محاکمه دوباره آرمان به اتهام قتل غزاله / در جلسه دادگاه چه گذشت؟
جلسه محاکمه آرمان، پسری که متهم است دختری به نام غزاله را به قتل رسانده است، بار دیگر در دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد.
سال گذشته تا یک قدمی چوبه دار پیش رفت، اما اولیای دم به او مهلت دادند تا حقایق را بگوید؛ دیروز اما آخرین مهلتش بود. آرمان، پسر جوانی که از 7سال قبل به اتهام قتل دختری به نام غزاله در زندان به سر میبرد، روز گذشته در دادگاه محاکمه شد و بار دیگر گفت بیگناه است، اما اولیای دم که تاکنون حتی پیکر دخترشان کشف نشده خواستار قصاص او هستند.
سال گذشته تا یک قدمی چوبه دار پیش رفت، اما اولیای دم به او مهلت دادند تا حقایق را بگوید، دیروز اما آخرین مهلتش بود.
آرمان، پسر جوانی که از 7سال قبل به اتهام قتل دختری به نام غزاله در زندان به سر میبرد روز گذشته در دادگاه محاکمه شد و بار دیگر گفت بیگناه است، اما اولیای دم که تاکنون حتی پیکر دخترشان کشف نشده خواستار قصاص او هستند.
روز 12بهمنماه سال 92غزاله، دختر جوانی که حدود 20سال داشت پس از رفتن به خانه پسری به نام آرمان در حوالی بلوار میرداماد به طرز عجیبی ناپدید شد. آرمان و غزاله در سفری که خانوادههایشان به ترکیه داشتند با یکدیگر آشنا و به هم علاقهمند شده بودند.
ارتباط آنها بعد از برگشت به ایران ادامه داشت و ناپدید شدن یکباره غزاله ماموران را به آرمان که در آن زمان کمتر از 18سال داشت رساند.
او بازداشت شد و درحالیکه مأموران در اتاقش لکههای خون کشف کرده بودند اعتراف کرد که با غزاله درگیر و باعث مرگ او شده است. او در اعترافاتش گفت: من و غزاله میخواستیم ازدواج کنیم. روز حادثه وقتی پدر و مادرم در خانه نبودند و او را به خانه دعوت کردم، گفت که میخواهد برای زندگی به خارج از کشور برود و بهتر است رابطهمان را با هم تمام کنیم.
از دستش عصبانی شدم، با هم درگیر شدیم و او به قتل رسید. من هم جسدش را داخل چمدان گذاشتم و در سطل زباله نزدیک خانهمان رها کردم.
با وجود اعترافات آرمان، تلاشها برای کشف جسد غزاله راه به جایی نبرد. حتی چند مرتبه به دستور بازپرس جنایی مراکز انتقال و بازیافت زباله جستوجو شد اما ردی از دختر جوان بهدست نیامد.
آرمان بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت و این بار ادعا کرد قتلی در کار نیست و دختر مورد علاقهاش بر اثر یک حادثه جان باخته است.
او گفت غزاله در پلهها پایش سر خورده و به زمین افتاده و او هم از ترس جسدش را در چمدان قرار داده و بیرون برده است.
در یک قدمی چوبه دار
آرمان مدتی بعد در دادگاه کیفری یک استان تهران به قصاص محکوم و این رأی پس از تایید در دیوانعالی کشور آماده اجرا شد.
این در حالی بود که پسر جوان در زندان درس خواند و علاوه بر گرفتن مدرک مهندسی کامپیوتر در کنکور ارشد در رشته مهندسی پزشکی دانشگاه تربیتمدرس هم پذیرفته شد.
دیماه سال گذشته آرمان پای چوبه دار رفت اما در آخرین لحظات اولیای دم یکماه به او مهلت دادند و به این ترتیب اجرای حکم متوقف شد. در این مدت درخواست اعاده دادرسی و محاکمه دوباره آرمان از سوی دیوانعالی کشور پذیرفته شد تا بهدلیل وجود ابهامات زیاد در پرونده او بار دیگر محاکمه شود.
