مرگ وحشتناک یک زن میانسال در شهرک آزادی اردبیل
شاهدان ماجرا می‌گویند که وقتی به پارکینگ دویدیم جنازه‌ی زن بیچاره را در آسانسور دیدیم. بدون هیچگونه آسیب‌دیدگی بیرونی، انگار که سالهاست به خواب رفته است.
چند روز پیش، یک زن میانسال که برای امرار معاش به کار در منازل می‌پرداخت، به منزلی می‌رود که در طبقه‌ی چهارم یک واحد آپارتمان مسکونی قرار دارد.
پس از اتمام کار درب آسانسور را باز می‌کند تا به پارکینگ برود، غافل از اینکه اتاقکِ آسانسور در پارکینگ مانده و درب آسانسور در طبقه چهارم دچار نقص فنی شده و قفل نشده است.
تصور کنید زن میانسال مستمندی که برای یک لقمه‌ی حلال، پس از اتمام کار در منزل دیگری، پایش را در کف آسانسوری می‌گذارد که خالی است! بلافاصله سقوط می‌کند.
شاهد ماجرا که صاحبخانه بود می‌گوید فریاد و جیغ دلخراش زن حتی یک لحظه هم از ذهنم پاک نمی‌شود. تصور کنید در آن لحظه زن بیچاره چه حس وحشتناکی را تجربه کرده است.
شاهدان ماجرا می‌گویند که وقتی به پارکینگ دویدیم جنازه‌ی زن بیچاره را در آسانسور دیدیم.
بدون هیچگونه آسیب‌دیدگی بیرونی، انگار که سالهاست به خواب رفته است!
بی‌مسئولیتی در تمامی ابعاد جامعه، از آسانسورسازش گرفته است تا مهندس ساختمان و سازنده‌ی تجهیزات ساختمانی و هئیت‌های نظارت کننده و هزاران هزار سیستم معیوب دیگر تا کجا قربانی خواهد گرفت؟
این زن بیچاره در دار دنیا یک دختر داشت؛ دختری که چشم به راه مادرش بود تا قرص نانی بر سر سفره‌شان بیاورد.
منبع: صدای ایران
68
