14 مرداد، روز تبریز، یادآور مشروطه و جنایات روسها در روزهای اشغال
از سال 1398 و به ابتکار شورای فرهنگ عمومی استان آذربایجان شرقی 14 مرداد به مناسبت سالروز صدور فرمان مشروطه و پاس داشتِ نقش تبریز در این پیروزی بی نظیر ملی و تاریخی، به عنوان روز تبریز نام گذاری شده است.
تبریز به واسطه نزدیکی به استانبول و قفقاز، یکی از دروازه های آشنایی ایرانیان با اندیشه های جهان جدید به شمار می رفت. از همین رو، یکی از اولین شهرهایی است که با مظاهر جهان جدید آشنا شد و مدرسه و چاپخانه و کتابخانه و نشریه در آن پا گرفت.
به عنوان مثال عبدالرحیم طالبوف از تبریز به تفلیس رفت و آنجا با زبان و اندیشه های جدید آشنا شد و بعدها آثارش از جمله آثاری بودند که منشا افکار و خواستهایی تازه شدند و منجر به نهضت ملی مشروطیت شدند.
یا حسن تقیزاده که یکی از مشروطه خواهان بود، علاوه بر اینکه به روزنامه های فارسی زبان چاپ خارج دسترسی داشت، تحت تاثیر کتاب های چاپ استانبول هم بود و از این طریق ایده های جدید و حکومت قانون و مشروطیت در او شکل گرفت.
در واقع تبریز به واسطه موقعیت جغرافیایی به دروازه آرای تازه در ایران تبدیل شده بود و از این رو این شهر یکی از پایگاه های اصلی تجددخواهی ایرانیان و از کانون های اصلی مبارزه برای حکومت قانون و آزادی شد.
این پویش ها و جنبش ها ثمر داد تا سرانجام117 سال پیش و در 14 مرداد 1285 خورشیدی مظفرالدین شاه زیر فشار مبارزات مردمی که قانون و حریت می خواستند فرمان مشروطیت را صادر کرد.
این نام گذاری البته بیراه هم نیست چراکه برای بسیاری از مردم نام مشروطه با ستارخان و باقرخان و قیام مردم تبریز گره خورده است.
هرچند علاوه بر این دو که به حق سردار و سالار ملی لقب گرفتند و ارج یافتند، بزرگمردانی آزادی خواه و وطن دوست هم بودند که با وجود همه مبارزات و جان فشانی ها کمتر معرفی شدند و به دلایلی کمتر قدر یافتند.
از آن جمله میتوان به علی موسیو اشاره کرد. علی موسیو مردی بسیار خوشفکر و شجاع بود و در سازماندهی گروه های مختلف مشروطه خواه و هدایت آنها نقش جدی داشت. خانه اش یکی از محل های اصلی شور و مشورت مشروطه خواهان بود. خانه او که در همان دوران غارت شده بود امروز موزه ای است که دیدن دارد. داستان زندگی او یکی از بهترین سوژه ها برای ساخت سریال و یا فیلم است: روایت یک دوران پرالتهاب مبارزه تاجرزاده ای آگاه و شجاع است که همه زندگی خود و فرزندانش را فدای حکومت قانون و آزادی برای ایران کرد.
روسها در جریان تجاوز به تبریز و سرکوب شدید مخالفان استبداد، دو فرزند 18 و 16 ساله او را اعدام کردند. اما آن تجاوز همه جنایت های روسیه در تبریز نیست. اصلاً نام تبریز با جنایت های روسیه گره خورده است. نام تبریز یادآور مظلومیت و مقاومت است.
اواخر آذرماه سال 1290 ارتش متجاوز روسیه تبریز را اشغال کرد و به لخت کردن و تحقیر و غارت و قتل مردم پرداخت. شرح جنایت روس ها و مقاومت مردم در اسناد مختلف از جمله کتاب یادداشت های میرزا اسدالله ضمیری آمده است.
روس ها در مدت اشغال به شدت مشروطه خواهان را که مهم ترین نیروی مدافع شهر در آن روزگار و نیروی ضد استبدادی بودند سرکوب و قلع و قمع کردند.
روس ها عاشورایی در تبریز رقم زدند و در میان بهت و ماتم مردم مظلوم تبریز یکی از شریف ترین مبارزان یعنی روحانی به نام میرزا علی آقا تبریزی- مشهور به ثقه الاسلام - را همراه با هفت نفر دیگر از بزرگان و مبارزان تبریز از جمله دو پسر علی موسیو به دار آویختند.
تصویر آن مشروطه خواهان به دار آویخته، تصویر روشن آزادگی است. آن عاشورای تاریخی از تلخ ترین روزهای تاریخ تبریز است و هرگز فراموش نمی شود.
