهی که در ساختار سیاسی آمریکا معادلی ندارد، و نیز درباره روابط خانوادگی خود با ایالات متحده صحبت کرد. لاچیویتا هم او را در جریان وضعیت کارزار ترامپ قرار داد.
دقایقی پس از پایان جلسه، اخبار آن در تایمز لندن و دیلی میل منتشر شد که این کار موجب شگفتی کمپین ترامپ شد. یکی از مشاوران ترامپ، با اینکه می دانست هدف بریتانیایی ها از این گفتگو چیست، شگفت زده شد که حزب کارگر خبر دیدار را حتی پیش از اینکه لمی ساختمان را ترک کند، درز داده بود. وی گفت: "آنها کل این سناریو را از پیش نوشته بودند."
دیدار دوستانه لمی با MAGA، برخی از رهبران چپِ میانه در دو سوی اقیانوس اطلس، از جمله در کاخ سفید، را کلافه کرد. یک چهره دیپلماتیک بریتانیایی گفت که دموکراتهای ارشد "بسیار، بسیار از دست دیوید عصبانی بودند"، به خصوص با توجه به روابط گرم او با دموکراتهایی مانند باراک اوباما. البته آدریئن واتسون، سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا گفت که کاخ سفید از این بابت نگران نبوده است.
این دیپلمات بریتانیایی گفت که سفر لمی، به تعبیر او، یک ماموریت موفق بود. وی گفت: "در نگاه سفارت و وزارت خارجه، لمی کار خود را به خوبی انجام داد و این حرکت هوشمندانهای بود که حزب کارگر ریسک های کار با دولت ترامپ در حدود شش ماه آینده را سبک کند."
برنامه ترامپ بعد از به قدرت رسیدن جمع و جور کردن سرکشی های چین و روسیه است،تجزیه روسیه و تحریم فولاد چین و حمله به کره شمالی و دستگیری تپلی و الحاق هر دو کره به ژاپن
هم در برنامه ترامپ است