محاکمه دوباره
دیروز با گذشت حدود 7سال از این حادثه تلخ آرمان در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه قرار گرفت. وقتی متهم، اولیای دم و وکلایشان وارد دادگاه شدند، قاضی بابایی رسمیت جلسه را اعلام کرد و محاکمه سرنوشتساز آرمان آغاز شد.
در ابتدای این جلسه نماینده دادستان به دفاع از کیفرخواست پرداخت و گفت با وجود اینکه جسد مقتول کشف نشده اما همه شواهد و مدارک ازجمله اعترافات اولیه متهم علیه آرمان است و دادسرا او را در این پرونده گناهکار میداند. در ادامه نوبت به اولیای دم رسید تا شکایتشان را مطرح کنند.
مادر غزاله در چند جمله گفت: بعد از مفقود شدن دخترم همه جا را برای پیدا کردنش جستوجو کردم. خانه به خانه دنبال دخترم بودم اما نتوانستم او را پیدا کنم. نمیدانید در این چند سال چه بر سرم آمده است. به همین دلیل قاتل او باید قصاص شود.
من قاتل نیستم
در ادامه این جلسه، قاضی اتهام قتل عمد را به آرمان تفهیم کرد و از او خواست به دفاع از خودش بپردازد. پسر جوان که حالا 25سال دارد در دفاع از خود گفت: اتهام قتل عمد را قبول ندارم. من غزاله را دوست داشتم و دلیلی نداشت که بخواهم او را به قتل برسانم.
او در ادامه گفت: روز حادثه وقتی غزاله میخواست از خانه مان برود جلوی در، مقابل راه پلهها پایش لیز خورد و افتاد.
چون سرش به زمین خورده بود و خون آلود بود ترسیدم و او را داخل چمدان قرار دادم و در سطل زبالهای که نزدیک میدان مینا بود انداختم. فردای آن روز کیف و کفش غزاله را هم که در خانه جا مانده بود به همانجا بردم اما دیگر اثری از چمدان نبود.
او درحالیکه سرش را پایین انداخته بود گفت: باور کنید از ترسم این کار را کردم.
میدانم کارم اشتباه بود اما آن زمان من هنوز 18سال هم نداشتم. از روی بچگی بعد از دستگیری به قتل اعتراف کردم. درصورتی که من مرتکب قتل نشدهام.
براساس این گزارش در پایان این جلسه قضات دادگاه با اخذ آخرین دفاع از متهم برای تصمیمگیری وارد شور شدند.
منبع: شرق
68
آرمان عزیز نگران نباش مگه مقتوله بنده خدا دختر قاضی ،وزیر یا وکیل بوده که بخواهند قصاصت کنند این قوه قضائیه که ما میبینیم اینقدر رافت اسلامی داره که اگر خانواده مقتول هم تو را نبخشه و رضایت ندهند خودشون تورا میبخشند و یا اینقدر قانونهای من درآوردی مبنی بر اینکه خانواده مقتوله باید مابه التفاوت مرد و زن را بپردازه و چه و چه و چه که بندگان خدای خانواده مقتوله مجبور میشن بیخیالت بشن وگرنه معنی نداره 7سال آدمی مثل نورو که حکم اعدامت هم تایید شده نگهت دارند و از پول بیت المال بخوری و جفتک بندازی و درس بخونی و... اصلا نگران نباش نجفی شهردار تهران همسرشو کشت اونم با اسلحه سازمانی بدون مجوز چکارش کردند؟ الان زورگیرها و دزدهایی داریم که بیش از 60بار رفتند زندان و باز مجدد مورد رافت قرار گرفته اند و الان راست راست دارند تو مملکت دوباره زورگیری و دزدی میکنند // وقتی رییس قوه قضائیه سابق برای اینکه خودشو مردمی نشون بده میاد تو تلویزیون جمهوری اسلامی با وقاحت تمام میگه ((اگه یک جوان اشتباهی کرده نباید تو زندان نگهش داریم و باید دنبال رضایت از شاکیش باشیم و... )) شما نگران چی هستی؟