شرح شجاعت و شرافت میرزا علی آقا تبریزی در مجال یادداشت نمی گنجد. اما همین بس که احمد کسروی این روحانی را آبروی ایران خواند.
از زندگی تک تک این مبارزان می توان فیلم ساخت که سراسر، آگاهی و غرور و غیرت برای جامعه است. وقتی به میرزا علی آقا می گویند روسها می خواهند شما را بکشند، بهتر است به سفارت عثمانی پناهنده شوید؛ به شدت برآشفته می شود و جواب میدهد من از مرگ فرار کنم، درحالیکه دیگران دارند کشته می شوند.
وقتی روسها به سراغش آمدند و او را به سفارت بردند و تهدید کردند که یا تایید کند که ابتدا تبریزی ها جنگ را شروع کردند، یا تایید کند که برای حفظ امنیت حضور قوای روس لازم است و در غیر این صورت اعدام خواهد شد، آگاهانه و شجاعانه تن به اعدام داد اما تن به ذلت نداد.
ما برای آنکه ایران گوهری تابان شود
خون دلها خوردهایم
ما برای آنکه ایران خانۀ خوبان شود
رنج دوران بردهایم
ما برای خواندن این قصۀ عشق به خاک
خون دلها خوردهایم
ما برای جاودانه ماندن این عشق پاک
رنج دوران بردهایم
در طول تاریخ کشورمان بیشترین آسیب ها و آزارها تجاوز و الحاق خاک به کشور ثالث و ... همه از سوی کشور روسیه بوده و هست.
وضعیت بلوک غرب و اتحاد و همدلی و وضعیت اقتصادی و ... را ببینید و از سوی دیگر بلوک شرق که فعلا فقط روسیه است و کشورهائی مانند ایران و سوریه که برگ های بازی این کشور کثیف در سیاستهای خارجی و اقتصادی .
چقدر باید آسیب و بدبختی ببینیم که بفهمیم باید با کشورهائی دوست بود که ارزش آنرا داشته باشند نه اینکه آنقدر ضعیف و گدا باشند که ما را بدهند تا مشکلاتشان حل شود
چه فایده که مسئولین ما با دیدن این همه خیانت از سمت روسیه هنوز عاشق روسیه هستند
تاریخ ما همواره پراز جنایات روس و انگلیس بر علیه ملت ایران بوده،آنها همواره در مقاطع مختلف تاریخ،به ما ضربه زده اند،اما افسوس گه دولتمردان ما از تاریخ درس نمی گیرند و باز به سمت روسها غش میکنند!!
.شاعر در این باره می فرماید: خرس صحرا شده همدست نهنگ دریا/ کشتی ما را رانده است به گرداب بلا
نیمی از سردمداران حکومت وابسته ب شرقی ها هستند ونیمی وابسته ب غرب هستند در طول تاریخ ماایرانیان بارها از سوی روسیه وچین کمونیست ضربه خوردیم امروز هم نفت و گاز کشورمان را ب دهم قیمت خریداری میکنند آن هم اقساطی.اگراستقلال و آزادی وعقلانیت در ایران است یک همه پرسی درایران برگزار شود ببینیم نظرات ملت ایران چیست ب غربی ها باج دهیم باب شرقی های بیشرف
نقشه جدا کردن عروسان سه گانه خلیج تا ابد فارس و ضمیمه خاک امارات کردن را روسیه استارت زده است .
اقتصاد جهانی پازلی است که مرزهای جغرافیایی نمیشناسد، اگر ایران بخواهد وابسته شرق و غرب کثیف نباشد باید در اقتصاد جهانی حرفی برای گفتن داشته باشد ،باید جزئی از زنجیره تامین باشد باید از استعدادهای مردم فرهیخته خود استفاده کند ،به هنر و علم مردمش بها بدهد باید روش کایزن ژاپنی را در پیشرفت مستمر در پیش بگیرد باید وجدان را در بین مسولین و مردم نهادینه کند باید از هنر پیشرفت مالزی و امارات و عربستان درس بگیرد باید از حفظ دانشمندان خود و جذب دانشمندان جهان مثل شاهپور ساسانی بهره ببرد ، نه اینکه با درشرکت کلاه بردار سایپا و ایران خودرو ما بقی جیب مردم که از بورس در امان مانده را غارت کند و با سیستم دانشگاه آزاد و علمی کاربردی و... مدرک فروشی کند و با سیستم متقلب سازمان سنجش دودمان این تاریخ چندهزار ساله را بر باد بدهد ،روزی خواهد عمر و جوانی مردم ایران فقط با حرف های صد من یه غاز بر باد رفت به ولله انسان یک بار به دنیا میآید و حق دارد از زندگی لذت ببرد ، ولی هرچه به جلو میرویم به میبینیم سراب است