فوکویاما: نه آشفته، نه معاملهگر؛ نسخه اول ترامپ را فراموش کنید/ ترامپ در نقش لنین؛ افراطگرایی هدفمند در قلب واشنگتن
«آشفته» شاید برای توصیف اقدامات ترامپ در دوره اول (ترامپ 1) مناسب بود، مانند زمانی که ممنوعیت ورود مسلمانان به دلیل پیشنویس ضعیف مجبور به اصلاح شد، اما ترامپ 2 به هیچ وجه آشفته نیست. او در حال اجرای یک استراتژی هدفمند برای عملی کردن وعدههایش دربارهی مسائلی مانند مهاجرت و تعرفهها است.

فرانسیس فوکویاما، استاد مشهور علوم سیاسی در آمریکا در persuasion نوشت: من از این که رسانههای جریان اصلی همچنان در جهان ترامپ ۱.۰ (۲۰۱۷-۲۰۲۰) زندگی میکنند و از واژههایی مانند «آشفته» یا «معاملهگرایانه» برای توصیف رفتار دولت جدید استفاده میکنند، متعجبم.
«آشفته» شاید برای توصیف اقدامات ترامپ در دورهی اول مناسب بود، مانند زمانی که ممنوعیت ورود مسلمانان به دلیل پیشنویس ضعیف مجبور به اصلاح شد، اما ترامپ ۲.۰ به هیچ وجه آشفته نیست. او در حال اجرای یک استراتژی هدفمند برای عملی کردن وعدههایش دربارهی مسائلی مانند مهاجرت و تعرفهها است. او ممکن است از لحاظ تاکتیکی بلوف بزند، مثلاً اعمال تعرفه بر کانادا و مکزیک و سپس تعلیق آنها، اما این بخشی از یک استراتژی مذاکره است.
به همین ترتیب، اقداماتی که توسط ایلان ماسک، DOGE و راس ووت (مدیر OMB) انجام شده، بر اساس راهبرد پروژه ۲۰۲۵ است که چهار سال در حال تدوین بوده است. برخی اقدامات فردی، مانند توقف بودجهی فدرال، به شکل ضعیفی اجرا شدند، اما آنچه شاهدش هستیم یک برنامهی هدفمند برای نابودی «دولت پنهان» است. این آشفتگی نیست، هرچند که ممکن است برای کسانی که در معرض این اقدامات هستند، چنین به نظر برسد.
همین مسئله دربارهی واژه «معاملهگرایانه» نیز صدق میکند. این کلمه معمولاً برای القای این معنا استفاده میشود که بسیاری از اقدامات ترامپ، ریشه در یک جهانبینی منسجم یا مجموعهای از ارزشهای مشخص ندارند. این مسئله تا حدی درست است، اما در اینجا نیز نوعی انسجام پنهان وجود دارد: اقدامات ترامپ کاملاً خودمحورانه هستند، یا در راستای قدرت و منافع شخصیاش، یا بر اساس یک نوع رئالیسم کلاسیک قرن نوزدهمی که در آن قدرتهای بزرگ، بدون در نظر گرفتن ارزشها یا ایدئولوژی، صرفاً به دنبال افزایش قدرت خود هستند. من در پست قبلیام درباره این موضوع نوشتم.
در آستانهی انتخابات نوامبر گذشته، بسیاری از جمهوریخواهان میانهرو استدلال میکردند که دورهی اول ترامپ چندان هم بد نبود و بر همین اساس به او رأی دادند. اما در دورهی دومش، ترامپ نشان میدهد که یک رادیکال تمامعیار است، به شکلی که چنین چیزی را در سیاست آمریکا تاکنون ندیدهایم، گویی ولادیمیر لنین را انتخاب کردهایم!
پس دیگر از واژههایی مانند «آشفته» و «معاملهگرایانه» برای توصیف شخصیتی که کاملاً هدفمند عمل میکند، استفاده نکنید.
👌
یعنی ترامپ یک اعتقاد درونی نیرومند برای تحکیم و گسترش امپراتوری جهانی امریکا دارد و در صدد اجرای ان است,تقریبا مانند هیتلر.خوش به حال جهانیان!